کد خبر:51525
پ
1431512

از کارگاه درودگری تا محافل علمی / دربارۀ زندگی و آثار سید حسین خدیوجم

مسعود آدینه‌وند نوشت: سید حسین خدیوجم را می‌توان نماد نسل پژوهشگران خودساخته ایران دانست؛ نسلی که بی‌هیاهو و بی‌تکیه بر قدرت و ثروت، در خلوت کتابخانه‌ها، میراث فکری این سرزمین را پاس داشتند.

میراث مکتوب- استاد سید حسین خدیوجم (مصحح، نسخه شناس، مترجم) یکی از نامداران صادق و پرتلاش فرهنگ و ادب ایران؛ مردی که نه تنها مصحح و مترجم و محقق بود، بلکه نماد تلاش و خودباوری در مسیر علم و فرهنگ شمرده می‌شد. او با پشتکار و دلبستگی به دانش، از کارگاه درودگری و بنایی در مشهد تا تالارهای علمی و فرهنگی ایران، لبنان و مصر راه پیمود و عمر خود را در خدمت شناخت و معرفی بزرگان اندیشه اسلامی، به‌ویژه امام محمد غزالی، سپری کرد.

کودکی سخت، اما پُربار

سید حسین خدیوجم در سال ۱۳۰۶ خورشیدی در شهر مشهد مقدس دیده به جهان گشود. خانواده‌اش اصالتاً از اَشکذر یزد بودند که به مشهد مهاجرت کرده بودند. او آخرین فرزند خانواده بود و از همان کودکی طعم تلاش و رنج را چشید. در پنج‌سالگی به مکتب‌خانه ملاعلی رفت و در همان‌جا قرآن، گلستان، بوستان و دیوان حافظ را خواند. با وجود علاقه بسیار به درس، شرایط سخت مالی خانواده سبب شد تا در سال ۱۳۱۳، در حالی که هنوز کودک بود، ترک تحصیل کند و به کارهای مختلفی مانند بنایی، درودگری و مبل‌سازی روی آورد.

خدیوجم بعدها در یادداشتی کوتاه از این دوران چنین نوشت:

«در آغاز جوانی گذران زندگی دشوار بود و شوق دانستن بسیار؛ ناگزیر روزها تن به کار دادم و شب‌ها دل به کتاب سپردم.»

این روحیه‌ی تلاش و عشق به دانش، در تمام عمر او باقی ماند و از او چهره‌ای ساخت که «خودساخته» بودنش، هم‌پایه فضل و دانشش شناخته می‌شود.

از کارگاه نجاری تا دانشگاه

در بیست‌سالگی، به همراه مادر و برادر خود به عتبات عالیات رفت و در همین سفر هفت‌ماهه بود که بر زبان عربی مسلط شد و علاقه‌اش به این زبان را کشف کرد. پس از بازگشت به مشهد، با جدیت به فراگیری علوم دینی و زبان عربی پرداخت و مدتی در جلسات درس سیدهاشم میردامادی در مسجد گوهرشاد حضور یافت.

در سال ۱۳۲۷، به عنوان آموزگار زبان عربی در مدرسه مروی مشهد مشغول به کار شد و در کنار تدریس، خود نیز به تحصیل ادامه داد. او بدون داشتن تحصیلات رسمی، از شاگردان خود حساب و هندسه و تاریخ می‌آموخت تا در نهایت در سال ۱۳۲۹ گواهی‌نامه ابتدایی و در سال ۱۳۳۱، در حالی‌که همسر و دو فرزند داشت، دیپلم متوسطه گرفت.

در سال ۱۳۳۴ وارد دانشگاه فردوسی مشهد شد و در رشته زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرد. در این دوران از محضر استادان بزرگی همچون دکتر علی‌اکبر فیاض و دکتر غلامحسین یوسفی بهره برد و در بیرون از دانشگاه نیز نزد محمود فرخ خراسانی، شاعر و ادیب نامدار، شاگردی کرد. او بعدها پیشرفت خود را مدیون راهنمایی‌های دکتر یوسفی می‌دانست.

در خدمت کتاب و فرهنگ

پس از دریافت لیسانس در سال ۱۳۳۸، خدیوجم دوره کتابداری را در دانشسرای عالی مشهد گذراند و در سال ۱۳۴۰ به تهران آمد. همان سال به استخدام کتابخانه ملی ایران درآمد و در خلوت کتابخانه، دنیای آرزوهای خود را یافت. او درباره این دوران نوشته است:

«همچون کسی که به آرزوی خود رسیده باشد، با خاطری آسوده پای قناعت در دامن کشیدم و چشم به نوشته‌های استادان بزرگ دوختم، تا دل از سرچشمه دانش اندکی سیراب گشت و اندیشه نیرو گرفت و قلم، دست‌آموز شد.»

در این دوره با استاد ایرج افشار، رئیس وقت کتابخانه ملی، و نیز با دکتر پرویز ناتل‌خانلری، دبیر بنیاد فرهنگ ایران، آشنا شد. همکاری با این دو چهره تأثیری عمیق بر مسیر علمی او گذاشت و موجب شد تا در محافل ادبی و فرهنگی تهران حضور پررنگی پیدا کند.

خدیوجم مقالات متعددی در نشریات معتبر آن زمان مانند سخن، یغما، نگین و راهنمای کتاب منتشر کرد و به‌تدریج در میان اهل قلم به عنوان مترجمی دقیق، خوش‌ذوق و اهل تحقیق شناخته شد.

از راست: غلامرضا صدیق، نعمت میرزازاده، حسین خدیوجم، مهدی اخوان ثالث، محمد قهرمان، علی باقرزاده

هم‌نشینی با مشاهیر شعر و ادب فارسی ایران

خدیو جم آرام‌آرام با مردان مشهور ادبی و سیاست محشور شد و توانست در دوره خدمتگزاری خود در وزارت فرهنگ و هنر از حمایت و عنایت اولیای امور برخورداری بیابد و پیشرفت‌های نمایانی بکند و امکاناتی یافت که برای پیشرفت معنوی و علمی او مؤثر بود چند سفری که به کشورهای اروپایی، آفریقایی و آسیایی کرد همه از برکت خلق‌وخوی خود و توجه و التفات پشتیبانانش بود.

خانه و کتابخانه مجتبی مینوی از جاهایی بود که خدیو جم بدان جا آمدوشد می‌کرد و دریای پهناور اطلاعات مجتبی مینوی را در کنار داشت… جز این مجمع اصحاب چلوکباب چهارشنبه که در مسجد سپهسالار حلقه‌ای داشتند، یکی از سرچشمه‌های زلال نوشی او بود. از محیط طباطبایی، احمد آرام، حبیب یغمایی، دکتر جعفر شهیدی، دکتر مهدی محقق و تنی چند دیگر از این مایه و رها نکته‌ها فرا گرفت و از هم‌نشینی آن‌ها به آشنایی‌های تازه دست‌یافت.

پژوهش در سرزمین‌های دور سفر: به لبنان در جستجوی علم

در میانه دهه ۴۰، برای ادامه تحصیل به دانشگاه سن ژوزف بیروت رفت و در مقطع دکتری زبان و ادبیات عرب مشغول شد. او تصحیح بخشی از کتاب الخراج اثر قدامه‌بن جعفر را برای پایان‌نامه فوق‌لیسانس خود انجام داد و سپس کتاب جوامع‌العلوم نوشته شَعیا بن فَریغون را برای رساله دکتری انتخاب کرد. اما در میانه کار، در پی درگذشت فرزند ارشدش، از ادامه تحصیل بازماند.

مدتی بعد، به عنوان پژوهشگر فرهنگی به مصر رفت. در قاهره با طه حسین، ادیب نابینای مصری، دیدار کرد و درباره ترجمه جلد سوم کتاب الأیام (که پیش‌تر دو جلد نخست آن را ترجمه کرده بود) به گفت‌وگو پرداخت. نتیجه این سفر، علاوه بر آشنایی نزدیک با فضای فرهنگی مصر، نگارش کتاب «میراث مشترک فرهنگی در ایران و مصر» بود؛ اثری که در زمان خود بازتاب گسترده‌ای در محافل علمی ایران داشت.

غزالی‌پژوهی و آثار ماندگار

بخش مهمی از زندگی و شهرت خدیوجم، در گرو دلبستگی و پژوهش‌های عمیق او درباره امام محمد غزالی است. وی در طول بیش از سی سال فعالیت قلمی و کار علمی خود ۲۸ عنوان (۳۸ جلد) کتاب را تصحیح، ترجمه و تألیف و چاپ کرد. مهم‌ترین کارش دراین‌باره «تصحیح و ترجمه و احیاء علوم الدین» غزالی در هشت جلد است که پانزده سال از بهترین سال‌های عمرش را صرف آن کرد. به حدی که می‌توان گفت بسیاری از فارسی‌زبانان و کتاب‌خوانان آشنایی خود را با غزالی مدیون سخت‌کوشی‌ها و تلاش‌های استاد سید حسین خدیو جم هستند. وی تصحیح و ترجمه آثار برجسته غزالی از جمله «احیاء علوم‌الدین» و «کیمیای سعادت» را با دقتی کم‌نظیر انجام داد و پانزده سال از عمر خود را صرف آماده‌سازی نسخه نهایی احیاء کرد.

همچنین تصحیح و انتشار دو اثر دیگر غزالی، یعنی «جواهرالقرآن» و «وجد و سماع» (با ترجمه مؤیدالدین محمد خوارزمی)، از جمله خدمات ماندگار اوست. این آثار به سبب استواری ترجمه، دقت در نسخه‌شناسی و نثر شیوا، تا امروز از منابع مرجع در مطالعات غزالی‌شناسی محسوب می‌شوند..

دکتر حسین خدیوجم – دکتر صلاح الدین دانشمند و محقق لبنانی – دکتر علی اکبر فیاض بخش

فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی

خدیوجم در کنار کار علمی، شخصیتی اجتماعی و یاری‌گر داشت. در سال ۱۳۵۳ به‌عنوان رایزن فرهنگی ایران در افغانستان منصوب شد و تا سال ۱۳۵۵ در این سمت به ترویج ارتباطات فرهنگی و ادبی میان ایران و افغانستان پرداخت. پس از بازگشت به ایران، بازنشسته شد و باقی عمر را به پژوهش و نگارش گذراند.

او همچنین به تصحیح آثار تاریخی دوره قاجار پرداخت؛ از جمله حقایق‌الاخبار ناصری نوشته محمدجعفر خورموجی و خاطرات ظل‌السلطان (تاریخ سرگذشت مسعودی) اثر مسعودمیرزا ظل‌السلطان.

سید حسین خدیوجم
ایرج افشار – حسین خدیوجم

ویژگی‌های اخلاقی و انسانی

بزرگان علم و ادب، از او به نیکی یاد کرده‌اند.

علامه سید جلال‌الدین آشتیانی او را چنین توصیف کرده است:

مردی نیک‌سیرت، شریف، پاک‌طینت، زحمتکش، صبور و قانع بود؛ از مریدان راستین امام محمد غزالی و عاشق علم و خدمت.»

دکتر غلامحسین یوسفی نوشته است:

«خدیوجم با وجود مراتب فضل و معروفیت، بسیار فروتن و پاکیزه‌خوی بود. اهل قلم و دانشمندان را احترام می‌کرد و هر کس به کتاب یا مرجعی نیاز داشت، او بی‌منّت در اختیارش می‌نهاد.»

ایرج افشار، پژوهشگر برجسته و دوست نزدیک او، نیز گفته است:

خدیوجم نمونه‌ای درخشان از خودساختگی بود؛ از کارگاه درودگری تا محافل علمی راه یافت و توانست متونی ارزشمند از ادب فارسی و عربی را به زبانی زیبا و سنجیده در اختیار پارسی‌دوستان بگذارد.»

حسین خدیوجم

درگذشت و بزرگداشت

سید حسین خدیوجم سرانجام در ۲۵ مهرماه ۱۳۶۵، در ۵۹ سالگی در مشهد درگذشت. او در وصیت خود خواست که پس از مرگ، در جوار آرامگاه منسوب به امام محمد غزالی در طوس به خاک سپرده شود؛ وصیتی که تحقق یافت و پیکر او در همان‌جا آرام گرفت

در ۲۲ دی‌ماه ۱۳۹۹، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران با برگزاری آیینی رسمی، از سال‌ها تلاش علمی و فرهنگی او تجلیل کرد و وی را در شمار مفاخر ایران‌زمین قرار داد.

یادگار یک عمر رنج و عشق

سید حسین خدیوجم را می‌توان نماد نسل پژوهشگران خودساخته ایران دانست؛ نسلی که بی‌هیاهو و بی‌تکیه بر قدرت و ثروت، در خلوت کتابخانه‌ها، میراث فکری این سرزمین را پاس داشتند. او از مکتب‌خانه‌ای ساده در مشهد برخاست، از میان فقر و رنج، راه به دانشگاه و فرهنگستان گشود، و با نثری شیوا و قلمی پاکیزه، به ترجمه و تحقیق در آثار بزرگ‌ترین اندیشمندان اسلامی پرداخت.

در روزگاری که بسیاری از نام‌ها به‌سرعت می‌آیند و می‌روند، یاد خدیوجم همچنان با احترام در میان اهل قلم باقی است؛ چرا که او به‌درستی مصداق گفته‌ی سعدی بود:

توانا بود هر که دانا بود، ز دانش دل پیر بود.

مسعود آدینه‌وند

مسعود آدینه‌وند؛ کارشناس سازمان اسناد و کتابخانه ملی و مولف کتابی با نام «سید حسین خدیوجم»

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612