میراث مکتوب- نشست مجازی بزرگداشت روز شعر و ادب پارسی بهمناسبت سالروز درگذشت استاد شهریار و به همت پژوهشکدهی زبان و ادبیات فارسیِ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 27 شهریورماه 1400 برگزار شد.
در ابتدای این نشست دکتر اصغر شهبازی، عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان، سخنان خود را با عنوان «ادبیات حماسی در کتابهای درسی مدارس»، آغاز کرد و گفت: حماسهها از سه منظر قدمت، محتوا و محیط تقسیمبندی میشوند. از نظر محتوا، حماسهها به انواع اساطیری، پهلوانی، تاریخی، عرفانی و … تقسیم میشوند. حماسههای پهلوانی را در دو شاخهی نظم و نثر میتوان مطالعه کرد. در شاخهی نظم، به جز شاهنامه، حماسههایی همچون گرشاسبنامه، بهمننامه، فرامرزنامه، کوشنامه، بانوگشسبنامه، برزونامه، شهریارنامه، آذربرزیننامه، بیژننامه، لهراسبنامه، کک کهزاد، جهانگیرنامه، سامنامه و… وجود دارد.
حماسهتاریخی منظوم: اسکندرنامهها، شاهنشاهنامهی پاییزی، ظفرنامه، شهنشاهنامهی تبریزی، کرتنامهی ربیعی، سامنامهی سیفی، بهمننامهی آذری، تمرنامهی هاتفی، شاهنامهی هاتفی، شاهرخنامهی قاسمی، شهنامهی قاسمی، جنگنامهی قشم، شهنشاهنامهی صبا، شهنامهی نادری، قیصرنامه و…
حماسههای دینی منظوم: علینامه، خاوراننامه، صاحبقراننامه، حملهی حیدری باذل مشهدی، مختارنامه، شاهنامهی حیرتی، غزونامهی اسیری، حملهی راجی، خداوندنامهی صبا، اردیبهشتنامه، دلگشانامه و… بیش از یکصد حماسهی دینی در ادب فارسی وجود دارد.
حماسههای عرفانی، حماسههای طنز، حماسههای سیاسی- اجتماعی و حماسههای نو
بنابراین یکی از ضعفهای آشکار در حوزهی حماسهپژوهی در ایران، محدودشدن پژوهشها به یک نوع حماسه (ملی) و آن هم یک کتاب (شاهنامه) است.
دکتر شهبازی ادامه داد: مروری بر کتابشناسی فردوسی، اثر مرحوم ایرج افشار نشان میدهد که حدود ششهزار کتاب و مقاله دربارهی فردوسی و شاهنامه نوشته شده است؛ اما شمار مقالات و آثاری که به منظومههای پس از شاهنامه، پرداختهاند بیش از چند ده عنوان نیست. درحالیکه ادب حماسی پس از اسلام تنها شاهنامه نیست و افزون بر آن، همهی شاهنامههای منظوم و منثور پیش از فردوسی تا منظومههای پهلوانی، دینی و تاریخی بعد از او را دربر میگیرد. اغلب این حماسهها همچنان در پردهی گمنامی و خمول باقی ماندهاند و حتی بسیاری از خواص از وجود آنها بیاطلاعاند، تا چه رسد به عوام. دربارهی علت این موضوع باید تحقیق کرد، برخی معتقدند تقریباً همهی این نوع منظومهها، فاقد ارزشهای بزرگ ادبی و در شمار مثنویهای متوسط حماسی و قهرمانی هستند و اغلب این منظومهها به جرم اینکه صاحبانشان پای به جای فردوسی نهادهاند و مقلّد او شدهاند و خواستهاند حماسهای ملی، تاریخی یا دینی بسازند از چشم محقق افتادهاند.ویژگیهای منحصر به فرد شاهنامه، باعث عدم توجه به این منظومهها شده است.اغلب سرایندگان این حماسههای دینی در تبدیل یک روایت غیرشاعرانه به روایت شاعرانه عاجز بودهاند و نشانههای این ناتوانی را در آثارشان بر جای نهادهاند و به همین دلیل این آثار نتوانستهاند جایگاه ممتازی در قلمرو زبان و ادب فارسی پیدا کنند.در هر صورت انتظار میرود محققان و حماسهپژوهان ادب فارسی به این موضوع با تأمّل بیشتری بنگرند و دستکم، این آثار را با نگاه انتقادی بررسی کنند و اوج و حضیض آنها را نشان دهند البتّه، در آن صورت، آنچه به دست میآید، بیگمان، بازتاب بخشی از مسائل سیاسی، اجتماعی دورهای خاص از تاریخ ادبی ایران است که در بازشناسی دورههای ادبی و حتی سبکشناسی سودمند و مغتنم است.عدم توجه به نوع ادبی حماسی در کتب درسی و برنامهی درسی رشتهی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه نیز یکی از موضوعات مغفول در این حوزه است.
ادبیات حماسی در کتابهای درسی
کتاب درسی در نظامهای آموزشی متمرکز، اهمیّت، کارکرد و حساسیتهای ویژهای دارد. همه میدانند که کتاب درسی، یک اثر تألیفی نیست و درواقع نوعی گزینش و گردآوری است. در این گزینش و گردآوری، نگرش گردآورندگان، راهبردهای نظام آموزشی، اسناد بالادستی نقش برجستهای دارند. چه بسا گردآورندگان دوست داشته باشند بخش مهمّی از کتاب را به نوع ادبی حماسه اختصاص بدهند، اما سیاستهای نظام آموزشی این مجال را به ایشان ندهد. در هر صورت آنچه برای گردآورندگان و برنامهریزان نظام آموزشی مهم است توجه به کارکرد و ویژگیهای انواع ادبی است.
با این نگاه به بررسی کمّی و کیفی ادبیات حماسی در کتابهای درسی مدارس میپردازیم.
دورهی دبستان، شش کتاب فارسی (بخوانیم)
گروه تألیف کتابهای فارسی دبستان (کتابهایی که از سال 1378 تاکنون در چرخهی آموزشاند) عبارتند از: فردوس حاجیان، حسن ذوالفقاری، مصطفی رحماندوست، عباس زاهدی، محمدرضا سنگری، غلامرضا عمرانی، گلزار فرهادی، حسین قاسمپور مقدم، محمدرضا کافیان، فرشید مثقالی و شهین نعمتزاده
دورهی متوسطهی اول، سه کتاب فارسی
گروه تألیف کتابهای فارسی راهنمایی (کتابهایی که از سال 1392 در مدارس تدریس میشوند) عبارتند از: فریدون اکبری شلدره، معصومه نجفی پازکی، حسین قاسمپور مقدم، محمدرضا سنگری و شهناز عبادتی
دورهی متوسطهی دوم، سه کتاب فارسی
گروه تألیف کتابهای فارسی متوسطهی دوم (کتابهایی که از سال 1395 در چرخهی آموزشاند) عبارتند از: فریدون اکبری شلدره، حسین قاسمپور مقدم، محمدرضا سنگری، مریم عاملی رضایی و شهناز عبادتی
بررسی کمّی ادبیات حماسی در کتابهای فارسی دبستان
پایهی تحصیلی دوم، کل صفحات کتاب: 114، صفحات اختصاصیافته به ادب حماسی: 4، جزئیات دروس حماسی: – اشاره به بیت «توانا بود…» ص 38 – درس دوازدهم، درس «فردوسی»، به نثر سادهی امروزی، صص 72- 73 – درس سیزدهم، اشاره به آرامگاه فردوسی، ص 80 درصد/ نسبت: 5/3
پایهی تحصیلی سوم، کل صفحات کتاب: 128، صفحات اختصاصیافته به ادب حماسی: 1 ، جزئیات دروس حماسی: – درس دوازدهم، در ضمن شعر «ایران عزیز» – پشت جلد شعر سعدی (چه خوش گفت فردوسی…)، درصد/ نسبت: کمتر از 1 درصد
پایهی تحصیلی چهارم، کل صفحات کتاب: 140، صفحات اختصاصیافته به ادب حماسی: 5، جزئیات دروس حماسی: – درس ششم، آرش کمانگیر، به نثر امروزی با اشعاری از کسرایی، صص 54- 57 – هفت بیت شعر از فردوسی (با مضامین تعلیمی)، ص 128، درصد/ نسبت: 5/3
پایهی تحصیلی پنجم، کل صفحات کتاب: 140، صفحات اختصاصیافته به ادب حماسی: 13، جزئیات دروس حماسی:- پنج بیت شعر از فردوسی (به نام خداوند جان و خرد…) ص 32- ص 55، سه بیت – در درس هشتم، جنگ آریوبرزن با سپاه اسکندر، یک بیت از فردوسی (چو ایران نباشد تن من…)، ص 56- 61 – درس فردوسی فرزند ایران، داستان زال و سیمرغ با 12 بیت از شاهنامه، صص 91- 95، درصد/ نسبت: 2/9
پایهی تحصیلی ششم، کل صفحات کتاب: 114، صفحات اختصاصیافته به ادب حماسی: 5، جزئیات دروس حماسی: – درس پنجم، هفت خان رستم، به نثر امروزی با نه بیت از شاهنامه، صص 37- 40 – هفت بیت شعر از فردوسی، با محتوای تعلیمی برای حفظکردن (به گیتی به از راستی پیشه نیست)، ص 104، درصد/ نسبت: 3/4
بررسی کمّی ادبیات حماسی در کتب فارسی متوسطهی اول (راهنمایی)
پایهی تحصیلی هفتم، کل صفحات کتاب: 187، صفحات اختصاصیافته به ادب حماسی: 2، جزئیات دروس حماسی :- شعرخوانی، شش بیت از مقدمهی شاهنامه (تو را دانش دین رهاند درست…)، ص 113- تکبیت (به دانش گرای و بدو شو بلند…)، درصد/ نسبت: 1
پایهی تحصیلی هشتم، کل صفحات کتاب: 126، صفحات اختصاصیافته به ادب حماسی: 1، جزئیات دروس حماسی :یک بیت از فردوسی (چو ایران نباشد تن من مباد…)، ص 43، درصد/ نسبت: کمتر از یک درصد
پایهی تحصیلی نهم، کل صفحات کتاب: 146، صفحات اختصاصیافته به ادب حماسی: 2، جزئیات دروس حماسی :- درس هشتم، همزیستی با مام میهن، هفت بیت از فردوسی (همی خواهم از کردگار جهان…)، صص 64- 65- درس دهم، آرشی دیگر (کودکی از جنس نارنجک)، صص 79- 83 اگر بتوان حماسی محسوب کرد، درصد/ نسبت: کمی بیشتر از یک درصد
بررسی کمّی ادبیات حماسی در کتب فارسی متوسطهی دوم
پایهی تحصیلی دهم، کل صفحات کتاب: 152، صفحات اختصاص یافته به ادب حماسی: 15، جزئیات دروس حماسی: بخش ادبیات حماسی، رستم و اشکبوس، صص 96- 99، درس گردآفرید، صص 103- 106، درس دلیران ایرانزمین (شعر همایون شاهرخی)، صص 109- 110، درصد/ نسبت: حدود 10 درصد
پایهی تحصیلی یازدهم، کل صفحات کتاب: 153، صفحات اختصاص یافته به ادب حماسی: 8، جزئیات دروس حماسی: بخش ادبیات حماسی، داستان کاوهی آهنگر، با 46 بیت از شاهنامه، صص 96- 100، بخشی از حملهی حیدری باذل مشهدی، 28 بیت، صص 107- 109، در بخش ادبیات پایداری، درس در امواج سند… ، درصد/ نسبت: 5 درصد
پایهی تحصیلی دوازدهم، کل صفحات کتاب: 163، کل صفحات کتاب: 10، صفحات اختصاص یافته به ادب حماسی: بخش ادبیات حماسی، گذر ساوش از آتش، 45 بیت، صص 100- 104، خان هشتم اخوان، صص 109- 114، درصد/ نسبت: 6 درصد
نتایج بررسی کمّی
الف) در دورهی دبستان
به جز پایهی اول، کمترین درصد از پایهی سوم و بیشترین درصد در پایهی پنجم است. وانگهی توزیع نامتوازن است، چون فاصلهی درصدها زیاد است.
ب) در دورهی متوسطهی اول
در هر سه پایه در حدود یک درصد؛ بدترین وضعیت در کتابهای درسی، بدون توجه به بحث انواع ادبی، کشکولی
ج) در دورهی متوسطهی دوم
کمترین درصد از پایهی یازدهم و بیشترین درصد در پایهی دهم است. توزیع متوازن و خوب است.
دکتر شهبازی با بررسی کیفی ادبیات حماسی در کتابهای فارسی دبستان ادامه داد: از مجموع هشت درس حماسی در دورهی دبستان، پنج درس بهگونهی بازنویسی است: درس دوازدهمِ فارسی دوم دبستان (فردوسی)، صص 72- 73؛ درس ششم فارسی چهارم (آرش کمانگیر)، صص 54- 57؛ درس هشتم فارسی پنجم (آریوبرزن)، صص 56- 61 و درس «فردوسی فرزند ایران» و ادامهی آن که داستان زال و سیمرغ است، صص 91- 95؛ درس پنجم فارسی ششم (هفتخان رستم)، صص 37- 40؛ سه درس، اشعاری از فردوسی برای حفظکردن، عمدتاً با مضامین تعلیمی (دانشاندوزی، خردگرایی، راستی و درستی و…)
نتیجه: گروه تألیف کتب دبستان، با آگاهی خوب، به بازگردانی و بازنویسی متون کهن، با توجه به اقتضائات دورهی دبستان، توجه داشتهاند . متنهای پیراسته و خوبی تهیه کردهاند.
بررسی کیفی ادبیات حماسی در کتابهای فارسی دورهی متوسطهی اول
در فارسی هفتم، ص 113، شعر حفظی، شش بیت از مقدمهی شاهنامه (اگر چشم داری به دیگر سرای…) و یک بیت در ص 133 (به دانش گرای و بدو شو بلند…)
در فارسی هشتم فقط یک بیت از فردوسی وجود دارد، ص 43 در ضمن درس: چو ایران نباشد تن من مباد…
در فارسی نهم، در ضمن درس هشتم (همزیستی با مام میهن) 7 بیت از فردوسی آمده است. صص 64- 65
نتیجه: بنابراین در دورهی متوسطهی دوم، همچنانکه از نظر کمّی مشاهده شد، از نظر کیفی هم ادب حماسی جایگاه شایستهی خود را پیدا نکرده است.
بررسی کیفی ادبیات حماسی در کتابهای فارسی دورهی متوسطهی دوم
در هر سه کتاب، بخشی به نام ادب حماسی وجود دارد، البته بدون مقدمهای دربارهی انواع ادبی و نوع ادبی حماسه
در پایهی دهم، سه درس به ادب حماسی اختصاص یافته: درس رستم و اشکبوس (متن شاهنامه، با یک مقدمهی کوتاه)، درس گردآفرید (متن شاهنامه با مقدمهی کوتاه)، دلیران ایرانزمین (شعر محمود شاهرخی)
در پایهی یازدهم، دو درس از نوع ادبی حماسه است: درس کاوهی آهنگر (متن شاهنامه با مقدمه)، ابیاتی از حملهی حیدری (بدون مقدمه)
در پایهی دوازدهم دو درس: گذر سیاوش از آتش (متن شاهنامه با مقدمهی خیلی کوتاه)، درس خان هشتم (شعر اخوان تقریباً کامل)
نتیجه: در دورهی متوسطهی دوم هم از نظر کمّی و هم از نظر کیفی توجه به ادب حماسی خوب است، گرچه بخش ادبیات حماسی و دروس باید با مقدمهی مفصّلتری شروع شوند؛ وانگهی نبودن دروس رستم و سهراب، رستم و اسفندیار در کتابهای درسی جای سؤال است.
وضعیت ادبیات حماسی در کتاب درسی دورهی دبستان خوب است. در دورهی متوسطهی اول بسیار نامطلوب و در دورهی متوسطهی دوم خوب است. انتظار تجدیدنظر
چرا توجه به ادبیات حماسی در کتابهای درسی مهم است؟
الف) ادبیات حماسی با توجه به علوّ لفظ و معنا، برآورنده و تأمینکنندهی بخشی مهم از اهداف کلان برنامهی آموزشی و درسی است. بیتردید اهدافی همچون تقویّت روحیهی خودباوری، میهندوستی، پرورش قوهی ذوق و خلاقیّت در پرتو توجه به ادب حماسی تحقق پیدا میکنند.
ب) ادبیات حماسی دربرداندهی متعالیترین و شکوهمندترین معانی بشری است: خداپرستی، راستی و درستی، اخلاقمداری، وطندوستی، نگاهبانی از مرز و بوم، فداکاری و گذشت و… در ادب حماسی ایران موج میزند.
ج) ادبیات حماسی، بهویژه شعر حماسی و مثل بارز آن؛ یعنی شاهنامهی فردوسی از نظر لفظ هم در اوج است. شاهنامه، زبانی ساده و روان دارد؛ صور خیال در آن محسوس و ملموساند؛ جملات کوتاهاند؛ تکلّف و تصنّع در آن جایی ندارد؛ صناعات ادبی کماند؛ لغات بیگانه در آن بسیار کم است؛ ایجاز آن زبانزد است و این ویژگیها در کمتری نوعی از انواع ادبی وجود دارد.
د) تصاویر دراماتیک نوع ادبی حماسه باعث میشوند که خواننده خود را به جای قهرمانان بگذارد.
ه) شعر حماسی فردوسی، مخالف ندارد.
و) شعر حماسی از «او» صحبت میکند نه از «من» و «او» رستم است و فریدون و کیخسرو و… کسانی که یک فرد نیستند، نمایندگان یک ملتاند.
ز) خوانش شعر حماسی برای دانشآموزان، بهویژه دانشآموزان دورهی متوسطه لذتبخش است.
آسیبشناسی آموزش ادبیات فارسی در رشته علوم انسانی دبیرستان
در ادامه دکتر آزاده شریفی، دبیر زبان و ادبیات فارسی، دکترای زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران دربارۀ موضوع «آسیبشناسی آموزش ادبیات فارسی در رشته علوم انسانی دبیرستان» چنین گفت:
هدف از آموزش زبان و ادبیات فارسی در دبیرستان با دانشگاه متفاوت است. تکیه اصلی دروس دبیرستانی باید بر مهارتهای زبانی، هویت فرهنگی و علاقهمند کردن فراگیران به مطالعه باشد. به شیوه آموزش زبان و ادبیات فارسی نقدهای بسیاری وارد است، اما در نظام آموزشی کنونی (نظام 6- 3-3) هیچ یک از رشتههای نظری به اندازه ادبیات و علوم انسانی مهجور واقع نشدهاند. برخی از اصلیترین اشکالات ادبیات رشتهی انسانی به شرح زیر است:
1- تعداد کتابهای درسی و به تبع آن سرفصل و ساعات آموزشی بهطور محسوسی تقلیل یافته است، برای نمونه به مقایسه پایه یازدهم نظام جدید با سوم انسانی نظام قدیم توجه کنید:
سوم انسانی نظام قدیم : کتابهای ادبیات تخصصی (4 ساعت آموزشی)، زبان فارسی تخصصی (2 ساعت آموزشی شامل دستور زبان، مقدمات زبانشناسی، دستور تاریخی و نگارش و ویرایش)، آرایههای ادبی (2 ساعت شامل مقدمات عروض و قافیه، بیان، بدیع لفظی و بدیع معنوی) و تاریخ ادبیات (2 ساعت شامل تاریخ مفصل ادبیات از قرن 8 تا دوره معاصر، مکتبهای ادبی، ادبیات جهان عرب)
یازدهم انسانی نظام جدید : کتابهای فارسی (2 ساعت مشترک با سایر رشته ها)، علوم و فنون ادبی (تاریخ ادبیات و سبک شناسی، عروض و قافیه و آرایههای ادبی) و نگارش( 2 ساعت)
همان طور که مشاهده میکنید :
1- مجموع ساعات آموزشی از 10 ساعت به 6 ساعت ( سه جلسه در هفته) تقلیل یافته است.
2- چهار کتاب تخصصی حذف و با یک کتاب علوم و فنون ادبی (شامل 12 درس) جایگزین شده است.
3- مباحثی مانند زبانشناسی، مکتبهای ادبی ، ویرایش و تاریخ مفصل ادبیات بهطور کامل حذف شده اند.
4- فارسی اختصاصی انسانی حذف با کتاب ریاضی و تجربی یکی شده است.
این فقط قسمت کمّی ماجراست اگر چه این تغییر بیش از حد کمیّت منجر به افزایش کیفیت نشده است.
2- «متن زدایی» از رشته ادبیات و علوم انسانی
دکتر شریفی تأکید کرد: مفهوم کلیدی در رشتهی ادبیات و علوم انسانی چه در دبیرستان و چه در دانشگاه «متن» است. منظور از متن فقط متون ادبی و تاریخی نیست. همهی دانشآموزان علوم انسانی الزاماً دانشجوی ادبیات فارسی نخواهند شد اما در سایر رشتههای دانشگاهی علوم انسانی نیز «متن» اهمیت محوری دارد؛ دانشجوی حقوق باید با «متن» قانون سر و کله بزند. دانشجویان جامعهشناسی و روانشناسی و علوم تربیتی و … با «متون نظری» سر و کار دارند . دانشجویان الهیات و فلسفه باید بتوانند از متون دینی و فلسفی و کلامی استفاده کنند و دانشجویان تاریخ باید قادر به خواندن متون تاریخی باشند. ادامه این روند در چند سال آینده منجر به کاهش شدید کیفیت رشتههای علوم انسانی در دانشگاه و مقاطع بالاتر خواهد شد چرا که دانشجویانی وارد این رشتهها میشوند که در دبیرستان به اندازه کافی متن نخواندهاند و با مهارتهای فهم متن آشنا نیستند. رشتهی علوم انسانی بدین معنا «متن زدایی» شده است. در کتاب علوم و فنون ادبی (سه کتاب از پایه دهم تا دوازدهم انسانی و مجموعاً 36 درس) دانشآموزان به ندرت شعر یا متن کاملی می خوانند بیشتر تک بیتهایی از متون پراکنده و متنوع آن هم برای پیدا کردن وزن یا آرایههای ادبی. در کتاب تاریخ ادبیات نظام قدیم، پس از معرفی هر شاعر یا نویسنده نمونهای از اشعار یا نثر وی آورده میشد.
اما مهارتهای اصلی برای فهم متن کداماند؟
1- واژگان: ناگفته پیداست که کم شدن متون درسی دایرهی لغات دانشآموزان را کاهش میدهد. بیشتر لغاتی که دانشآموزان در مقطع دبیرستان فرا میگیرند به صورت حفظی و برای برآمدن از پس تستهای کنکور است نه افزایش شم زبانی.
2- دستور زبان: اینکه چرا آموزش زبان فارسی (و نه ادبیات) از مقطع دبیرستان بهطور کامل حذف شده است و این امر در سالهای پیشرو چه تأثیری بر هویت فرهنگی دانشآموزان خواهد گذاشت پرسشی است که اصحاب علوم اجتماعی باید بهآن پاسخ دهند. فلسفهی تألیف کتابهای زبان فارسی این بود که هر فارسی زبانی نیاز به آموزش زبان مادر در سطحی فراتر از کاربرد روزمره دارد و نباید آموزش زبان را با آموزش ادبیات یکسان فرض کرد. در نظام فعلی آموزشی با عقبگردی حدوداً 50 ساله کتابهای زبان فارسی بهطور کامل حذف شدهاند و دانشآموزان هیچ درکی از ماهیت زبان، تفاوت زبان و گفتار و برخی مقدمات زبانشناسی و ویژگیهای زبان فارسی ندارند. آموزش دستور زبان نیز بهصورت نکات پراکنده در خلال متون کتابهای فارسی گنجانده شده است به گونهای که تأثیر محسوسی بر دانش زبانی و انسجام ذهنی فراگیران ندارد.
3- روابط برون متنی: مهمترین مؤلفهی بافت متن است. فهم بسیاری متون ادبی در گروی آشنایی با گفتمانهای کلان اجتماعی و فرهنگی و تاریخی است. کتابهای تاریخ آهنگ متفاوتی با کتاب فنون ادبی دارند یعنی برای مثال دانشآموزان ادبیات مشروطه را زمانی میخوانند که هنوز تاریخ مشروطه را نخواندهاند و سیر حوادث و افراد را نمیشناسند.
4- متون مشابه: هر چه متنهای مشابه بیشتری از یک دوره خوانده شود تسلط دانشآموز به آن بیشتر میشود. در این زمینه کتابهای فارسی مکمل خوبی برای علوم وفنون ادبی نیستند.
3- فاجعهای به نام کتابهای «علوم و فنون ادبی»
مباحث اصلی این کتابها شامل:
1- تاریخ ادبیات و سبکشناسی (4 درس در هر کتاب و در مجموع 12 درس) شامل تاریخ زبان فارسی از دورهی پیش از اسلام، سبک خراسانی، سبک عراقی، سبک هندی و شعر مشروطه، معاصر و دورهی انقلاب اسلامی بهصورتی ناقص و تیتروار بدون توجه به جنبهی مهارتی.
2- آرایههای ادبی:
مبتنی برآموزش بدیع لفظی، بیان و بدیع معنوی به ترتیب در پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم انسانی.
3- عروض و قافیه
منطق این تقسیمبندی گنگ و مبهم است. اگر قرار است آرایههای ادبی در خدمت فهم متن باشند و در خلال آن تدریس شوند چه لزومی دارد آموزش تمام آنها سه سال به طول انجامد؟ آیا ممکن است متنی را بیابیم که فقط شامل آرایههای لفظی باشد یا فقط بیان؟ … وقتی معلم در متون همان کتاب فارسی با آرایههای دیگری از بیان و بدیع برخورد میکند باید آموزش آنها را به کتاب فنون ادبی سال آینده موکول کند؟ اگر نه زمانی که برای این دوبارهگویی و چندباره کاری صرف میشود را آیا نمیتوان برای تدریس متون بیشتر یا مبحثی دیگر به کار برد؟ همهی این مطالب در دانشگاه و در نظام قدیم بههم پیوسته و در پی هم تدریس میشد و میشود نه در سه سال مجزا. قسمت دردناک ماجرا اینکه پس دانشآموز علوم انسانی علوم و فنون ادبی را می آموزد تا متن بخواند ولی متنی نمیخواند.
4- اختصاص حجم قابل توجه و توجیهناپذیری به آموزش عروض
درست است که بخش مهمی از میراث ادبی زبان فارسی را شعر تشکیل میدهد اما بسیاری مهارتهای مهمتر از عروض مغفول مانده و از سرفصل درسی حذف شده است. در باب ضرورت آموزش عروض و حدود آن میتوان بحث کرد. چهقدر مهم است دانشآموزی که قرار است مثلاً حقوق بخواند در دبیرستان بتواند وزن اشعار را بگوید و اختیارات شاعری آنها را تجزیه و تحلیل کند؟ آن دانشآموزی هم که قرار است ادبیا ت فارسی یا عربی بخواند در دانشگاه عروض را فراخواهد گرفت .
گنجاندن عروض با این حجم و محتوا در کتابهای علوم انسانی دو دلیل دارد:
1- نبود برنامهریزی آموزشی
2- تأکید بر جنبهی مهارتی و حل تمرین و قابلیت طراحی سؤالات کنکور
اما دانشآموز علوم انسانی چهقدر عروض میخواند؟ چهار درس از هر کتاب یعنی 12 درس عروض در مجموع سه سال دبیرستان و دانشجوی زبان و ادبیات فارسی چقدر عروض میخواند؟ دو واحد درسی (شامل 16 جلسه آموزشی)
دکتر شریفی در بخش پایانی سخنانش شرح داد: دانشآموز دبیرستانی علوم انسانی در مقطع متوسطهی دوم حدود 24 جلسه عروض میآموزد این رقم برای دانشجویی که قرار است کارشناس ادبیات فارسی شود حدود 16 جلسه (دو واحد) است. بهنظر میرسد عروض در دبیرستان بیشتر از دانشگاه اهمیت دارد. این نسبت در سرفصلهای دیگر منطقیتر است مثلاً مجموع دروس تاریخ ادبیات در دبیرستان شش جلسه و در دانشگاه (مقطع کارشناسی) حدود 48 جلسه است.
لازم به ذکر است که نظام قدیم نیز مشکلات و اشکالات خود را داشت و نقد نظام فعلی به معنای تأیید مطلق نظام قدیم نیست. اما انتظار میرفت، نظام جدید با رفع اشکالات و ارتقای سطح نظام قدیم جایگزین آن شود در حالی که سطح کتابهای فعلی هم کمی و هم کیفی از نظام قدیم بسیار پایینتر است. کتابهای کنونی نه در خدمت مهارتآموزی و پرورش شم زبانی و ذوق ادبی هستند نه در راستای هویت ملی و فرهنگی و علاقهمند کردن دانشآموزان به فرهنگ و زبا ن فارسی برنامهای دارند.
توجه دانشگاهیان و استادان رشتهی زبان و ادبیات فارسی به آنچه در دبیرستان میگذرد بسیار لازم و ضروری است چرا که دانشآموزان امروز دانشجویان فردا هستند.
چند راهکار:
1- کتاب فارسی علوم انسانی با مجموعهای از متون مناسب تدوین و جایگزین کتاب مشترک فعلی شود.
2- آموزش مجزای زبان فارسی در دستور کار قرار گیرد.
3- در ساختار و مباحث کتاب علوم و فنون ادبی تجدیدنظر اساسی شود.
4- مباحث جانبی و فنی به صورت انتخابی و اختیاری تدریس شود.
5- ساختار تستها و مباحث کنکور انسانی تغییر کند.
منبع: پایگاه اطلاعرسانی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی