میراث مکتوب- امام حسن(ع) از شخصیتها و اسوههای مشهور اخلاقی است که شخصیت انسان کریم و رفتار کریمانه را براساس سیره رفتاری آن حضرت(ع) میتوان ترسیم کرد. شخصیت کریمانهای که تجلی اخلاق قرآنی را در سیره اجتماعی نسبت به دوست و دشمن نمایان میکند و مبتنی بر حلم و عقل سلیم است. عقل سلیم و طهارت تکوینی و نفسانی و شرافت نسب از عوامل موثر برگزیدگی امام مجتبی(ع) در میان برگزیدگان الهی است زیرا وی شبیه ترین مردم در خلق، خوی و خلقت به پیامبر اکرم(ص) و نخستین ثمره شجره بوستان نبوی محسوب میشود. اما آنچه که در زندگی و شخصیت ایشان کمتر مورد توجه بوده یا اساسا دیده نشده است، انتساب اشعاری به ایشان است. کتاب «شعر الامام الحسن بن علی» به کوشش شیخ قیس بن بهجة العطار به ترجمه حبیب راثی تهرانی برای نخستین بار به فارسی ترجمه شده است و به زودی منتشر میشود. نسخه مورد استفاده در چاپ این اثر جزو نسخ گرانقدر و نادری است که به همراه دیوان امام حسین در ضمن مجموعهای قرار دارد. هرچند تاریخ کتابت این نسخه متأخر است، گوهری گرانبها از جواهرات دریای ادب به شمار میآید. اشعار امام حسن(ع) تاکنون مکرر در مطاوی کتب تراجم و تاریخ ثبت و ضبط شده است و عدهای نیز با جمع آوری آنها به گردآوری اشعار حضرت پرداخته بودند، لیکن اشعار موجود در این نسخه خطی ارزش تراثی فراوانی داشته و برای نخستین بار در جهان اسلام منتشر میشود. به بهانه سالروز صلح امام حسن(ع) با معاویه گفتوگویی با مترجم این اثر انجام شده است که گزارش آن را در ادامه میخوانید:
اساساً شعر در میان اعراب جایگاه ویژهای برای انتقال مفاهیم و پیام دارد بنابراین دور از ذهن نیست که ائمه معصومین(ع) که در چنین فضایی زیست میکردند از شعر دور نباشند و اتفاقاً در تاریخ و روایات نمونههای زیادی داریم که اهل بیت از شعر یا شاعران تمجید کردهاند. برای آغاز بحث از جایگاه شعر نزد ائمه معصومین بگویید.
به نام خدا و با سلام خدمت شما و خوانندگان گرامی باید عرض کنم که شعر از همان ابتدای ظهور اسلام و نزول قرآن از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است. شاعران از همان آغاز با الهام گرفتن از آیات قرآن و استفاده از كلمات و معانی آن، جانی تازه به شعر عرب بخشیدند و بیشک نقشی بی بدیل در دفاع از این دین نوظهور داشتند كه نمونههایی از آن را میتوان در شعر شاعرانی چون حَسّان بن ثابت، كعب بن زهیر، نابغه جعدی و دیگر شعرای صدر اسلام یافت که رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) با تشویق و اعطای صله بر شعر آنها مهر قبول زدند. منوچهری دامغانی در این باره چنین میگوید:
گر مدیح و آفرین شاعران بودی دروغ
شعر حَسّان بن ثابت کی شنیدی مصطفی؟
بر لب و دندان آن شاعر که نامش نابغه
کی دعا کردی رسول هاشمی خیر الوری؟
شاعری عباس کرد و طلحه کرد و حمزه کرد
جعفر و سعد و سعید و سید ام القری
ور عطادادن به شعر شاعران بودی فسوس
احمد مرسل ندادی کعب را هدیه ردا
ازاینرو میتوان بهروشنی مشاهده کرد که سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به تشویق شعر و شعرای مدافع حق و حقیقت و همچنین اعطای صله و تکریم و بزرگداشت ایشان اختصاص یافته بود چنانکه در ابیات منوچهری نیز به ماجرای دعای پیامبر (ص) در حق نابغه جعدی، گوش سپردن به اشعار حسان بن ثابت و اعطای برد یمانی خود به کعب بن زهیر به عنوان صله برای قصیده زیبای «بانت سعاد» و همچنین شاعر بودن سید ام القری یعنی حضرت شیخ الاباطح ابوطالب علیه السلام اشاره رفته است. همچنین امیرالمؤمنین علی (ع) و سایر اهل بیت(ع) نیز سیره و سنت رسول خدا (ص) را در تشویق و تشجیع شعرا برای دفاع از حریم اسلام و مسلمانان و برکندن ریشه پیمانشکنان و ستمکاران و خارج شدگان از دین ادامه دادند. لذا می بینیم که در طول تاریخ حیات ائمه (ع) همواره شعرایی چون کمیت، فرزدق، سید حمیری، دعبل خزاعی، ابوتمام طائی، کُثَیِّر عَزَّه، منصور نَمري، سفیان بن مصعب عبدي کوفي، ابن الرومي و… در کنار ایشان بودند و با زبان و هنر خویش صدای حق طلبی و شرافت را در قالب اشعاری وزین و بلیغ به گوش مردم عصر خویش می رساندند. در کنار همه اینها شواهد فراوانی از استشهاد اهل بیت (ع) به شعر شاعران دیگر و حتی سرودن شعر توسط خود ایشان وجود دارد که نیازمند تأمل جدی در بررسی نحوه مواجهه ائمه معصومین (ع) با شعر و شاعران است.
ممکن است این شبهه در این باره به وجود بیاید که آیا شعر نافی عصمت ائمه هست یا خیر. پاسخ شما در این باره چیست؟
در این خصوص باید به چند نکته اشاره کنم. نخست اینکه باید حساب پیامبر اکرم (ص) را از بقیه ائمه جدا کرد زیرا ایشان مخاطب به خطاب پروردگار در قرآن کریم از هرگونه سرودن شعر نهی و منع شدهاند و خداوند ساحت ایشان را به خاطر زدودن هرگونه شک و شبهه شاعری از گفتن و سرودن و انشاد و استشهاد شعر مبرا ساخته است تا مشرکان و مغرضان نتوانند تهمت شاعری به ایشان وارد سازند. لیکن در خصوص سایر ائمه باید گفت که این قانون وجود ندارد و نمونههای بجا مانده از استشهاد و سرودن شعر تصدیقی بر این مدعاست.
حال باید اضافه کنم که ارکان چهارگانه شعر در واقع عبارت است از وزن، قافیه، قصد و تخیل. بنابراین به آنچه از کلام موزون در کتاب و سنت وارد شده، شعر اطلاق نمیشود، زیرا فاقد عنصر خیال است و آنچه که ممکن است منافات با عصمت داشته باشد، عنصر تخیل و آراستن سخن به صنایع لفظی و بدیعی است که مستلزم دروغپردازی در سخن است، و هرگاه که عنصر خیال و صنایع لفظی و معنوی و دروغپردازی و مواردی مشابه اینها در شعر موجود باشد، آن شعر «مذموم و نکوهیده» تلقی میشود و صفتی ناقص و منافی عصمت بهشمار میآید. لذا مراد از آنچه در باب مذمت شعر و شاعری در کتاب و سنت وارد شده، سخنانی خیالانگیز و غیرواقعی است که حقیقتی در جهان خارج ندارد؛ خواه در قالب سخن منظوم بیان شود یا منثور.
از آنچه گفته شد میتوان دریافت که هیچ مانعی برای اینکه سخن معصومان -بهغیر از نبی اکرم- در قالب شعر باشد، وجود ندارد؛ خصوصاً اینکه صرفِ موزون بودن یك سخن در ذات خود نه تنها عیب و نقصی برای سخن نیست، بلکه ازجمله صفات کمال آن محسوب میشود، زیرا مزیتهای ویژهای در شعر وجود دارد که موجب برتری آن بر متون نثر میگردد. لذا می بینیم که شعر ائمه، شعری مکتبی است که هدفی جز رساندن حقائق و تأکید بر آن ندارد؛ بنابراین میتوان آن را نزدیك به شعر تعلیمی دانست، همچنین صحیح نیست که سراینده این نوع از اشعار را شاعر، به معنایی که در عصر جاهلیت رواج داشته است، بنامیم، بلکه شاعر نامیدن ائمه در اینجا از باب مَجاز و تسامح در تعبیر است و هیچ مغایرتی با معصوم بودن ایشان ندارد.
انگیزههای مطرحشده برای انشاد و استشهاد شعر توسط ائمه چه بوده؟
درخصوص انگیزههای موجود برای انشاد و استشهاد به شعر توسط ائمه میتوان دلایلی را برشمرد که عبارتند از: نخست، تأثیر بسیار زیاد شعر بر طبع انسانها در مقایسه با نثر، دوم، سخن موزون و همراه با قافیه در نفوس برخی افراد تأثیر بیشتری نسبت به سخن منثور میگذارد که این بهخاطر مؤانست ذهن با شعر و گونه سخن گفتن شاعرانه است. سوم اینکه شعر نسبت به نثر ماندگاری بیشتری در ذهن انسان دارد؛ زیرا به خاطر سپردن و یادآوری آن بسیار سادهتر از متون منثور است و چهارم اینکه دشمنان اهلبیت به بدترین شکل از سلاح شعر استفاده می کردند، بهطوریکه هیچ خطبه یا سخنی از آنان نمیتوان یافت، مگر اینکه با اشعاری آراسته و همراه آن ساخته باشند؛ لذا اهل بیت نیز با آن حکام ظالم، با سلاحی همانند سلاح خودشان یعنی شعر مقابله میکردند.
کتابی که شما آن را ترجمه کردهاید بعدی از زندگی امام حسن(ع) را نشان میدهد که پیش از این اساساً پنهان بوده. بسیاری از ما نمیدانیم که از ایشان شعری بر جای مانده باشد. درباره ضرورت ترجمه این اثر و اینکه چگونه قیس عطار این نسخه را جمعآوری کرده شرح دهید.
نخست باید عرض کنم که اشعار حضرت تاکنون مکرر در مطاوی کتب تراجم و تاریخ ثبت و ضبط شده است و عدهای نیز با جمع آوری آنها به گردآوری اشعار حضرت پرداخته بودند، لیکن هم اکنون با چاپ و انتشار این کتاب به گوهری گرانقدر و دُرّی نایاب و نسخهای ارزشمند از اشعار امام حسن مجتبی دست یافتهایم که به اهتمام ابوالحسن علی بن محمد بن عبدالله مدائنی متوفای 225ھ. گردآوری و تدوین شده است. کتابت مخطوطه آن به اوائل قرن دوازدهم هجری بازمی گردد، لیکن پس از گردآوری اشعار امام حسین(ع) بههمت أبومخنف، دیوان فوق کهنترین مجموعهای است که در مجموع اشعار ائمه اهلبیت تاکنون بهصورت تدوینشده و منظم باقی مانده و به دست ما رسیده است و نسخه آن ضمن مجموعهای در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود. همانگونه که فرمودید این اثر به اهتمام استاد شیخ قیس العطار محقق ارجمند و سختکوش ایرانی الاصل تحقیق شده و توسط عتبه مقدسه حسینیه چاپ شده است. از آنجا که اشعار موجود در این نسخه خطی ارزش تراثی فراوانی داشته و برای نخستین بار در جهان اسلام منتشر میشد، مناسب بود تا برای آشنایی محققان و علاقهمندان، این اثر نفیس به زبان فارسی ترجمه شود و این افتخار نصیب بنده گشت تا در این راه قدم بردارم و انشاء الله ترجمه کامل فارسی این اثر به همراه متن عربی قصاید و مستدرکات آن با ویراستاری و بازبینی استاد ارجمند دکتر عبدالحسین طالعی از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی به زودی روانه بازار نشر خواهد شد.
امام حسن(ع) بر اساس این کتاب از چه مضامینی در اشعار استفاده کردهاند؟
با نگاهی به کتاب «شعر الامام الحسن بن علی (ع)» که قرار است ترجمه آن تحت عنوان «دیوان امام حسن مجتبی(ع)» منتشر شود، مضامین موجود در این دیوان را میتوان حول چند محور زیر برشمرد؛ افتخار به نسب و نفس شریف و تعدادی از مناقب و اوصاف پسندیده خویش، هجای دشمنان خدا، ذکر علت مدارا و صلح، ستایش سخاوتمندی و مذمت بخل و تنگ نظری، یادکرد واقعه غدیرخم و احتجاج به آن، بیان حکمت، رثاء، قناعت و زهد و مناجات با پروردگار.
این نسخه چه ویژگی هایی دارد که میتواند آن را در تاریخ سیره نویسی متمایز کند؟
نسخه حاضر جزو نسخ گرانقدر و نادری است که به همراه دیوان امام حسین در ضمن مجموعهای قرار دارد. هرچند تاریخ کتابت این نسخه متأخر است، گوهری گرانبها از جواهرات دریای ادب به شمار می آید، و اگرچه نامی از این دیوان مستقلاً بهعنوان یکی از مؤلَّفات و مصنَّفات مدائنی برده نشده است، لیکن دلایل و قرائنی در آن وجود دارد که انتساب روایت آن به مدائنی را تأیید و تصدیق مینماید. چهبسا مؤلَّفات و مصنَّفات و رسائلی که هرگز در فهارس نسخ خطی و کتب تراجم و فرهنگنامهها، ذکر نشدهاند، ولی بعدها صحت انتساب آنها به نویسندگان ثابت شده است. با توجه به حجم اندك این دیوان، شاید در اصل، قسمتی از یکی از کتابهای مدائنی بوده و سپس از آن کتاب خارج شده باشد، درحالیکه این اقدام هرگز بیسابقه و دور از انتظار و دشوار نیست. هرچه باشد، گردآورنده و تدوینکننده دیوان، کسی بهجز ابوالحسن علی بن محمد بن عبدالله بن أبی سیف مدائنی، متولد سال 135ھ. و درگذشته به سال 225ھ. نیست. زادگاه وی بصره بوده، ولی در شهر مدائن زندگی میکرده است، سپس به بغداد رفته و باقی عمر را در آنجا بوده است. مدائنی فردی ثقه و معتبر و حقیقتاً دارای آثار و تألیفات فراوانی بوده است لذا انتساب این نسخه به مدائنی ارزش فراوانی در شناسایی تراث مکتوب امامیه دارد.
منبع: ایبنا