کد خبر:30548
پ
T.Movahed14-1200×675

وجود استاد موحد؛ نعمتی بزرگ برای فرهنگ ایران

دوشنبه، یکم خرداد ۱۴۰۲، جشن یکصدمین زادروز استاد محمدعلی موحّد در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.

میراث مکتوب- دوشنبه، یکم خرداد ۱۴۰۲، جشن یکصدمین زادروز استاد محمدعلی موحّد با حضور اعضای پیوسته و وابسته، گروهی از اعضای هیئت‌علمی و پژوهشگران فرهنگستان، و همچنین خانواده و همکاران استاد موحّد در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد.
غلامعلی حداد عادل در جشن صد سالگی استاد «محمّدعلی موحّد» گفت: امروز را روز فرخنده‌ای برای خانوادۀ زبان و ادب فارسی می‌دانم از‌آن‌جهت که به‌مناسبت صد سالگی استاد موحّد گرد هم آمده‌ایم. پیش‌از اینکه به خود استاد تبریک بگویم از خدا می‌خواهم که سایۀ او و سایۀ سایر استادان بر سر فرهنگ ایران‌زمین و جمع فرهنگستان زبان و ادب فارسی مستمر و مستدام باشد.

او افزود: تشکر می‌کنم از استاد موحّد با این‌که می‌دانم چقدر طبع ایشان با این مراسم‌ها فاصله دارد امّا بالاخره به هر کیفیتی بود، اجازه دادند ما چند دقیقه‌ای در خدمت‌شان باشیم.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به شخصیّت چندوجهی محمدعلی موحّد گفت: طبعاً سخن گفتن دربارۀ فضایل استاد موحّد وقت مبسوطی می‌خواهد و فرد توانایی که احاطه به جهات مختلف شخصیّت ایشان داشته باشد. ولی بنده وجود ایشان را یک نعمت بزرگ برای کلّ فرهنگ ایران می‌دانم و حضورشان را در فرهنگستان افتخار می‌دانم و خوشحالم که بیش از پنجاه سال است که از ارادتمندان ایشان هستم.

 او افزود: آن‌چه در وجود او متجلّی شده عشق و علاقۀ او به علم و دانستن است. ایشان در صد سالگی با این قامت خمیده روزی نیست اهتمام به کار علمی، فرهنگی و ادبی نداشته باشد. ایشان سال‌هاست که مشغول ادامۀ تصیحح مثنوی معنوی هستند.  کارهای دیگری هم در میدان‌های مختلف و متنوّع کرده‌اند که جمع آن‌ها در وجود یک نفرتصورش هم، دشوار است.

حداد عادل ادامه داد:استاد موحّد بیش از هشتاد سال است که  وجودش منشاء خلق آثار علمی و فرهنگی در کشور است. در کنار این جنبۀ علمی؛ ذوق ادبی و اعتدال در فکر‌ و توجه به ظرایف در نگارش، در ترجمه و در سخن گفتن  و دقّت در کلام برای همۀ ما درس‌آموز است. امّا آن‌چه در شخصیّت ایشان می‌درخشد اخلاق معنوی و انسانی استاد است. هرکس که با ایشان آشنایی و سروکار داشته باشد، متوجه خلقیّات و روحیۀ وارسته و ارجمندشان می‌شود. وجود ایشان کیمیایی است که به همۀ فضائل دیگر ارزش مضاعف می‌بخشد.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: به‌هرحال ما خدا را شکر می‌کنیم سایۀ استادانی چون فتح‌الله مجتبائی و محمدعلی موحّد بر سر ما است و إن‌شاء‌الله که ما قدردان باشیم و تلاش کنیم که امثال این استادان بزرگ در آینده در کشور ما به ‌وجود بیاید و وجودشان سایه‌افکن و ثمربخش باشد.

او در پایان از طرف تمام اعضای پیوسته و وابستۀ فرهنگستان صدمین زادروز استاد موحّد را تبریک گفت.

سخنان استاد محمدعلی موحد

محمدعلی موحّد ضمن تشکر برای برگزاری جشن تولدش گفت: بحثی است که تئوری توطئه چیست و شما امروز البته بعد از صد سال، من را با این تئوری به این مجلس کشاندید. من عریضه‌ای فرستاده بودم خدمت آقای حداد عادل و فکر می‌کردم امروز برای پیگیری آن جلسه داریم.

او افزود: من معتقدم؛ پیری و سالخوردگی مثل عاشقی می‌ماند تا عاشق نشده‌ای نمی‌دانی عشق چیست و تا پیر نشوی نمی‌دانی پیری چیست؟! بله هر‌ آن مقدار که پیر شدی می‌توانی راجع‌به پیری حرف بزنی هر قدر که در راه پیش بروی راه را می‌شناسی.

موحّد در ادامه دربارۀ اهمیّت گونۀ مرثیّه در ادب فارسی گفت: در ادب فارسی بحثی داریم به نام مراثی و در مراثی بحث جالبی داریم دربارۀ خودمرثیّه‌سرایی. بسیاری از شاعران برای خود مرثیّه گفته‌اند. شیخ‌الشعرا رودکی با سرودن قصیدۀ «مرا بسود و فرو ریخت هر چه دندان بود» به‌نوعی برای خود مرثیّه‌سرایی کرده است و به‌نوعی بنیان مرثیّه‌سرایی برای خود را در ادب فارسی گذاشته است.

او افزود: همزمان با او کسائی مروزی نیز با مادۀ تاریخ تولدش مرثیه‌سرایی کرده است. در ادب فارسی بسیاری از شاعران برای خود مرثیه‌سرایی کرده اند. پرسش این است چرا شاعر برای خودش مرثیه می‌سراید؟

او ادامه داد: مرثیه استغاثه است، مرثیه استرحام است. لحن گفته را شما ببینید استغاثه می‌کند، استرحام می‌کند که به این روز افتاده‌ام! ببینید. «نهیب مرگ بلرزاندم شب و روز/ چو کودکان بدآموز را نهیب دوال».

او افزود: مولانا در بحث‌هایی که راجع به پیری دارد یک تعبیری دارد که آمده دارد می‌برد. مسئله این است تمام مواهب الهی وقتی به آدم می‌رسد به سن‌وسال من که می‌رسد همۀ مواهب انسان همین‌جور به صف بر لب بام عمر می‌ایستند، مثل ارکستر. هماهنگ با هم می‌ایستند و پر می‌کشند و می‌روند و دیگر بر نمی‌گردند. مرثیه این است.

 عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی افزود؛ چرا عیادت مریض می‌روید؟ عده‌ای برای ثواب اخروی می‌روند ولی گذشته از این سوابق اخروی چه معنا دارد رفتن به عیادت مریض؟ این کار در واقع روحیه دادن به مریض و قوّت‌قلب دادن است. ذات آدمی این‌جور خلق شده که نیاز عاطفی شدیدی دارد، این‌که ببینند کسانی دوروبرش هستند و هوایش را دارند ولو به لفظ باشد و عملی نباشد. پیرنوازی برای روحیه دادن به پیرمرد است و به او قوّت‌قلب می‌دهد.

 او افزود: تمام مواهب الهی پر می‌کشند و می‌روند. گوش آدم، چشم آدم، رمق زندگی آدم، همه فروکش می‌کنند و مثل این که همنوایی دارند و کاری هم نمی‌توانی بکنی. به‌هرحال پیش از آن که کار به آن جا بکشد باید خودمان هوای کار را داشته باشیم.

محمدعلی موحّد در پایان سخنانش گفت: خیلی ممنونم، لطف کردید امّا چرا غافلگیر کردید؟! اگر از قبل می‌دانستم، یکی و دو روز هم دلم خوش بود که همچنین مراسمی برگزار خواهد شد. خیال کردم برای جلسۀ اداری دیر کرده‌ام، اگر می‌دانستم برای جشن تولّدم است از دیشب می‌آمدم این‌جا می‌خوابیدم! خوب بله همچین نعمتی کمتر نصیب کسی می‌شود. بزرگ‌ترین نعمت خداوند به‌قول سعدی این است که مقبول دیگران واقع شود، جایی در دل دوستان و آشنایانش داشته باشد.

علاقه موحد به فولکلور آذربایجان تعارضی با دلبستگی‌اش به فرهنگ ایرانی ندارد

ژاله آموزگار گفت: من در شگفتم که چگونه کسی می‌تواند شاعر، ادیب، نویسنده خوش‌قلم، مورخ و سخنران، عرفان‌پژوه و انسان برجسته‌ای باشد اما مهربان، مردمدار و بدون ذره‌ای تکبر!؟

او افزود: فردی فارغ‌التحصیل دانشگاه تهران باشد تا درجه دکتری پیش برود. ریزه‌کاری‌های حقوق بین‌الملل را در کمبریج و در دانشگاه لندن بیاموزد و در همان حال به دنبال نسخه‌های ایرانی در موزه بریتانیا باشد و «سلوک ملوک روزبهان» ثمره این تلاش‌هاست.

استاد دانشگاه تهران عنوان کرد: شخصی که در بازگشت به ایران در کنار کار وکالت، دیباچه‌ای برای حقوق مدنی تنظیم کند. در مجامع بین‌المللی بهترین وکیل مدافع منافع ایران باشد. «خواب آشفته نفت» را بنویسد و به نفت و مسائل حقوقی آن بپردازد. با کتاب «یاد گذشته و اندیشه آینده در تاریخ ایران و صنعت نفت» حقایقی را تشریح کند. با مقالاتی مستدل مالکیت ایران را بر جزایر تنب بزرگ و کوچک و ابوموسی به چالش بکشد.

ژاله آموزگار گفت: با کتاب «در خانه اگر کسی هست» با اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق‌های آن همراه شود. به عدالت و انرژی هم بپردازد و چهار مقاله درباره آزادی ترجمه کند و از مالیات سرانه سخن بگوید، «حدیقه الحقیقه» را تصحیح کند. ترجمان «فصوص الحکم ابن عربی» باشد و بر آن تعلیقات بنگارد و با ابن‌بطوطه به سفر رود.

او ادامه داد: با ترجمه «بهگود گیتا» بخش اسرارآمیزی را از کتاب «مهابهارات» بیرون بکشد. به دنبال شمس تبریزی و مقالاتش به تماشای خورشید برود و در جست‌وجوی آئینه باشد و در باغ سبز شمس پرنده را ببیند و سری به خمی از شراب ربانی زند و در قصه قصه‌ها کهن‌ترین روایات را در ماجرای شمس و مولانا روایت کند و در «شاهد عهد شباب» شعرهایش را بسراید و با آخرین شاهکارش تصحیح «مثنوی معنوی» برگ زرین دیگری در کارنامه افتخارآمیز خود به ثبت برساند.

این پژوهشگر حوزه فرهنگ و زبان‌های باستانی بیان کرد: اینجاست که با این همه تنوع آثار باید بیتی از شعر محمدرضا شفیعی کدکنی را خواند: آن موحد کو به توحید نظر جمع کرده جمله اضداد ما.

آموزگار گفت: بالاتر از همه این توصیفات آنچه او درباره زبان فارسی می‌گوید بسیار شنیدنی و به یاد سپردنی است. نظری همسو با آنچه از دل همه آذربایجانی‌های دلبسته به ایران برمی‌خیزد. او صمیمانه می‌گوید: خاستگاه من آذربایجان است سرشار از فولکلورهای شیرین. او تصحیح می‌کند: اظهار علاقه به آذربایجان و فولکورهای آن هیچ‌گونه تعارضی با علاقه‌اش با فرهنگ ملی و زبان فارسی ندارد.

ماندنی شدن حماسه کوراوغلو در اذهان ایران

در ادامه حسن انوری به بیان جملاتی درباره موحد پرداخت و گفت: سال ۸۲ در یک روز هر دوی ما به عضویت فرهنگستان زبان و ادب درآمدیم. این عضویت برای من سعادتی بود که همکار و هم سخن با موحد می‌شدم. در جلسات فرهنگستان از بیاناتش بسیار فیض بردم.

او افزود: همچنین در دهه ۸۰ فرهنگستان زبان و ادب فراسی بنیاد شهریار را در تبریز بنا نهاد که محمدعلی موحد به عنوان رئیس شورا و من به عنوان عضو انتخاب شدیم. ماهی یکبار با هم به تبریز می‌رفتیم که در این تلاش او سعی کرد برای پاسداشت مفاخر آذربایجان قدم‌هایی بردارد و از جمله به انتشار کتاب‌هایی با همراهی مهری باقری، رئیس بنیاد شهریار دست زد که یکی از آنها کتاب «حماسه کوراوغلو» بود.

این عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیان کرد: این کتاب درباره یک حماسه ترکی است که هم در میان ترک‌زبانان ایران، ترکیه و ترکمنستان و دیگر کشورهایی که زبان ترکی رایج است بسیار اقبال دارد و خوانده می‌شود. موحد در یکی از جلسات بنیاد شهریار خواست که این کتاب به زبان فارسی ترجمه شود که چنین هم شد و شنیدم که کتاب به چاپ سوم رسیده است.

تجسم شعر مولانا در موحد

شهرام ناظری در قسمت دیگری از این شب گفت: اجراهای زیادی در سالن‌های بزرگ داشتم اما حضور در اینجا و همراه شدن در این لحظات برایم تاریخی و مغتنم است. هر چند نمی‌دانم درباره استاد محمدعلی موحد چه باید بگویم! هر چند آنچه باید گفته شود، ژاله آموزگار و سایر استادان به بهترین شکل بیان کردند.

او ادامه داد: همیشه یک بیت از اشعار مولانا برایم عجیب بود و به آن فکر می‌کردم (کاشکی هستی زبانی داشتی/ تا ز هستان پرده‌ها برداشتی) بعدها که با موحد آشنا شدم این بیت برایم خیلی آشناتر شد و احساس کردم او در حقیقت همه آنچه هست که گاهی در خیالات و افکار خودم در جست‌وجویش بودم.

در این مراسم استادان فتح‌الله مجتبائی، علی رواقی، محمود عابدی، حسین معصومی همدانی، محمد سرور مولایی، محمد دبیرمقدّم، موسی اسوار، محمدرضا ترکی، مسعود جعفری جزی، محمدرضا نصیری، همچنین گروهی از اعضای هیئت‌علمی و پژوهشگران فرهنگستان، خانواده و همکاران استاد محمدعلی موحّد در فرهنگستان زبان و ادب فارسی حضور داشتند.

گزارش تصویری مراسم

منبع: فرهنگستان زبان و ادب فارسی

 

 

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612