میراث مکتوب- احمد نورالدین مشیچ از نسل قدیمی مثنویخوانان بوسنیایی (28 اکتبر 1916 ـ 14 اکتبر 1994) است. احمد در محلۀ لیپنیچی از توزلا (شمال شرقی بوسنی و هرزگوین) متولد شد. وی دروس مکتب قدیمی را در کودکی فرا گرفت. دبستان را در مدرسه رشدیه و دبیرستان را در مدرسه بهرامبیگ توزلا به سال 1932 تمام کرد.
احمد در مدرسۀ قضات شرعی سارایوو ثبتنام و آن را در سال 1937 به پایان رسانید. پس از اتمام دورۀ شش ماه خدمت نظام در سال 1938 به عنوان امام جماعت در شهرک لیوبینیه، واقع در هرزگوین، مشغول به کار شد. از سال 1940 به شهر استولاتس منتقل و به عنوان امام مسجد اصلی شهر، چاروا منصوب شد. از سال 1942 برای خدمت نظامی به عنوان روحانی نظامی به پرتنی و زاگرب در کرواسی منتقل شد. او تا 1945 در زاگرب ماند و بعد از جنگ از دسامبر 1945 تا آگوست 1953 روحانی مسجد پوراتچیچ در شهرستان لوکاویستا بود. او خدمت در جامعه اسلامی را تا بازنشستگی به سال 1977 ادامه داد.
مشیچ علاوه بر امامت مسجد به شغل کارمند اداری و مالی در شهرهای بانویچ، ویسوکو و سارایوو مشغول بود. وی در ادامه تحصیلات در سال 1962 از رشتۀ شرقشناسی، تحت نظارت دکتر شاکر سیکیریچ و دکتر ندیم فیلیپویچ، فارغ التحصیل شد. دکتر سیکیریچ واحدهای زبان فارسی را در رشتۀ شرقشناسی دانشکدۀ فلسفه سارایوو به سال 1950 راهاندازی کرد.
آشنایی احمد مشیچ با تصوف و طریقتهای صوفیانه طی اقامت او در ویسوکو ازسالهای 1972 تا 1976 و برگزاری درسهایی از مثنوی مولوی در تکیه ویسوکو صورت گرفت. او میگوید: «آشنایی با زبان فارسی و مثنوی را مرهون دکتر شاکیر سیکیریچ و حاجی صلحی افندی حاجی میلیچ از ویسوکو هستم. حاجی صلحی منت بزرگی بر من دارد. او ترجمۀ عربی مثنوی را در اختیار من گذاشت و این موجب ورود من به تدریس مثنوی شد». مشیچ با حضور در حلقۀ مریدان طریقت نقشبندیه با ویسوکو و تکیۀ آن درارتباط بود. او در سال 1982 به عنوان شیخ طریقت نقشبندیه منصوب و اجازۀ ذکر را از مرکز طریقت نقشبندیه در بوسنی و هرزگوین دریافت کرد.
مشیچ بعد از بازنشستگی به توزلا رفت. در توزلا او حلقۀ ذکر و ارشاد دینی را در منزل خویش آغاز کرد. خانۀ او برای مشتاقان حکمت و تصوف باز بود و علاوه بر آن در تکیه میدان به سخنرانی و ذکر میپرداخت. او با دانش دینی خود به عنوان روحانی و شیخ صوفی حلقۀ جمع بین شریعت و تصوف بود. بسیاری تحت ارشادات دینی او با اسلام آشنا شدند و وجود او در توزلا به هنگامۀ جنگ برای معنویت و حیات دینی توزلا مهم بود.
او در توزلا بلافاصله آغاز به ترجمۀ مثنوی کرد. در این دوران او مسلط بر زبان فارسی بود و چهار هزار بیت اولیه را از روی نسخۀ اصل فارسی به اتمام رسانید. برای ترجمه همچنین از ترجمۀ ترکی مثنوی به قلم عابدین پاشا و ترجمۀ عربی دکتر محمود کفافی استفاده کرد. از جلد دوم موفق به ترجمۀ 2500 بیت شد.
احمد مشیچ در سال 1994 دیده از جهان فرو بست و به دیار باقی شتافت. مشیچ در کنار فعالیتهای دیگر اقدام به ترجمۀ کتاب «حقیقت تصوف» نوشتۀ شیخ صوفی عبدالقادر عیسا از عربی کرد. این کتاب نخستین بار به سال 1964 در شهر حلب سوریه منتشر شد.
درسهای مثنوی مشیچ در توزلا ابتدا در مساجد شارنا و یالسکای توزلا بود. او بعد از بازسازی و تبدیل مکتب به تکیه میدان با کمک دوستانش و ادارۀ جامعه اسلامی توزلا، درسهای مثنوی را در آنجا ادامه داد. در کنار ارائۀ درسهای مثنوی، وی برنامۀ ذکر نقشبندیه را نیز انجام میداد. برنامۀ درس مثنوی و اجرای ذکر در توزلا رسما دارای مجوز ادارۀ طریقت جامعۀ اسلامی بوسنی و هرزگوین بود.
احمد مشیچ عمر خویش را سراسر در راه حقیقت دینی و حکمت معنوی سپری کرد. او حلقۀ اتصال بین شریعت و طریقت، مانند همه شیوخ صوفی بوسنیای، بود. فردی به غایت متواضع بود. زندگی سادهای داشت. اهل مدارا، صبور و اهل فکر و بصیرت بود. در زندگی خود هیچگاه از سیاست به دور نبود. همواره رخدادهای سیاسی را تعقیب میکرد و اگر فرصتی مییافت تحلیل خود را بیان میکرد. در زمان تجاوز به بوسنی و هرزگوین فعال بود. تکیه میدان، مهمترین مرکز معنوی و دینی شهر توزلا بود و رزمندگان برای کسب فیض و ارشاد پیش شیخ مشیچ میآمدند. نامۀ او به زنان تجاوز شده بوشنیاک در اثنای جنگ، پیام اخلاقی مهمی برای هزاران زن تجاوز شده بود. چند روز قبل از مرگ در بستر بیمارستان دعایی را به رئیس العلمای جامعۀ اسلامی بوسنی و هرزگوین فرستاد تا در تمامی شهرهای بوسنیایی و سایر مناطق توسط مسلمانان خوانده شود. عشق او به مثنوی و زبان فارسی سی سال آخر زندگیاش را فرا گرفته بود و مولوی شخصیتی تأثیرگذار و بیبدیل در زندگی این روحانی و شیخ بوسنیایی بود.
نویسنده: عزت ذکری پایویچ
منبع: بالکان این