میراث مکتوب- شنبه نوزدهم آبان ساعت ۹ صبح راهی مؤسسه شدم. در راه معاون کتابخانۀ عمومی رشت زنگ زد و سراغ دکتر حسین میرمجلسی را گرفت. گفتم برای دیدن دلبندان خود به امریکا رفتهاند و احتمالاً اواسط آذر بازمیگردند. پرسیدم آیا بیست و هشت هزار کتاب وقفی ایشان در قفسهها چیده شد؟ گفتند: ۷۰درصد و گفتند قرار است در هفتۀ کتاب از ایشان بابت خیّر نمونه تکریم شود که نیستند. به عنوان ناظر و امین وقفنامه پرسیدم: زمان افتتاح کتابخانۀ عمومی و بخش اختصاصی کتب ایشان چه زمانی است؟ گفت: احتمالاً بهمن، البته بهشرط آنکه تا آنموقع دستگاه برق کتابخانه وصل شود! تعجب کردم که پس از چندماه، کتابخانه هنوز معطل راهاندازی تأسیسات برق است و شگفتا که مسئولان استان به وعدۀ خود عمل نکردهاند! گفتم: فیلم مستندی که از زندگی دکتر میرمجلسی با یاری دوستانش ساخته و آماده پخش کردهایم، آیا نهاد کتابخانههای عمومی مشارکت میکند؟ گفت درخواست شما را منتقل میکنیم. با شوخی گفتم قرار است برای شرکت در مراسم افتتاح کتابخانۀ دکتر میرمجلسی، قطار تهران رشت را دربست کرایه کنیم تا دوستدارانش که به شمار نایند، حضور یابند و ارجگذار خدماتش باشند.
ساعت ده صبح با سازندۀ نشان جایزۀ زندهیاد پرویز اذکایی جلسه داشتم تا دربارۀ لوگویی که دکتر حلیمی طراحی کرده توافق کنیم. خوشبختانه نتیجۀ داوری کتابها رسیده و قرار است هفته آینده نتایج جمعبندی و برگزیدۀ اول و شایستههای تقدیر دوم و سوم مشخص شوند. حُسن اعتماد آن مرحوم بود که بنده را به عنوان رئیس هیأت امنای موقوفۀ فرهنگی خود قرار داد. امیدوارم اواخر آذرماه موفق به برگزاری آیین اهدای لوح و نشان و جایزۀ نقدی بشویم.
ساعت ۱۱ با دکتر سیدجلال بدخشانی جلسه داشتم. او فهرستی از کتب و رسائل خواجه نصیر طوسی تهیه کرده بود تا به دکتر معصومی همدانی بدهد و نظر وی را دربارۀ آن فهرست جویا شود. دکتر بدخشانی برخی از آثار خواجه را از جمله سیروسلوک، تصورات، آغاز و انجام و نیز دیوان حسن کاتب را تصحیح کرده و ما در میراث مکتوب چاپ کردهایم. تاکنون حدود بیست اثر از آثار خواجه نصیر طوسی، عبدالکریم شهرستانی، ناصر خسرو و … را با همکاری و مشارکت مؤسسۀ مطالعات اسماعیلی در لندن منتشر کردهایم. این همکاری برکاتی هم داشت و موجب شد مؤسسۀ انتشارات بریل در لیدن هلند با ما قرارداد توزیع کتب میراث مکتوب را ببندد و منشورات مؤسسه را در قفسۀ کتابخانههای معتبر جهانی قرار دهد. دکتر حسین معصومی هم از راه رسید. ساعتی با دکتر بدخشانی تبادل نظر کردند. قرار بود امروز با ایشان به الموت برویم و برای پروژۀ ثبت جهانی الموت با خانم دکتر چوبک رایزنی کنیم که کاری پیش آمد و دکتر بدخشانی راهی جلسه دیگر شد. سپس با دکتر معصومی همدانی دربارۀ تحقیق و انتشار برخی آثار خواجه گفتوگو کردیم و به نتایج خوبی رسیدیم. دکتر محمد باقری سردبیر مجلۀ میراث علمی آمد. وی مشغول جمعآوری مقالات برای شمارۀ جدید میراث علمی اسلام و ایران است. دربارۀ تصحیح جدید التفهیم ابوریحان گپ زدیم. قرار شد با مصحح جلسۀ مشترک داشته باشیم و ببینیم چه نُسَخی را در تصحیح خود نسبت به استاد جلالالدین همایی استفاده کرده و مزیت کار او چیست؟ دربارۀ چاپ عکسی دو کتاب مهم ابوریحان بیرونی یعنی قانون مسعودی و تحدید نهایات الاماکن که آماده مقدمهنویسی است، صبحت شد و تأکید شد که چاپ نسخهبرگردان بدون مقدمه و نمایههای فنّی اهمیتی ندارد. دکتر معصومی گفت شنیده که دکتر غلامرضا امیرخانی به ریاست کتابخانۀ ملی منصوب شده. برای حصول اطمینان به حکیم زنگ زدم و معلوم شد خبر صحت دارد. به همکارم گفتم نامۀ تبریک تهیه کند. خانم شاملو مدیر جلسات و نشستها آمد و دربارۀ نشست رونمایی مثنوی منّ و سلویٰ که روز چهارشنبه در مرکز فرهنگی هند برگزار میکنیم گزارش داد. بعد پروپوزال همایش “هزارۀ تألیف تاریخ سیستان، زبان فارسی و هویت ایرانی” را آورد. نامهای نوشتم تا بفرستم برای وزارتخانه. اگر مساعدت شود، شاید بتوانیم با رونمایی از چند کتاب اوائل اسفند برگزار کنیم. قبلاً جلساتی با دوستان سیستانی داشتهایم و آنها قول همکاری دادهاند. به ایمیلها نگاه کردم از مؤسسه و موزه ماتناداران ارمنستان برای پژوهش و انتشار فرامین و اسناد ایرانی عصر مغول تا صفوی اعلام آمادگی کردهاند. خوشحال شدم و دیدم سفر چندماه پیشم نتیجه داد و کار مشترک با آن مؤسسه علمی معتبر مجال تحقق یافت. آخر وقت مجلۀ آینه پژوهش شماره ۲۰۷ که بسی قطور و حجیم است را تورق کردم. وقت موسّع میخواهد خواندن این همه مقاله. با همکارم دربارۀ تولید پادکست صحبت کردم. قرار است فایل صوتی معرفی کتابها را به اشتراک بگذاریم تا کمبیناها و کمحوصلهها گوش کنند و با تازههای نشر از راه گوش آگاهتر شوند. کاش حوصله و همت و توان بود و هر روز را مینوشتم.
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب