ميراث مكتوب- احمد مسجد جامعي در سي و سومين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب، گفت: ما در عرصة فرهنگ و هنر از قدرت هاي بزرگ جهان هستيم.
وي در مراسم بزرگداشت خود كه به همت مركز پژوهشي ميراث مكتوب، روز دوشنبه 31 مردادماه ماه 84 در اين مركز برگزار شد، افزود: فعاليت هاي فرهنگي در كشور ما وضعيت متفاوتي دارد. ايران و تاريخ ايران از نظر فرهنگ و ادب و هنر هميشه متمايز بود و الان ذخيرة بين المللي ما هم بيش از ساير عرصه-ها در همين عرصه است. به راحتي مي توان گفت كه ما در عرصة فرهنگ و هنر از قدرت هاي بزرگ جهان هستيم. راجع به مسئله صنعت البته نمي توان گفت و اگر بگويم اغراق است. راجع به خدمات نمي-شود گفت، اما راجع به اين موضوع مي شود گفت. در عرصة پرتلاطم امروزة دنيا، ما نياز به استفاده از ظرفيت هاي جديدي داريم كه بتوانيم از هويت ملي و ديني خودمان صيانت كنيم. در حقيقت ما در حوزة فرهنگ نياز به مديريتي داشتيم كه نوآوري داشته باشد و در برابر مقاومت هايي كه در برابر نوآوري انجام مي شود، تدبيرهاي گوناگوني را بينديشند. ما در عرصة بين المللي و نه در عرصة داخلي، با شيوه هاي قديم نمي توانستيم به بسط معرفت در بين شهروندان خودمان كمك بكنيم. اگر ما با اين وضعيت بفكر برنامه ها نبوديم، امكان اينكه علي رغم همة غناي معنوي كه داشتيم، كم كم جاي آثار ارزشمند ما را، چيز ديگر بگيرد، فراوان است.
وي ادامه داد: آنچه كه در حوزة فرهنگ به طور خاص اتفاق افتاد از جمله توجه به اين ابعاد بود كه ما از وضعيت هاي جديدي بهره بگيريم. در همين چارچوب، فعاليت نشر ميراث مكتوب هم شكل گرفت. نشر ميراث مكتوب كارنامه اش بيش از يك دهه است. هدف اين كار هم همان صيانت در ميراث فرهنگي بود و هم يك نوع هويت يابي نسل جوان در ارتباط و آشنايي با مفاخر و مشاهير فرهنگي خودش. اين كار در سالهايي كه شكل گرفت به نوعي يك نوآوري تلقي مي شد. ما توجه نظام مند بر حوزه سياست هاي فرهنگي اين قبيل آثار را نداشتيم و تلاشي كه شد بر اين اساس بود كه بتوانيم در اين حوزه ظرفيت هاي گسترده اي اختصاص بدهيم و براي اين كار، همه اهل فرهنگ و هنر با يك تلاش مشتركي كمك حال ما بودند. در حقيقت مديريت اين كار اقتضا مي كرد كه ما نه به عنوان متوليان كه فهم ودرك بيشتر و يا شناخت وسيع تري از تاريخ و فرهنگ و تمدن اين كشور داريم، اين كار را طراحي مي كنيم، بلكه به عنوان كساني كه بهتر زمينه انجام اين مهم را فراهم مي كنند، اين تلاش را مديريت كنيم و سامان ببخشيم.
مسجد جامعي افزود: ما هنگامي كه به ضرورت اين مسئله رسيديم، نخستين قدم اين بود كه مشخص كنيم چه آثاري ارزش احيا و بازخواني را دارد. آقاي ايراني يك نامه اي هم نوشتند به مقام معظم رهبري و اين نامه هم مثل بقيه نامه ها ارسال شد. ما مجموعة نظرات را جمع كرديم و خود آقا هم به همين نامه جواب دادند و تأكيد ايشان كه دستخط شان را آقاي ايراني دارند بر اين بود كه شما به اولويت هايي توجه بكنيد و از آثاري كه موجب تفرقه مذهبي مي شود، پرهيز كنيد و چاره اي براي آن بينديشيد. ما در مقام مدير فرهنگي اين اختيار را براي خودمان قائل نبوديم كه در غيبت بزرگان فرهنگ، راجع به فرهنگ كشور تصميم بگيريم. مديريت فرهنگي، مديريت فرامين فرهنگ نيست. دستورالعمل صادر نمي كند، تكليف براي اهل فرهنگ نمي كند. در گفت و گو و سازماندهي محيط آرام براي گفت و گو كه از بين صاحب نظران و با تكيه بر آراء آنها مسيري را كه لازم است، پيموده بشود آن مسير را مشخص مي كند و با كمك و همّت همان هاست كه اين راه را طي مي كند. اگر امروز اتفاق مثبتي افتاده، ناشي از اعتمادي است كه به فرهنگي ايراني بوده، به فرهنگي اسلامي بوده و نگاه شيعي بوده، نگاهي كه اين فرهنگ را فرهنگ مقتدري در عرصة جهاني مي ديد و احساس ضعف نمي كرده و عقيده داشته اگر وارد گفت و گو در سطح جهان شود اين آئين شكوفاتر خواهد شد، عقيده داشته اگر اين فرهنگ در عرصة مناسبات بين-المللي وارد شود، ظرفيت بيشتري از خودش ارائه خواهد داد.
وي تاكيد كرد: اگر امروز ما علامه مجلسي را در سازمان يونسكو برديم و با شرايط دشوار آن روزها به يك تقويم بين المللي تبديل كرديم و براساس آن، اجلاس هاي برگزار شد، ناشي از اين نگاه بود كه علامه به عنوان تدوينگر بزرگ در طول تاريخ بشريت، نقش آفرين بوده و تلاش ما به عنوان مديران فرهنگي اين است كه بر روي اين نقش آفريني، نور بيفكنيم كه ديده بشود. اگر كه روزي ابن سينا، بيروني، فردوسي، حافظ، مفيد و بسياري از شخصيت هاي ديگر را مطرح كرديم، اگر نام رودكي را كه سمت فراموشي مي-رفت، بعنوان يك شاعر ايراني ابوالشعرا و محبّ اهل بيت مجدداً تحت عنوان ديگري مطرح كرديم، احساس مان اين بود كه اينها بزرگان فرهنگ اين كشور هستند و ما بايد از اين نامهاي بزرگ صيانت بكنيم و نسل امروز خودمان و آيندة خودمان و جهانيان را با اين معارف آشنا بكنيم. در همين نگاه بود كه شما در حوزة برنامه ريزي هاي كلان شاهد هستيد كه نگاه فرهنگي فاقد از تأثيرپذيري هاي معمول سياست و امنيت و چيزهاي ديگر بود. يعني در حقيقت ما به جاي اينكه فرهنگ را امنيّتي كنيم، تلاشمان اين بود كه امنيت را فرهنگي بكنيم. به جاي آنكه فرهنگ را سياسي كنيم، سياست را در خدمت فرهنگ قرار مي داديم و اين در سطح جهاني هم پذيرش داشت. سياست خارجي ما از زماني كه زبان فرهنگي را در جهان يافت و تقويت كرد، تأثيرگذارتر شد، چون ظرفيت ايران ظرفيت نظريه پردازي است، نقطه قوّت ما در اين علوم و معارفي است كه با انسان نسبت پيدا مي كند، با معنا نسبت پيدا مي-كند، بنابراين همه چيز بايد ذيل اينها قرار بگيرد و اگر در اين نگاه قرار گرفت ما به يك توفيقاتي دسترسي پيدا كرديم در اين نگاه هيچ كس رقيب هيچكس نيست، هيچكس جاي ديگري را تنگ نمي-كند، همه همديگر را تكميل مي كنند و در يك زنجيرة به هم پيوسته از هويت ايراني، از هويت اسلامي صيانت و عناصر آن را تكميل مي كنند.
وي همچنين گفت: امروز ما در شرايطي هستيم كه ده ها مؤسسه و مركز فرهنگي شكل گرفته و اگر آن روز ميراث مكتوب بعنوان يك نقش عمل مي كرد، امروز به عنوان يك سياست گزار عمل مي كند. اگر آن روز دفتر نشر ميراث مكتوب بدنبال چاپ بسياري از آثار بود، امروز چشم انداز ما اين است كه ايران بايد به مركز نسخ خطي شرقي جهان تبديل شود. اين حرف، حرف دوري نيست و ما توانسته ايم ظرفيت-هاي نوين و مديريت هاي نوين را به خوبي به كار بگيريم. اميدوارم كه اين حركت فرهنگي شيعي ريشه دار ايراني، هر روز باشكوه تر و هر روز درخشان تر، عرصه هاي جديد از فكر و انديشه و فرهنگ را به خودش اختصاص بدهد.