به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و پنجاه و پنجمین نشست از سلسله نشستهای متن پژوهی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب که به رونمایی و معرفی کتاب «شرح الأصول و الجُمل فی مهمّات العِلم و العَمل (شرح الاشارات و التنبیهات لابن سینا)» اختصاص داشت با همکاری وبینار بهشتی در ساعت ۱۸:۱۵ روز دوشنبه ۲۵ مردادماه ۱۴۰۰ برگزار شد.
در این نشست، محمدجواد اسماعیلی عضو هیئت علمی مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، محمد سوری عضو هیئت علمی و رئیس پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی و محمد ملکی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و مصحح اثر، به ایراد سخنرانی پرداختند. مدیریت این نشست را محمد سوری عهدهدار بود.
ابنکمّونه را میتوان نمایندۀ یگانه تفکری دانست که در آن آرای فلسفی پورسینا، سهروردی، فخرالدّین رازی و عقلگرایی عالمانه با هم جمع آمدهاند. فرزانهای که در تاریخ فلسفه جایگاه بلندی دارد. کتاب شرح الأصول و الجمل فی مهمّات العلم و العمل که با روش علمی تحقیق و تصحیح شده است، گویاترین شرحی است که در تبیین دادههای متن اشارات پورسینا نقش بهسزایی دارد. این اثر، در قالب شرح مزجی بسیاری از مشکلات متن را حل کرده و از این رو میتوان این شرح را یکی از منابع مورد اعتماد در حلّ مشکلات کتاب الاشارات قلمداد کرد؛ چرا که ابنکمّونه شرح خود را با قلمی شیوا و رسا به نگارش درآورده است.
کتاب «الأصول و الجُمل فی مهمّات العِلم و العَمل» شرح الاشارات و التنبیهات لابن سینا تألیف ابنکمُّونه عزّالدوله سعد بن منصور البغدادی، با تعلیقات شرفالدین محمد بن مسعود بن محمد المسعودی و علی عابد شاهرودی است که با تصحیح و تحقیق محمد ملکی (جلالالدین) و مرضیه نوریصفت (نورا) از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب چاپ و منتشر شده است.
اکبر ایرانی مدیر مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب:
لازم میدونم ابتدا از بانی اصلی این کار آقای دکتر جوادی که معاومنت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند و امیدوارم همچنان باشند و وجود نازننینشان منشاء خیر بود هم ایشان و هم آقای دکتر صالحی وزیر محترم که الحق در این دوره حمایت کردند هم از لحاظ مالی هم از لحاظ معنوی و فکری مشوق بودند و علاقهمند بودند که آثار فکری و اندیشهای بیشتر مورد توجه قرار بگیرد. این نکته بسیار حائز اهمیت است برخی کشورهای اطراف ما میبینیم که به اندیشهها و اندیشمندان اسلامی بسیار توجه دارند در صورتی که ما خودمان در معرفی آثار بزرگانمان باید مقدم باشیم.
زمانی که میراث مکتوب میخواست شکل بگیرد ابتدا قرار بود آثار چاپ شده بازچاپ شده و یک شکلی بگیرد اما همان اوایل دیدم که بزرگانی مثل آشیخ عبدالله نورانی، مرحوم دانشپژوه، ایرج افشار و دیگر دوستان و اساتید میفرمودند که هنوز بخش عمدهای از آثار ابن سینا و غیاثالدین جمشید کاشانی و غیاثالدین دشتکی و و و بزرگان، اینها هنوز تصحیح و تحقیق و منتشر نشده، اولویت با این آثار است. با این تفاسیر رویکرد میراث مکتوب به آثار خطی شد و در این ۲۷ سال موفق شدیم تعدادی از این آثار را منتشر بکنیم.
محمدجواد اسماعیلی عضو هیئت علمی مؤسسۀ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران:
یکی از برجستهترین آثار ابن سینا الاشارات و التنبیهات است. این اثر در زمرهٔ آخرین اثر یا در زمرهٔ آخرین آثار ابن سینا محسوب میشود. در مورد آثارابن سینا بسیار صحبت کردهاند که کدام اثر را خودش نوشته و یا کدام اثر به املای او بوده و یا کدام اثر یادداشتهایی از ابن سینا بوده که شاگردهایی او آنها را تألیف کردهاند. الاشارات و التنبیهات یکی از آثاری است که مسئولیت اصلی اثر را به ابن سینا منسوب میدانند و میبینیم که همین اثر بیشتر از دیگر آثار ابن سینا مورد توجه قرار گرفته است.
سؤالی که مطرح است این میباشد که آیا بعد از گذشت هزار سال آیا در نوشتههای ابن سینا سخن تازهای یافت میشود و یا آیا ما باید از خودمان سخن تازهای بگویم مثل دیگر جاها و غیره. اولاً اینکه تمام آثار ابن سینا کامل تصحیح نشده است که ما بتوانیم اندیشههای ابن سینا را از خلال آن آثار به طور کامل ارزیابی کنیم و دوم اینکه تفاسیر و حواشی و تعلیقاتی که در این چند قرن متمادی منتشر شده اینها هم هنوز تصحیح و منتشر نشده است. بنابراین به خاطر دو مسأله است که ما هنوز به ابن سینا میپردازیم.
یکی از نکات جالب توجه در خصوص التفات به ابن سینا از کاری که آقای یحیی مهدوی در سال ۱۳۳۳ منتشر کرد و فهرست نسخههای مصنفات آثار ابن سینا را مطرح کرد و در بیست و هفتمین اثری که ایشان از ابن سینا نام بردند الاشارات بود و شروحی هم که دربارهٔ این کتاب شده بود را هم ایشان ذکر کردند که در آن موقع خیلی از این آثار تصحیح و در دسترس نبوده که خوشبختانه امروزه خیلی از آنها تصحیح شده و در دسترس عموم قرار گرفته است.
عمدهٔ شروحی که در سنت ما شناخته شده بود دو شرح بود یکی شرح فخر رازی و و دیگری شرح خواجه نصرالدین طوسی و مدرسانی که عمدتاً به اشارات میپرداختند به این دو شرح التفات داشتند و بنابراین احساس بر این بود که اشارات با شرح خواجه باید درک بشود چون شرح خواجه را شرح استواری میدیدیدند و متضمنِ مناقشاتی که بر اعتراضاتِ فخر رازی هستش. از این جهت احساس میکردند که باید اشارات به سبب ایجاز و همینطور سبک ابن سینا که در نگارش این اثر بکار برده یعنی ظرافت ادبی هم در این اثر بسیار قابل توجه هست یعنی اثر فقط یک متن فلسفی نیست بلکه یک متن ادبی هم محسوب میشود از این رو شرح خواجه مورد توجه قرار میگرفت. و ما در سنت خودمان میبینیم که بعضی مدرسان مثل آقای حسنزاده عاملی، مثل استاد حشمتپور و غیره در یکی دو سه دههٔ اخیر توجه داشتند به این کتاب (اشارات و شرح خواجه) و از ابتدا تا انتها این اثر را شرح و تفسیر کردند که برخی از این درسگفتارها منتشر شده و بعضی هم در دست انتشار است. پس بنابراین این متن فلسفی هنوز هم به عنوان یک متن زنده مورد توجه قرار میگیرد و بسیاری از دانشجویان و طلاب اهل فلسفه این اثر را نزد استاد با دقت متنخوانی میکنند و بهخصوص به شرح خواجه توجه دارند. در غرب (بلژیک) و بعضی جاهای دیگر مثل مصر و ترکیه توجه و التفات به اشارات بوده و هست.
نکتهٔ دیگری که باید اشاره کرد، ارزش فلسفی شروح و تفاسیر است، چون ممکن است که این سؤال مطرح بشود که ما به اندیشههای یک فیلسوف توجه بکنیم هیمن ما را کفایت میکند و چه ضرورتی دارد که در خلال سخنان شارحان و حاشیهنگاران و تعلیقهنگاران خودمان را چنان غوطهور کنیم که از آن مسألهٔ اصلی و فلسفی به دور بمانیم، این چه ضرورتی دارد؟
ما برای درک ظرافتِ اندیشههای ابن سینا نیاز داریم در کنار انتشار آثار ابن سینا به سخنان شارحان و حاشیهنگاران و تعلیقهنگاران توجه داشته باشیم.
در آخر اگر بخواهم نتیجهگیری کنم اینکه کتاب الاشارات و التنبیهات یک کتاب فلسفی و درسی بوده و سالیان متمادی مورد توجه قرار گرفته است. سنت تفسیری این کتاب ارزش بررسی و تحقیق و انتشار یک تصحیح دو تصحیح و بلکه چند تصحیح نیاز دارد تا ما بتوانیم بهطور دقیق تطور فکری مفاهیم فلسفی از ابن سینا به بعد را تا عصر حاضر دنبال کنیم و نکتهٔ پایانی اینکه تحقیق جدی بر روی آثار ابن سینا یک کار محلی نیست بلکه یک کار بینالمللی است.
محمد ملکی عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب و مصحح اثر:
این کتاب شرح اشارات ابن سینا است. اشارات ابن سینا کتابی نیست که عظمت آن بر کسی پوشیده باشد. در مورد این کتاب شرحها و تعلیقات و ترجمههای زیادی تهیه شده است که هر یک در جای خود ارزشمند و غنیمت است. اشارات از چهار بخش تشکیل شده منطق، طبیعیات، الهیات و عرفانیات. گرچه مشهور است سه بخش بیش نیست. مهمترین شروحی که دربارهٔ این کتاب نوشته شده شرح خواجه نصرالدین طوسی و شرح فخرالدین رازی است. سالهاست این کتاب در سراسر دنبا مورد توجه قرار گرفته است که یکی از این موارد شرح ابنکمّونه است. ابنکمّونه از جمله فلاسفهای است که افکار و اندیشههایش در تاریخ فلسفه کمتر دیده شده است و تقریباً آثار دربارهٔ ایشان خیلی کم است مخصوصاً زندگینامهاش. شاید تعداد آثاری که دربارهٔ زندگی ایشان نوشتهاند به اندازهٔ مناسب باشد ولی هرکسی به اختصار به زندگی او پرداخته است. همین زندگی چهلودو سه سالهٔ ابنکمّونه پُر از آشوب و ماجراست. یکی اصالت اوست، یکی اینکه از دین آبا و اجداد خودش عبور کرده و به دین اسلام برآمده است، اینها مسائلی است که باید در جای خودش بحث و بررسی بشود. یکی دیدگاههای خاص اوست مثل عدم نفس و آن شبههایی که در دنیای اسلام مطرح کرده است که تا به امروز مقالهها و کتابها دربارهاش نوشته میشود.
آثاری از ابنکمّونه در دسترس است مثل الکاشف (الجدید فی الحکمه) که در عناوین محتلف آمده است یا شرح تلویحات شیخ اشراق یا المطالب مهمه است یا کتاب ملل الثلاث که به همت علینقی منزوی چاپ و منتشر شده و کتابهای دیگر الان در خاطر بنده نیست. شرح حکمت الاشراقی دارد که در یک جا این شرح زندانی شده و بنده چهار سالی است که تلاش کردم تصویری از این تهیه کنم ولی آن مؤسسه اجازه نداد. ویژگی این شرح این است که به خط خود ابنکمّونه است.
شرح ابنکمّونه کامل یعنی شامل منطق، طبیعیات، الهیات و عرفانیات است. در این شرح دو مکتب به مصاف هم رفتهاند. مکتب مشاء بنا بر مشهور منهای آن نظری که بر این باورند که ابن سینا در پایان عمر از مکتب مشاء عبور کرد و به حکمت مشرقی روی آورده است. به هر حال ماتن بر حسب مشهور یک فیلسوف مشائی است و شارح با گرایشِ اشراقی است. به هر حال این ویژگی ویژگیِ خیلی مهمی است. در این کتاب این دو مکتب به چالش و مصاف هم رفتهاند.
محمد سوری عضو هیئت علمی و رئیس پژوهشکده فلسفه و کلام اسلامی:
در اهمیت پرداختن به این قبیل کارها باید عرض کنم که اولین قدم برای بازشناسی میراث فلسفی اسلامی احیای این کتون است. مادامی که ما به متون خودمان دسترسی نداشته باشیم به مراحل بعدی که تحلیل و بازخوانی است نمیرسیم.