میراث مکتوب- کتاب «سفرنامه ویلیامز جکسُن؛ از قسطنطنیه تا زادگاه عمر خیام» با ترجمه رضا نمازی از سوی انتشارات ایرانشناسی در سیویکمین جشنواره ملی کتاب سال دانشجویی شایسته تقدیر شد. در ادامه به مرور این کتاب و آشنایی با نویسنده آن میپردازیم.
ایرانزمین بهدلیل برخورداری از تاریخ و فرهنگ کهن، از دیرباز مورد توجه سیاحان، مستشرقان و ایرانشناسان دیگر کشورها قرار داشته که حاصل مشاهدات و تجربیاتشان را در قالب سفرنامههایی مکتوب کردهاند. اطلاعات این قبیل سفرنامهها عموماً بهدلیل محتوای اجتماعی و فرهنگیشان از اهمیت و ارزش زیادی در حوزه مطالعات ایرانشناسی برخوردارند و صرفنظر از نقیصههای محتواییشان، میتوانند تصویر روشنی از اوضاع اجتماعی، تشکیلات اداری و آداب و رسوم زمانه خویش ارائه دهند. میتوان گفت که سفرنامهها، بیان شفاهی و غیررسمی مردمان یک سرزمین را بهصورت مکتوب درآوردهاند.
در عصر قاجار نیز تعداد قابلتوجهی از سیاحان و مستشرقان خارجی به ایران آمده و با توجه به اهدافی که در سر داشتهاند، اقدام به نگارش سفرنامه کردهاند. از جمله این افراد که با توجه به تخصص و پیشینه علمیشان، با دقت و تمرکز بیشتری به ایران و وجوه مختلف آن پرداختهاند، میتوان به آبراهام والنتاین ویلیامز جکسن (۱۹۳۷-۱۸۶۲) اشاره کرد که در میان سفرنامهنویسان خارجی که به ایران سفر کردهاند، شخصیت ممتازی بهشمار میرود. وی از پیشگامان مطالعات ایرانی در امریکا بود که از او بهعنوان نخستین ایرانشناس بزرگ آکادمیک امریکایی نیز یاد میشود.
جکسن که حدود ۴۰ سال وظیفه تدریس زبانهای هندوایرانی در دانشگاه کلمبیا را نیز به عهده داشت، یکی از پژوهشگران تاریخ ادیان ایران باستان بهشمار میرود. وی برای مطالعات و مشاهدات ایرانشناسی خود پنج مرتبه به ایران سفر کرد و شرح بخشی از مشاهدات خود را در قالب دو سفرنامه ارزشمند منتشر ساخت. نخستین سفرنامه جکسن با عنوان «ایران در گذشته و حال» که مربوط به نخستین سفر وی در سال ۱۹۰۳ میلادی است، با ترجمه منوچهر امیری و فریدون بدرهای به فارسی ترجمه شده و به چاپ رسیده است. سفرنامۀ حاضر که مربوط به سالهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۰ میلادی است، با عنوان «از قسطنطنیه تا زادگاه عمر خیام» در سال ۱۹۱۱ میلادی برای نخستین بار در آمریکا منتشر شده است.
ارزش این کتاب را میتوان در بررسی اوضاع و احوال اجتماعی و زندگی مردم دانست. جکسن در مسیر مسافرتش از باکو و حاشیه دریای مازندران تا شرق ایران، یعنی مشهد و نیشابور، جلوههای فراوانی از فرهنگ، زندگی اجتماعی، آداب، باورها و مناسک مردم را ثبت و ضبط کرده است. ارائه بیش از ۲۰۰ عکس از اماکنی چون بازار و دکانها، مردم عادی، رجال، کارگران، ماهیگیران، کشاورزان، طلاب و دراویش بر ارزش این اثر افزوده است. این کتاب نیز همچون سایر آثار جکسن، دقیق و مستند و بر پایۀ داشتهها و تجارب علمی و دانشگاهی وی تدوین شده است و ارائه فهرستی از منابع معتبر مورد استفاده وی، خود گویای مسئولیتپذیری این دانشمند است که تلاش کرده در ۲۲ فصل، در کنار گزارش رویدادهای سفر، اطلاعات کامل و جامعی از تاریخ، ادبیات و فرهنگ مردم ایران نیز ارائه کند.
جکسن در سفرنامه خود شرح گامبهگام سفر به شهرها و روستاهای ایران را با مطالب تحقیقی، تاریخی و باستانشناسی با ارزشی به هم آمیخته است. این یادداشتها که خود آن را بهنوعی «سفرنامه و تحقیق» نامیده، حاوی نکات دقیقی از ویژگیهای جغرافیایی شهرها، اماکن تاریخی و میراث باستانی، فرهنگ و آداب اجتماعی، زندگی اقلیتهای دینی و بهطور خاص زردشتیان ایران و برخی دیگر از مهمترین ویژگیهای حیات اجتماعی و فرهنگی جامعه ایرانی عصر قاجار است. وی فرهنگ ایرانی را دوست داشته و با دقت و علاقۀ فراوان به مطالعه درباره این سرزمین و مردمانش میپردازد و همواره تلاش میکند تا نگاهی منصفانه، واقعبینانه و علمی درباره ایران داشته باشد. بر این اساس، سفرنامه حاضر میتواند بهعنوان منبع مناسبی برای انعکاس تصویری روشن از ایران اوایل قرن بیستم مورد توجه قرار گیرد.
آبراهام والنتاین ویلیامز جکسون متخصص آمریکایی زبانهای هندواروپایی بود. وی که زاده شهر نیویورک بود دارای دکترای فلسفه و حقوق و متون انسانی بود. او دانشآموخته دانشگاه کلمبیا بود. دستور زبان اوستایی که او تدوین کرد همچنان اصلیترین کاریاست که در این زمینه انجام پذیرفتهاست. از و به عنوان نخستین ایرانشناس بزرگ آکادمیک آمریکایی یاد شده است. وی از پیشگامان مطالعات ایرانی در آمریکا بود که از او به عنوان نخستین ایرانشناس بزرگ آکادمیک امریکایی نیز یاد میشود. جکسن که حدود ۴۰ سال وظیفه تدریس زبانهای هندوایرانی در دانشگاه کلمبیا را نیز به عهده داشت، یکی از محققان خوشنام در رشته زبان، ادبیات و ادیان ایران باستان بهشمار میرود که برای مطالعات و مشاهدات ایرانشناسی خود پنج مرتبه به ایران سفر کرد.
میان سالهای ۱۹۰۱–۱۹۱۸ به کشورهای هندوستان، ایران و آسیای مرکزی سفر کرد. وی تاریخ ایران را تصحیح کرد. او که مدت چهل سال (۱۸۹۵ ۱۹۳۵) کرسی استادی دانشگاه کولومبیا در رشته زبانهای هند و اروپایی را برعهده داشت و مخصوصاً سرآمد پژوهشگران آمریکایی در قلمرو زبانها، ادبیّات و دین ایران باستان بود. در نهم فوریه ۱۸۶۲، در نیویورک به دنیا آمد. پس از گذراندن دورههای آموزشی در مدارس خصوصی، در ۱۸۷۹، به کالج کولومبیا راه یافت و در ۱۸۸۳ با درجة ممتاز در رشتة ادبیات یونان و روم باستان فارغالتحصیل شد. نزد استاد «ا.د.پری» زبان سنسکریت آموخت و سپس نزد هاپکینز، نخستین مدرس زبان اوستایی در آمریکا، در رشته زبانشناسی شاخه زبان اوستایی، به تحصیل پرداخت، و در همان دانشگاه، یک چند زبانهای انگلوساکسون و تاریخ زبان انگلیسی تدریس کرد.
جکسون پس از اتمام دوره دکتری در ۱۸۸۶ برای تکمیل پژوهشهای هندی و ایرانی خود در ۱۸۸۷ به آلمان رفت و در هال، به مدت یک سال و نیم نزد گلدنر زبان و ادبیات اوستایی و در محضر ریشارد پیشل، زبانهای سنسکریت و پراکریت آموخت و در سال ۱۸۸۸ م نخستین کتاب مهم خود، سرودی از زردشت (یسن ۳۱) را منتشر کرد. جکسون پس از بازگشت به امریکا در سال ۱۸۸۹ تدریس در دانشگاه کولومبیا را از سر گرفت و چند سالی هم زبان و ادبیات انگلیسی و هم زبان و ادبیات هند و ایرانی درس داد. در سال ۱۸۹۰ کتاب الفبای اوستایی و آوانویسی آن و در سال ۱۸۹۲ بخش نخست شاهکار خود، کتاب دستور زبان اوستایی در مقایسه با سنسکریت را منتشر کرد، و آن را به استاد خود گلدنر تقدیم کرد. یک سال بعد، کتاب گزیده اوستا را به چاپ رسانید.
جکسون از سال ۱۸۹۵، با تأسیس کرسی زبانهای هند و ایرانی در دانشگاه کولومبیا، سمت استادی یافت و در سال ۱۸۹۹، با تألیف کتاب مهّم زردشت، پیامبر ایران باستان مهارت خود را در بازآفرینی شخصیّتی دینی نشان داد و به عنوان مرجعی معتبر در این زمینه شناخته شد، و در پی آن تألیف فصل مربوط به «دین ایرانی» در مجموعه اساس فقهاللغه ایرانی، اثر گایگر۹ و کوهن ،۱۰ به عهده او گذاشته شد. جکسون در ۱۹۰۱ به هند رفت و در آنجا با زردشتیان هند، معروف به پارسیان، آشنا شد. سپس در ۱۹۰۳ نخستین بار به آسیای مرکزی و ایران سفر کرد. در این سفر، کتیبة سه زبانة داریوش اول را از نزدیک عکسبرداری و بررسی کرد و شرح این سفر و اقدامات خود را در سال ۱۹۰۶ در نیویورک، با عنوان ایران در گذشته و حال منتشر کرد.
علاوه بر اینها، به بررسی برخی دیگر از کتیبههای فارسی باستان نیز پرداخت و چندین مقاله درباره آنها نوشت. او دوبار دیگر در سالهای ۱۹۰۷ و ۱۹۱۰ به ایران آمد و گزارش آنها را در سال ۱۹۱۱ در کتابی با «عنوان از قسطنطنیه تا زادگاه عمر خیّام» در نیویورک منتشر کرد؛ از عنوان کتاب اخیر چنین برمیآید که او، علاوه بر تحقیق درباره آیین زردشت، به شعر فارسی نیز علاقهمند بود، چنانکه در ۱۹۱۴ با همکاری آبراهام یوهانان ،۱۱ فهرست مجموعة دستنوشتههای فارسی موزة هنری متروپولتین نیویورک را فراهم آورد. او طرح تدوین مجموعهای درباره شعر کهن فارسی را ریخته بود که تنها توانست یک جلد آن را با عنوان شعر کهن فارسی، از آغاز تا روزگار فردوسی، در سال ۱۹۲۰ در نیویورک منتشر کند.
کشف برخی دستنوشتههای مانوی در خرابههای صومعههای مانوی در تورفان، واقع در ترکستان چین، در اوایل قرن بیستم جکسون را بر آن داشت تا درباره آیین مانوی و ارتباط آن با دین زردشتی مطالعه کند. نخستین اثر او در این زمینه مقالهای بود با عنوان «مطالعاتی در مانویّت» که در ۱۹۲۳ در نشریه انجمن خاورشناسی آمریکا منتشر شد. پس از آن، تقریباً هر سال در این زمینه مقالهای نوشت و حاصل پژوهشهای خود را در دو کتاب، با عنوانهای مطالعات زردشتی: دین ایرانی و تکنگاریهای گوناگون، در ۱۹۲۸ و پژوهشهای مانوی، باتوجه خاص به قطعات تورفانی، منتشر کرد.
جکسون در کنگرههای جهانی خاورشناسان و دیگر مجامع پژوهشگران در اروپا شرکت میکرد، در «انجمن امریکایی پژوهشهای فلسفی» و نیز در «انجمن سلطنتی آسیای فرانسه» عضویت داشت، سالها مدیر و دوبار رئیس «انجمن آمریکایی پژوهشهای خاورشناسی» و رئیس افتخاری «مؤسسه امریکایی هنر و باستانشناسی ایران» بود و از دانشگاه دارالفنون تهران درجة افتخاری گرفت. جکسون در تابستان ۱۹۳۱ سخت بیمار شد و به ناچار در ۱۹۳۵ پس از چهل سال تدریس، از دانشگاه کولومبیا با عنوان استاد ممتاز بازنشسته شد. با این همه، به کارهای پژوهشی خود ادامه داد، و مشغول آمادهسازی کتاب دیگری درباره معنویت بود که در هشتم اوت ۱۹۳۷ در زادگاهش بدرود زندگی گفت.
منبع: ایبنا