کد خبر:17099
پ
slide-aboreyhan1400_0

ابوریحان بیرونی، نابغه قرن دهم میلادی است‌

نشست واکاوی اندیشه‌های «ابوریحان بیرونی» به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در فضای مجازی برگزار شد.

میراث مکتوب- نشست علمی واکاوی اندیشه‌های «ابوریحان بیرونی» به مناسبت ۱۳ شهریورماه روز بزرگداشت حکیم ابوریحان بیرونی، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در فضای مجازی برگزار شد.

در این برنامه که از ساعت ۱۴ تا ۱۶ برگزار شد، حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، علیم اشرف خان استاد ادبیات دانشگاه دهلی، احمد تمیم داری عضو هیات‌علمی دانشگاه علامه طباطبایی، حنیف قلندری عضو هیات‌علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران و یونس کرامتی عضو هیات‌علمی پژوهشکده تاریخ دانشگاه تهران سخنرانی کردند.

حسن بلخاری دراین نشست علمی گفت: برای سخن گفتن در برنامه امروز به کتاب «التفهیم» مراجعه ای داشتم که در باب علم نجوم است و مرحوم همایی با تصحیح و مقدمه خودش در سال ۱۳۵۲ آن را به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی سپرد تا چاپ شود. کتاب را تورق می‌کردم که بدانم و ببینم چه موضوع بکری را در باب ابوریحان می‌توانم برگزینم. در یکی از صفحات به نکته جالبی تحت عنوان افکار تازه و نوآورده‌های علمی ابوریحان برخورد کردم که همایی در مقدمه آورده است. جناب همایی ذیل این عنوان مواردی را بالغ بر بیست مورد ذکر کرده که در موارد خاص ابوریحان آورده‌های جدیدی برای جهان علم داشته است. یکی از مواردی که اشاره می‌کند، عنوان اشکال هندسی گل‌ها و شکوفه‌ها است.

اوافزود: جناب همایی می‌گوید از جمله اکتشافات و تحقیقات تازه ابوریحان استنباط این نکته است که در شکوفه‌ها و گلها دقایق هندسی به کار رفته و سبب اینکه شکوفه‌ها و گل‌ها هرگز هفت برگ یا نه برگ نمی‌شوند، بلکه مثلث و مخمس و … می‌باشند آن است که ترسیم شکل هفت‌ضلعی و نه‌ضلعی متساوی‌الاضلاع در دایره ممتنع و محال است و بعد اشاره کردند که این آورده نو و جدید در آثارالباقیه مورد بحث قرار گرفته است. آثار الباقیه را از کتابخانه مجلس یافتم و بعد این بحث را در صفحه ۲۹۷ و ۲۹۸ پیدا کردم.

استاد دانشگاه تهران ادامه داد: ابوریحان بحثی در باب اعتقادات بخشی از مسیحیت تحت عنوان نصاری دارد و وارد بیان و نقد بسیار عالمانه برخی از آثار و مراسم و سنت‌های اینها شده است که به‌شدت به خرافه آلوده است و بعد ضمن بیان این سنن غریبه و نقد آنها یک بحثی دارد که این بحث مبنای ورودش به اشکال و نقوش هندسی گل‌ها و کواکب و طبیعت و اشیاء است.

او افزود: اما پیشتر باید اشاره کنم که چرا این بحث برای بنده مهم جلوه کرد. چون در حوزه حکمت و فلسفه هنر و معماری اسلامی یکی از بنیادی‌ترین و مهم‌ترین و مبنایی‌ترین بحث‌ها، هندسه نقوش است؛ یعنی این است که معتقدیم یک هندسه پنهان در بطن این آثار وجود دارد و مراد از هندسه پنهان این نیست که یک اثر را برداریم و هندسه طراحی آن را به دست آوریم بلکه مراد این است که بنابر شریفه قرآن که: «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ»، که ما هر چیزی را به توازن و تناسب و هندسه آفریدیم، هنرمند مسلمان نیز با محاکات از حضرت حق در حقیقت هندسه را به‌عنوان عامل بنیادین ظهور ایده خودش انتخاب می‌کند و کشف این هندسه یکی از عوامل بنیادین درک اثر است و بحث مهمی را در این عرصه داریم.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تاکید کرد: امروزه در جهان هنر و معماری از تناسبات طلایی صحبت می‌شود و یکی از مفاهیم بر بنیاد اعداد فیبوناچی کشف می‌شود و این اعداد، اعدادی است که هر عدد محصول جمع دو عدد پیشین است و وقتی می‌گویید هشت، یعنی حاصل پنج و سه و همینطور به بالا می‌رود. هر عددی در این سلسله اعداد به قبلی آن تقسیم شود به یک عدد ۶۱۸/ ۱ می‌رسیم که در جهان هنر و معماری به امضای خدا مشهور است و بحث‌های فوق‌العاده زیبایی در این عرصه داریم و در الهیات اینطور جلوه می‌کند که هستی متشکل از یک نظم بسیار زیبا است. البته اکنون نمی‌توانم این بحث را به صورت مفصل ارائه دهم اما باید توجه کرد که هندسه زبان هنر و معماری است و هنگامی که می‌فهمید یک فیلسوف و دانشمند برجسته در تمدن اسلامی به هندسه نقوش توجه دارد طبیعی است که خوشحال می‌شوید؛ زیرا می‌فهمید که شاهکارهای عظیمی که در ساحت هندسه در معماری اسلامی – ایرانی و در هنر ظهور کرده می‌توانسته چنین عقبه‌های نظری نیرومندی داشته باشد.

او ادامه داد: اینکه مثلا در سال ۳۹۷ هجری (و قبل از آن، بیرونی این نکات را گفته) و اثری در معماری ساخته می‌شود که از نظر مهندسان مهندسی‌ترین بنای عالم است یعنی گنبد قابوس متوجه می‌شویم که حقیقتا یک آثار عظیمی به وجود آمده است. یک تمدن تا در حوزه نظری و فلسفی به ادراک و تجربه عمیق از هندسه نرسد نمی‌تواند این آثار را خلق کند. برای ما کشف مبانی بنیادین نظری هندسه در تمدن اسلامی که ظهور و تجلی زیبایی‌شناسانه‌اش این آثار معمای بوده فوق‌العاده مهم است. بنابراین مهم است که چنین دانشمندی در باب هندسه نقوش صحبتی کرده باشد.

بلخاری در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اما بحثی که جناب ابوریحان دارد این است که مواردی را ذکر می‌کند و تعریضی به برخی از شبه مسلمین دارد که می‌آیند و اسم خدا و پیامبر(ص) را به برخی از اعضای بدن می‌دهند که این را رد می‌کند. سپس وارد جریان مسیحیت می‌شود و می‌گوید که یک فرقه‌ای در میان نصاری داریم که معتقدند اگر پوسته چوپ فاوانیا را بردارید، صلیب ظاهر می‌شود و اگر از این چوپ دارویی بسازید و آب چوبی درست کنید و عصاره آب را به کسی که بیماری صرع دارد بنوشانید خوب می‌شود. ابوریحان این را می‌آورد و نقد می‌کند که این چه حرفی است؟ آیا اینها توجه ندارند که خیلی قبل‌تر از مسیح، جالینوس در مورد آثار طبی این چوب صحبت کرده و گفته در صرع کاربرد دارد؟ پس این یک مساله علمی است و چرا از این مساله علمی مصادره مطلوب مذهبی می‌کنید؟ آن هم با استناد به امری که قابل اثبات نیست.

او تصریح کرد: این رویکرد نقادانه ابوریحان تحسین‌برانگیز است. بنده ایشان و ابن هیثم را جزو برجسته‌ترین دانشمندان محقق و منتقد با رویکرد انتقادی و بنیادگذار روش تجربی و دقیق می‌دانم. سپس همین سبب می‌شود که ایشان یک بحث انتقادی جالب را شروع می‌کند و بعد وارد هندسه نقوش در طبیعت و کاهنات می‌شود. بحث این است که برخی‌ها هستند که وقتی بخواهند حرف خود را مستدل کنند در طبیعت می‌گردند و یکسری آثار طبیعی را انتخاب می‌کنند و از آنها برای اثبات حرف خود ادله می‌آورند و اگر بین حرف آنها و چیزی که کشف کرده‌اند تضادی باشد به‌قدری مطلب را می‌پیچانند که در نهایت حرف خود را اثبات می‌کنند.

 استاد دانشگاه تهران درادامه سخنان خود گفت: بیرونی می‌گوید ایرادی ندارد اما بدانند که به واسطه نسبت جوهری میان سنجنده و سنجیده‌شده و دال و مدلول است که حرفشان را می‌پذیریم و اگر یک نسبت منطقی میان دال و مدلول نباشد این را رد می‌کنیم و این حرف بسیار مهم است و به نحوی تأویل را در فرهنگ ایرانی – اسلامی جهت می‌دهد که شما آزاد نیستید هر چیزی را به نام تأویل به خورد مخاطب بدهید و مفاهیم خود را به صورت ذوقی بخواهید به مردم تزریق کنید و باید بین دال و مدلول نسبتی برقرار باشد. هزار و صد و پنجاه سال قبل ابوریحان این را ذکر می‌کند و می‌گوید اگر شما در طبیعت و گل‌ها و شکوفه‌ها و … بنگرید شکل‌های دوتایی، چهارتایی و … پیدا می‌کنید یا مثلا شش ضلعی را در نحل و کندوی زنبور عسل پیدا می‌کنید. خاصتا این در گل‌ها و شکوفه‌ها و جهان طبیعت نیز وجود دارد.

او افزود: سپس می‌گوید هرکسی می‌تواند برای بیان اعتقادی خودش از این چیزها استفاده کند و در مسائل طبیعی و … چیزهای عجیبی وجود دارد و بعد مثالی هم می‌زند. اما واقعیت این است که در جهان طبیعت اشکال هندسی طبیعی عظیمی داریم که هندسه عالم هستند و هر کسی می‌تواند از اینها برای مطالب غیرعلمی و غیرعقلی استفاده کند و باید در این قلمرو مواظب بود و از او پذیرفته نمی‌شود مگر اینکه یک دلیل عقلی این را تایید کند وگرنه صرف اشاره به اینها نمی‌تواند مبنای اثبات مطالب غیرعلمی باشد.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در پایان سخنان خود گفت: مقصود بنده دو نکته است؛ یکی اینکه اولا اشاره ابوریحان به هندسه نقوش و هندسه جاری در بطن طبیعت بسیار جالب است؛ چون یکی از بنیادی‌ترین مساله ما در هنر و معماری است و دوم توجه به نقد عالمان، مبتنی‌بر عقل است. جناب ابوریحان در سپیده‌دم ظهور اندیشه فلسفی در تمدن اسلامی توجه و تذکار جدی دارد مبنی‌بر اینکه مبادا این مباحث مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و مبنای ظهور خرافات باشد که فوق‌العاده عالی است و خواستم از این زاویه هم توجه ابوریحان به هندسه نقوش را به‌عنوان بحث نو باز کرده باشم و هم نگاه نقادانه ایشان را مطرح کنم که هر چیزی را نمی‌توان به‌عنوان یک امر تکوینی پذیرفت بلکه باید ادله قوی و نسبت درست بین دال و مدلول وجود داشته باشد.

احمد تمیم‌داری، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نیز در این مراسم بیان کرد: ابوریحان بیرونی از علمای قرن چهارم و اوایل قرن پنجم و از اولین کسانی است که در ریاضیات، سینوس زاویه یک درجه را محاسبه کرد، قبل از داستان گالیله، حرکت وضعی زمین را کشف کرد، مساحت زمین را محاسبه کرد، جهت قبله را تعیین کرد و کارهای بسیار مهمی انجام داده است.‌

وی افزود: با توجه به اینکه اکثر کتاب‌های ابوریحان از بین رفته‌اند، شرح فکر او مشکل است. چنین شخصیت‌هایی وقتی موفق می‌شوند که پشتوانه‌های فکری، علمی و مالی داشته باشند. ابوریحان به دربار غزنویان وابسته بود و در سفرهای سلطان محمود با او همراه بود و همراهش به هند رفت و حدود ۱۵ سال در آنجا ماند و زبان‌های هندی، از جمله سانسکریت را آموخت؛ به حدی که می‌توانست از متون یونانی به متون سانسکریت ترجمه کند. از دوره‌ای که مأمون عباسی ‌«بیت‌الحکمه» را درست کرد و از مترجمان برای ترجمه آثار دعوت کرد و از آنان خواست بیشتر آثار یونانی را ترجمه کنند، عده‌ای «هلنیست» شدند و خود را به حکمای یونان بسیار نزدیک می‌دانستند. ابوریحان عقیده دیگری داشت و می‌گفت ریشه‌های علوم در هند است نه در یونان. بر اساس یک فرضیه «آب و هواشناسی»، وقتی سرزین‌های شرقی دوره باران را می‌گذراندند، اروپا سرزمین یخبندان بود و مردم به‌صورت جنگلی زندگی می‌کردند ولی به‌تدریج سرزمین‌های شرقی، کویری شدند و علوم و معارف به سرزمین‌های اروپایی و بیشتر به یونان رفتند.‌

تمیم‌داری تصریح کرد: نکته مهم دیگر درباره اندیشه بیرونی آن است که معمولا در طول قرون اعصار، دانشمندان از همدیگر تقلید می‌کنند؛ یعنی یک سری علوم تکراری داریم که دانشمندانی آنها را کشف کرده‌اند و بعد تکرار می‌شود. یک سری علوم ابداعی هم داریم و ابوریحان یکی از کسانی است که در علم، ابداع و کشف دارد.‌

پروفسور علیم اشرف‌خان، استاد ادبیات دانشگاه دهلی نیز در این نشست گفت: در تاریخ چندین هزاره ساله هند، شاهد ورود علما، فضلا، ادبا، متفکران و سیاحان از مناطق مختلف جهان هستیم و می‌دانیم که هند کشوری است که در آن از قدیم افرادی به دنبال «آب حیات» بودند. نابغه روزگار، ابوریحان بیرونی هم به هند آمد و اینجا زندگی کرد و کتاب‌های مفیدی درباره اطلاعات متعلق به هند نگاشت و در تاریخ به‌عنوان اولین هندشناس معروف شد. درباره ابوریحان، ادبای نامدار قرون میانه از جمله ابوالفضل بیهقی، یاقوت حموی و نظامی عروضی سمرقندی نوشته‌اند و احوال او را ذکر کرده‌‌اند. در قرن نوزدهم، کتاب «آثار الباقیه» تصحیح و چاپ شد و درآسیای مرکزی و در کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و حتی روسیه، تحقیقات مفصل درباره بیرونی انجام گرفت که بیشتر مبتنی بر نسخ خطی اوست. «تحقیق ماللهند» واقعا مانند دانشنامه هند است که ۸۰ باب دارد و در آن فلسفه، نجوم، قوانین، ادبیات، جغرافی، ریاضیات، مذاهب، علوم و اساطیر هندوان تشریح شده‌اند.‌

وی افزود: بیرونی نابغه قرن دهم است. او کتاب‌های مستند و معتبر را منبع تحقیقات خود قرار داده است. بیرونی در «تحقیق ماللهند» ۲۵۰۰ اصطلاح علمی سانسکریت را کشف و آنها را در جداول مختلف مرتب کرده است. هند کشور شگفتی‌هاست و آن را از دیرباز «گنجشک طلایی» می‌نامیده‌اند. هندی‌ها درعلوم و فنون زیردست بوده‌اند و پادشاهان برای «آب حیات»، سفرای خود را به هند می‌فرستادند. بیرونی دریافته بود که هند کشوری بس عجیب است و آنجا افرادی هستند که در علوم و ریاضی پیشرفت کرده‌اند و باید از آنها بیاموزد. به همین دلیل به هند رفت و سال‌ها آنجا زندگی کرد. ولی چون مسلمان بود، هندی‌ها به او توجه نمی‌کردند و وقتی به زبان هندی‌ها مسلط شد، توانست با آنها رابطه برقرار کند.‌

علیم اشرف‌خان تصریح کرد: می‌توان گفت هرکدام از کارهای ارائه شده توسط کسانی مثل بیرونی، ازجمله تحلیل دقیق و علمی او از جامعه هند و تلاش‌هایش در شناساندن و حفظ آیین‌ها و آداب ملل، یک الگو در جامعه‌شناسی است. بیرونی هند را از نزدیک مشاهده کرد و جامعه هندی را به چهار طبقه تقسیم کرد و ویژگی‌های اخلاقی و اجتماعی هرکدام را برشمرد. در آثار بیرونی، دوازده موضوع قابل مشاهده هستند: جغرافی، ریاضی و حساب، اسطرلاب، شعاعات و مدارها، تاریخ، عقاید، اوقات، زیج، احکام نجوم، ادب و داستان، علم کواکب، کیمیا و عروض شعر.‌

حنیف قلندری، عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران نیز درباره آثار نجومی ابوریحان توضیح داد: ابوریحان در دوره‌ای زندگی می‌کرد که از آن به‌عنوان «عصر طلایی تمدن اسلامی» یاد می‌شود. کوشیار گیلانی، در ابتدای مقاله سوم از کتاب «زیج جامع» نوشته است ما در اینجا سراغ بخش نظری نجوم، شامل هیأت و برهان‌ها، می‌رویم. او پیشتر در دو مقاله اول درباره روش محاسبه و جدول‌ها (بخش عملی نجوم) صحبت کرده بود. می‌توان گفت ابوریحان در تمامی این حوزه‌ها کتاب نوشته است. مهم‌ترین اثر او کتابی است متعلق به حوزه نظری نجوم، به نام «قانون مسعودی» که در دهه دوم قرن پنجم نوشته شده است. این کتاب هم رصدی است و هم نجوم ریاضی. نکته مهم در آثار ابوریحان این است که او در آوردن برهان هندسی، سعی می‌کند همه تاریخچه‌ای که در اختیار دارد را برای ما گزارش کند و این برای مطالعه تاریخ علم بسیار ارزشمند است.‌

وی ادامه داد: بیرونی قبل از قانون مسعودی، رساله‌ای دارد به نام «مقالید علم الهیئه» که رساله‌ای است درباره مثلثات و هندسه کره که ابزار دانشمندان در حوزه نجوم بوده است و موضوع اصلی آن، فرمول‌بندی قضیه سینوس‌ها است. ابوریحان سعی کرده ادعاهای دانشمندان در این حوزه را بررسی کند.‌

قلندری کتاب‌های «هیأت» ابوریحان را چنین تبیین کرد: کتاب «تهدید نهایات الأماکن»، بخشی از نجوم گذشته و مسأله جغرافیای ریاضی بود که بیشتر به دانستن وضع پدیداری آسمان در نقاط مختلف زمین و پیدا کردن فواصل و اختلاف طول و عرض جغرافیایی نسبت به مبدأ مربوط می‌شود. مهم‌ترین رساله بیرونی در باب هیأت، «التفهیم» است. در سده چهار و پنج می‌توان به آثاری اشاره کرد که ترکیبی از هیأت و احکام هستند. التفهیم هم همینطور است؛ به قصد آموزش نوشته شده و یکی از نخستین نمونه‌های آموزشی نجوم است.‌

یونس کرامتی، عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ دانشگاه تهران در این نشست گفت: دلبستگی ابوریحان به تاریخ بسیار واضح است. این دلبستگی طیف وسیعی را دربر می‌گیرد؛ از گزارشگری تاریخی گرفته تا تاریخ‌نگری و تاریخ‌نگاری. گزارشگری تاریخی، یعنی روایت تاریخ یک منطقه یا موضوع که در آثار ابوریحان به‌ندرت دیده می‌شود. مقصود از تاریخ‌نگری آن است که در بررسی‌های مختلف، نگرش تاریخی داشته باشیم و هر موضوعی را در یک بستر تاریخی گسترده درنظر بگیریم. این موضوع در همه آثار ابوریحان دیده می‌شود، حتی در مباحث ریاضی.‌

وی ادامه داد: اما تاریخ‌نگاری، یعنی به‌کار گرفتن یک سری متدها در تحقیقات تاریخی و انعکاس آنها در آثار. دیدگاه‌های تاریخ‌نگارانه ابوریحان بیشتر در «تحقیق ماللهند» و «آثارالباقیه» منعکس شده‌اند. «تحقیق ماللهند»، تکمله‌ای است بر «آثار‌الباقیه»، با موضوع اختصاصی هند. ابوالفضل بیهقی، بیرونی را فردی دقیق می‌داند که این دقت، ناشی از به‌کارگیری دیدگاه‌های تاریخ‌نگارانه در آثارش است. ابوریحان گزارش‌هایی که به دستش می‌رسید را به سه دسته تقسیم می‌کرد. دسته اول، گزارش‌هایی که قابل ارزیابی عقلی نبودند.

دسته دوم مربوط به رویدادهایی هستند که وقوعشان عقلا محال، یا در شرایط روزگار ما ناممکن باشد. ابوریحان در این موارد از استدلال عقلانی حرف می‌زند و به نقل بسنده نمی‌کند. حالت سوم، گزارش از رویدادی است که در عادت جاریه، رویدادش ممکن باشد. در این‌باره، ابوریحان معتقد است که باید هم بر نقل و هم بر عقل تکیه کرد. وی همچنین در بررسی احتمال دروغگویی گزارشگران، چند دسته دروغ‌زن را برمی‌شمارد: کسانی که انگیزه سود خود یا دوستان و زیان دشمنان را دارند، دروغ‌زنانی که انگیزه خاصی در دروغ‌زنی ندارند، یعنی افرادی که نهادشان را با دروغ سرشته‌اند یا کسانی که از سر نادانی دروغ دیگران را تکرار می‌کنند.‌

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و روزنامه اطلاعات

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612