ميراث مكتوب :سيدعلي آل داوود در نشست بررسي و نقد كتاب مرات واردات گفت: به نظر من يكي از نمونههاي خوب تصحيح كتب تاريخي است، به اين دليل كه اولا مصحح ، متخصص تاريخ اين دوره است و دوم اينكه ،نسخه منحصر به فرد است .
وي در آغاز اين نشست كه در تاريخ 26 مرداد 83 در مركز پژوهشي ميراث مكتوب برگزار شد، گفت:تواريخ زيادي به زبان فارسي و حتي به زبان عربي در تاريخ عمومي و تاريخ ايران داريم كه از زمان طبري تا دورة قاجار، به تاريخ عمومي عمدتا رونويسي از روي يكديگر بوده و به جزء قسمت هايي كه هر مسائلي و وقايعي را راجع به عصر خودش مطرح كرده و تواريخ عمومي ديگري كه به خصوص به زبان فارسي نوشته شده, حائز اهميت نيستند. به اين ترتيب تشخيص تاريخ مهم از غيرمهم كار دشواري است و بنابراين تمام اين متون،حتي متوني كه اهميت ندارد بايد چاپ شود و با چاپ شدن و در معرض انتقاد و مطالعه ديگران قرار دادن, ميتوان به ميزان ارزش هر يك از اين متون پي برد. فعلا آن داوري هايي كه تا به حال, محققين و مورخين و منتقدين خارجي يا ايراني كردهاند, براساس حدس و گمان يا تورق بر روي نسخ خطي بوده است. شايد به يقين بتوان گفت حتي نيمي از اين تواريخ عمومي به چاپ نرسيدهاند؛ تواريخ عمومي كه در بخش آخر خود تواريخ اصلي را دارد كه البته،نميتوان شك كرد كه بخش مهمي خواهد بود. به هر صورت حجم زيادي از اين تواريخ بيهوده است، البته نه اينكه ارزش چاپ و انتشار ندارند، بلكه به دو دليل اهميّت چاپ و انتشار دارند. دليل اول اين است كه ممكن است مطلب مهمي در اينها ديده شود و تا همه مطلب نزد محققين تاريخي عرضه نشوند، نميتوان قضاوت كرد. نكته دوم اهميّت در اين است كه بعضاً اين نسخ از لحاظ نشر ادبي اهميًت دارند، چون هر يك در دورهاي خاص نگاشته شدهاند و نشان دهندة سبك نوشتاري عصر خود هستند. بنابراين حتي اگر از حيث تاريخي بي اهميت باشند ،ولي از لحاظ ادبي در دورة خودشان داراي اهميتاند.
وي افزود: ليكن مطلب مهمي كه در نوشتههايي تاريخي بايد به آن توجه كرد, تواريخ محلّي است. به نظر من اهميتي كه تواريخ محلّي در تاريخ ايران دارند، خيلي بيشتر از تواريخ عمومي است، زيرا كسي كه به تاليف تاريخ محلي ميپردازد ، خود تقريبا و به احتمال بسيار قوي اهل همان منطقهاي است كه تاريخ آن را نوشته و به اين اعتبار به موضوع اشراف دارد. دوم اينكه مطالبي كه در تواريخ محلي موجود است، در تواريخ عمومي به آنها دسترسي نداريم و مطالب تواريخ محلّي اصيل و درجه اوّل است، ولي متاسفانه -به جز معدودي از تواريخ محلّي كه راجع به قرون سابقه مثل تاريخ سيستان يا بعضي از تواريخ گيلان كه به چاپ رسيده-هنوز بسياري از تواريخ محلي كه از دورة صفويه به بعد تاليف شده ،منتشر نشده كه به نظر من بسيار حائز اهميت است و اگر مورخان تاريخ يا كساني كه در رشته تاريخ در حال گرفتن مدرك فوق ليسانس يا دكترا هستند با راهنمايي استادان خود توجه به اين تواريخ محلي كنند و در يك پروژة مستمر همگي چاپ شوند، به منابع بسيار مهمي دسترسي پيدا خواهيم كرد كه براي تدوين تاريخ عمومي ايران هم مطالب دست اولي خواهند بود.
سيدعلي آل داوود همچنين گفت: نكته دومي كه ميخواستم اشاره كنم و بسيار فكرم را مشغول كرده اين است كه تخصص در تاريخ پيدا كنيم. متاسفانه تاريخ، رشتهاي است كه در ايران بسيار باز است و مدعي زيادي دارد، يعني هر كس كه احساس كند ميتواند بنويسد و يا ميتواند به صحنهاي از صحنههاي علم و ادب وارد شود، تاريخ را حيطة خود ميداند. من خود، كارهاي تاريخي كردهام، ولي رشتهام تاريخ نبوده و اين گستاخي را خود نيز داشتهام و تاريخ اين بداقبالي را دارد كه اكثر كساني كه به مطالب تاريخي پرداختهاند، متخصص تاريخ نيستند و اين مطلب ،لطمه زيادي زده ، زيرا كساني كه در رشتهاي خاص و دورهاي خاص ورود كردهاند، منابع را نميشناسند، اشراف به موضوع ندارند و گاه مطالبي را عمده عنوان كردهاند كه در قياس با ساير مطالب تاريخي ، عمده نبوده است و در نهايت اشكالات بسيار زيادي در كتاب هاي تاريخي هست كه اين مسئله را شايد در ساير بخشها مثل ادبيات نداشته باشيم، چرا كه در اين حيطه اكثر كساني كه وارد شدهاند شايد مباني را خوب آموزش ديده باشند يا حداقل آنها كه آموزش هم نديدهاند ،مجبور به يادگيري بعضي موارد بودهاند ،ولي متاسفانه تاريخ، عرصة بسيار بازي بوده و اكثر كساني كه وارد شدهاند ،تخصص نداشتهاند. مثلا من خود كتابي به نام تاريخ الفي را تصحيح كردهام؛ حوزه تاريخي آن از تيموريان تا صفويه بود و براي تصحيح اين كتاب بسيار سختي كشيدم ،چرا كه به موضوع وارد نبودم، يعني اطلاع اجمالي بر سراسر تاريخ تيموريان و صفويه داشتهام، ولي به دقت نخوانده بودم. مجبور بودم بسياري از متون را نگاه كنم؛ بسياري از اطلاعاتي كه در تاريخ الفي تنها يك سطر به آن اشاره شده بود، براي فهم بيشتر آن و اينكه مطلب درستي ارائه كنم، مجبور بودم به منابع زيادي رجوع كنم.
وي در پايان سخنان خود گفت:جلسة امروز به مناسبت تصحيح يكي از كتابهاي جناب آقاي دكتر صفتگل با عنوان مرات واردات است كه هر چند نميتوان عنوان تاريخ محلي به آن داد ،ولي حوزة معيني از ايران شرقي، موضوع سخن مؤلف است؛ يعني از بخشهاي شمالي سيستان تا خراسان موضوعي است كه مؤلف به آن اشراف داشته و باز در حوزة معيني يعني از تاريخ دوران شاه سلطان حسين تا برافتادن صفويان را در برميگيرد و دورهاي كه ملك محمود سيستاني در سيستان اقتدار زيادي داشت و نويسنده با ملك محمود نزديكي داشت و با استفاده از منابع مكتوب يا مشاهدات خويش ، كتاب بسيار خوبي تاليف كرده ، هرچند مختصر است ،ولي باتوجه به منابع معدودي كه ما از اين دورة معين در دست داريم، جزء مآخذ درجه يك اين دوره محسوب ميشود. اين كتاب شناخته شده بود، ولي نسخهاي از آن در دست نبود تا اينكه جناب آقاي صفتگل كه در انگلستان تحصيل ميكردند با مراجعاتي كه به كتابخانههاي آنجا داشتند، در كتابخانه مادليان انگليس اين نسخه را شناسايي كردند و تا آنجا كه من ميدانم در فهرست كتابخانه ،اين كتاب به اين عنوان معرفي نشده و دقيقا مشخص نبوده كه چه حوزهاي را در بردارد. ايشان با رؤيت كتاب، آن را دقيقا شناسايي كردند و با آوردن دستنويس و عكس از آن، به وجه خيلي خوبي به تصحيح آن پرداختند. مقدمهاي بسيار مفصل و غني تهيه كردند و تمام مطالبي كه ضرورت بيان داشته در آن آمده و به نظر من يكي از نمونههاي خوب تصحيح كتب تاريخي است، به اين دليل كه اولا مصحح متخصص تاريخ اين دوره است و دوم اينكه نسخه منحصر به فرد است .