به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، امروز چهارشنبه، ۲۸ دیماه ۱۴۰۱، هشتاد و چهارمین محفل ماهانه و دوستانۀ مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، موسوم به شوق دیدار، پس از وقفهای سهماهه، با حضور جمعی از اساتید و دوستداران فرهنگ ایرانزمین، در سالن کتابخانۀ این مؤسسه برگزار شد.
در این جلسه دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، پس از خوشامدگویی به حاضران، ضمن خواندن ابیات «به نام نکو گر بمیرم رواست / مرا نام باید که تن مرگ راست / همان نام باید که ماند بلند / چو مرگ افکند سوی ما بر کمند»، با اشاره به درگذشت دکتر ابوالفضل خطیبی در هفتۀ گذشته، گفت: درگذشت این پژوهشگر برجسته که در جلسات ماهانۀ میراث مکتوب نیز شرکت میکرد برای ما سنگین و تلخ و مایه تأسف و تأثر است و ما در شمارۀ جدید گزارش میراث که با مقالهای از ایشان و تصویری از ایشان در همین روزها به چاپ رسیده یاد ایشان را گرامی داشتهایم. خود من نیز یادداشتی با عنوان «خطیب شاهنامه» نوشتم که در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید.
ابوالفضل خطیبی؛ دانشمندی صمیمی و کوشا و شیفتۀ شاهنامه
در ادامه دکتر علیاشرف صادقی به بیان نکاتی دربارۀ شخصیت و خدمات زندهیاد دکتر ابوالفضل خطیبی پرداخت و گفت: من بیش از ۳۰ سال بود که با دکتر خطیبی آشنا بودم و از همان سالهای اولی که دائره المعارف بزرگ اسلامی تشکیل شد ایشان به آنجا پیوسته بود. من چهار، پنج سال بعد به آنجا رفتم و به عنوان ویراستار کار میکردم. همان جا با ایشان آشنا شدم و دیدم که با یک جوان بسیار صمیمی، مؤدب و دانشدوست سر و کار دارم.
وی ادامه داد: دوستی ما ادامه پیدا کرد تا این که ما در فرهنگستان گروه فرهنگنویسی را تشکیل دادیم و من از ایشان خواهش کردم و به آنجا آمد و به عنوان معاون گروه فرهنگنویسی مشغول به کار شد. آن اوایل هم که هنوز کار خیلی راه نیفتاده بود و مشغول تهیه بانک واژگان بودیم، من به ایشان گفتم شما پژوهشهای خودت را انجام بده تا کار راه بیفتد. مدتی که کار راه افتاده بود و ایشان گروه را اداره میکرد و من کمتر میرفتم واقعا با صمیمیت کار میکرد و از جان و دل مایه میگذاشت و من همیشه از او تشکر میکردم. در واقع بعضی همکاران داشتیم که معلوم بود اینها آن طور که باید کار نمیکنند و ایشان گفته بود اینجا مثل پادگان است و اعضا را موظف کرده بود تا کار جدی و سنگین پیش برود. به هر حال اوضاعی پیش آمد که در ۶۰ سالگی ایشان را بازنشسته کردند و تصور نمیکرد این امر پیش بیاید از این امر ناراحت بود.
دکتر صادقی با بیان این که مرحوم خطیبی از ابتدا کارهای تحقیقی خود را در دائره المعارف بزرگ اسلامی چاپ میکرد، اظهار کرد: مقالات زیادی در آنجا نوشته است؛ از جمله مقاله اسدی توسی. او وقتی که میخواست مقاله بنویسد ابتدا تحقیق میکرد و برای مثال از مرحوم دکتر زریاب که در آنجا بود میخواست که برای آن موضوع منبع به او معرفی کند. از این مشاورهها استفاده میکرد و مقالات خوبی چاپ میکرد.
وی ضمن بیان این که کار اصلی زندهیاد خطیبی شاهنامه بود، افزود: ایشان میگفت من میخواهم فقط شاهنامه کار کنم. این هم ناشی از آن عرق ایران دوستی و وطن پرستی او بود. او خیلی آرزوی پیشرفت و ترقی ایران را داشت. مرد دانشمندی بود. مقالات زیادی چاپ کرده و مجموعه مقالاتی از او دربارۀ شاهنامه در مرکز نشر دانشگاه چاپ شد. جلد هفتم شاهنامه را ایشان تصحیح و دکتر خالقی مطلق بازبینی کرد و تعلیقاتی را ایشان نوشت و تعلیقاتی را هم دکتر خالقی اضافه کرد و چاپ شد.
دکتر صادقی ادامه داد: زندهیاد خطیبی ابتدا لیسانس تاریخ داشت و فوق لیسانس را در رشته ادبیات و زبانهای باستانی ایران کار کرد و دکترایش را هم در ادبیات فارسی گرفت. بنابراین از هر کدام از این زمینهها در نوشتههایش میشود اثری دید و پایاننامهاش هم راجع به هجویه منسوب به فردوسی است و تمام آن ابیات را جمعآوری و نقد کرد و کتاب را چاپ کرد. به حافظ علاقه داشت و مقالاتی هم درباره حافظ مینوشت و مقالاتی خواندنی هم در زمینههای دیگر داشت.
وی در پایان گفت: متأسفانه ایشان به علت بعضی آزردگیها که دیده بود درونش خروشان بود. ظاهر آرام بود اما درونش آرام نبود و شاید این هم در بیماری او بی تأثیر نبوده است. من برای او غفران الهی را طلب میکنم و یاد او را باید همیشه گرامی بداریم و حتما کسانی که از این به بعد شاهنامه کار میکنند از آثار ایشان استفاده میکنند.
تقدیر از دکتر حسین میرمجلسی
در ادامه دکتر حسین میرمجلسی، پزشک متخصص گوارش، به بیان نکاتی در حوزۀ تخصصی خود پرداخت و سپس کتابی مشتمل بر ۵۰ قطعه خوشنویسی از اشعار با موضوع پزشکی و پرستاری به خط کاوه تیموری با حضور خوشنویس این اثر به دکتر میرمجلسی تقدیم شد.
دکتر ایرانی نیز در معرفی دکتر میرمجلسی گفت: ایشان سالهاست که مشتری کتابهای میراث مکتوب است و من از این موضوع اطلاع نداشتم و بعد که از همکاران در مورد ایشان شنیدم توفیق زیارت ایشان را پیدا کردیم. دکتر میرمجلسی همه ۴۵۰ جلد کتابهای میراث مکتوب را تقریبا دارند. ایشان کتابخانهای با حدود ۳۰ هزار جلد کتاب دارند که فهرست نویسی شده است و در آن کتابهایی به زبانهای ایتالیایی، فرانسه و انگلیسی وجود دارد. ممیزه این کتابخانه این است که دکتر میرمجلسی همه این کتابها را تورق کردهاند و بعضیها را خواندهاند و در هر بحثی ایشان با ارجاع با کتابی که خواندهاند مطلبی دارند.
در ادامه این نشست به مناسبت انتشار کتابی از خاطرات دکتر یوسف ثبوتی، ایشان به بیان مطالبی مرتبط با موضوع کتاب و خاطراتی از تحصیل در دانشگاه تهران، تدریس در دانشگاه شیراز و روند راهاندازی دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان پرداخت.
همچنین در بخشی از این نشست دکتر حسین معصومی همدانی و آقای اسفندیار معتمدی به بیان نکاتی در خصوص خدمات دکتر یوسف ثبوتی در قالب دانشگاه تحصیلات تکمیلی زنجان پرداختند و خانم نوشآفرین انصاری از خدمات آقای اسفندیار معتمدی سخن گفت.
گرامیداشت یاد زندهیاد دکتر محسن جعفری مذهب
در ادامه این محفل دکتر ایرانی از زندهیاد دکتر محسن جعفری مذهب یاد کرد و گفت: امروز سالروز تولد دکتر جعفری مذهب است که ضمن گرامیداشت یاد ایشان از خانوادۀ محترمشان که بانی جلسه امروز هستند، تشکر میکنیم.
سخنران بعدی جلسه آقای جمشید کیانفر، سردبیر سابق مجلۀ آینۀ میراث، بود که به بیان خاطرات و نکاتی دربارۀ مرحوم دکتر جعفری مذهب پرداخت و در ابتدا گفت: سال ۱۳۶۷ بود که من در مقطع فوق لیسانس دانشگاه آزاد قبول شدم و تعدادی نسل جوان هم آن سال قبول شده بودند که یکی از آنها آقای جعفری مذهب بود که نسبت به آن نسل مقداری جلوتر بود و نشان میداد که آدمی بسیار با مطالعه و اهل تحقیق و پژوهش است و دانش او بیش از سن و سالش نشان میداد. این طبیعتا هم برای استادان و هم برای ما همکلاسیها جالب توجه بود. البته ایشان یک سال بعد تحصیل در آنجا را رها کردند و برای ادامه تحصیل به دانشگاه مشهد رفتند و دکترا را هم از دانشگاه شهید بهشتی اخذ کردند. ایشان به خواهش من و آقای عبدالله ناصری طاهری به کتابخانه ملی آمدند و بعدا هم عضو هیئت علمی شدند، منتها سلسله مراتب را به دلایلی طی نکردند.
وی ضمن بیان مطالب و خاطراتی به ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی زندهیاد جعفری مذهب پرداخت و به مواردی همچون صداقت، داشتن زبان گزنده، پایبندی به اصولی که جامعه، محیط کار اداری و دانشگاهی چندان آنها را بر نمیتابد، نقدهای صریح و نکتهسنجانه و تیزبینانه، توجه به نکاتی که به نظر دیگران شاید مهم نیاید، انتشار برخی نقدها با اسم مستعار و استفاده از اسمهای مستعار متعدد اشاره کرد.
وی در ادامه با اشاره به مجموعه مقالات زندهیاد جعفری مذهب در از سوی خانه کتاب چاپ شده است، گفت: هیچ کدام این مقالات نه کار دانشجو بود و نه این که دیگری دخل و تصرفی در آن داشته باشد. به همین دلیل هم در نشریاتی چاپ میشد که از درجه اعتبار وزارت علومی خارج بود و به همین دلیل این مجموعه مقالاتی که شاید بیش از ۱۰۰ یا نمیدانم شاید ۲۰۰ مقاله را شامل میشود هیچ کدام برای اعطای رتبه علمی مثمر ثمر واقع نشد.
وی همچنین با اشاره به عدم علاقه مرحوم جعفری مذهب به محدود شدن در یک حوزه، گفت: بر خلاف دانش آموختههای تاریخ که معمولا یک بعدی هستند و معمولا در همان موضوعی که رساله نوشتهاند بیشتر صحبت میکنند و مدعی هستند ایشان اتفاقا با وجودی که هم در دوره کارشناسی ارشد و هم دکتری راجع به تاریخ مغول پایاننامه و رساله نوشته بود و واقعا هم متخصص بود و چند کار ارزشمند هم در این زمینه انجام داد، اما سنگ آن را به سینه نمیزد. او مهرشناس بود، سکهشناس بود و مهمتر از آن وقتی که به کتابخانه ملی آمد در آغاز در بخش ایرانشناسی کار میکرد و بعد از آن به قسمت نسخ خطی آمد و گرایش به نسخه شناسی و سندشناسی در او خیلی زیاد شد؛ تا جایی که در اواخر حیاتش برای تدریس در این حوزه در دانشگاه تهران دعوت شده بود و انصافا استاد بسیار خوبی در این موضوع بود. مثلا انواع کاغذها را جمع کرده بود و وقتی درس میداد آن کاغذ را به دست دانشجو میداد تا آن را لمس کند و جزئیات مسائل را در کلاس طرح میکرد.
دربارۀ مجموعه تاریخ ادبیات فارسی زیرنظر احسان یارشاطر
در ادامه دکتر مجدالدین کیوانی به توضیحاتی در خصوص روند شکلگیری و تدوین و انتشار و ترجمه مجموعه تاریخ ادبیات فارسی به همت احسان یارشاطر، به مناسبت چاپ مقالهای در همین خصوص در شمارۀ جدید گزارش میراث، پرداخت.
دکتر کیوانی گفت: این تاریخ ادبیات فارسی مجموعهایست که حدود ۲۰ سال پیش زیرنظر دکتر احسان یارشاطر در نیویورک تنظیم شد. ایشان به عنوان ویراستار عمومی هر جلد را به گونهای تنظیم کرده بود که مستقل از جلد دیگر باشد و هر جلد را به یک ویراستار جداگانه داد و هر کدام کار خودشان را شروع کردند و بسته به همت ویراستارهای زیرمجموعه هر جلد بیرون آمد.
وی با بیان این که مرحوم یارشاطر تمام حق ترجمه و چاپ و منافع آن را به انتشارات سخن داد، گفت: مسئول این انتشارات متعهد شد که اینها را چاپ کند ولی متأسفانه هیچ گونه مسئولیتی در قبال آن کسی که این مجموعه را به او سپرده و نه در قبال فرهنگ این کشور احساس نمیکند و کار را رها کرده است. نه میگوید که من این کار را انجام نمیدهم و نه آن را خودش انجام میدهد؛ آن هم در مورد یک چنین خدمتی که یارشاطر در آن سر دنیا همراه با عدهای از دانشمندان سراسر دنیا انجام داده اند. متأسفانه هیچ کس نیست که به این فرد بگوید این قول و تعهدی که داده بودی چرا به این وضع رها شده است.
وی افزود: کاری که من انجام داده ام این است که مجلداتی را که چاپ شده است هر کدام به صورت مفصل معرفی کرده ام. جلد پنجم این مجموعه نیز که درباره نثر فارسی است در شماره جدید نشریه گزارش میراث معرفی شده است.
فعالیتها و آثار میراث مکتوب
در بخش دیگری از نشست امروز دکتر ایرانی از آقای یحیی شایستهمنش برای پشتیبانی از انتشار کتاب «خلاصه الأشعار و زبده الأفکار» بخش همدان و لاحقههای بغداد و جُربادقان و خوانسار و نواحی آن بلاد، و از آقای سعید کزازی برای حمایت از انتشار کتاب «تاریخ رستمخان سپهسالار گرجی»، که هر دو از منشورات جدید مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب است، یاد و از این حامیان فرهنگ تشکر کرد.
در ادامه دکتر ایرانی از انتشار «رساله در اصول و قواعد خطوط» با تصحیح علی صفری آققلعه از سوی میراث مکتوب، انتشار کتاب «فهرست نسخههای خطی دانشگاه بنارس» به کوشش خانم فاطمه سماواتی از سوی مؤسسۀ میراث مکتوب در آیندۀ نزدیک و انتشار کتاب «اصول و منابع تصحیح متون» نوشتۀ علی صفری آق قلعه، پژوهشگر مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، به عنوان کتاب درسی از سوی انتشارات سمت خبر داد و همچنین به برگزاری کارگاه تصحیح متون با تدریس مسعود راستیپور و کارگاه تعلیقخوانی با تدریس عمادالدین شیخالحکمایی طی هفتههای اخیر در مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب اشاره کرد.
پایانبخش هشتاد و چهارمین محفل ماهانه و دوستانۀ مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب نیز شعرخوانی دکتر ضیاء موحد و سید عبدالجواد موسوی بود.