ميراث مكتوب- دكتر عارف نوشاهي از پاكستان در نشستي با عنوان« نقد و بررسي كتاب هاي ارشاد و مجالس جهانگيري »، گفت: براي ما مردم شبه قاره، مجالس جهانگيري از يك بُعد اهميت دارد و فكر مي كنم براي خواننده ايراني از بعد ديگري، جذاب است.
مصحح آثار در پنجاه و هشتمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب كه روز دوشنبه 25 تيرماه ماه 86 در اين مركز برگزار شد، افزود: روابط جهانگير با پادشاه صفويه هم روزگار خود، اين گونه بوده كه خيلي با صراحت، نظر خود را داده است. كتاب مجالس جهانگيري خيلي مفيد است، چون نويسنده اين كتاب عبدالستار لاهوري شخصا در دربار جهانگير بوده و هر چه در دربار شاهان اتفاق مي افتاده و مجالسي كه بر پا مي شده، خودش شاهد بوده و مي نوشته و بعد هم، جهانگير مي ديد و آن مطلب را تائيد مي كرد و از نظر سند، اين چيزي نيست كه ما بگوييم بي اعتبار و بي سند است، چيزي است كه شاهد عيني داشته است. علاوه بر اين، نسخه منحصري به فردي بوده در فهارس، در كتاب شناسي و در هيچ جا از اين كتاب، اسمي برده نشده و خود نسخه، معرف اين كتاب و اين موضوع بوده است. خوشبختانه در لاهور نسخه را به دست آورديم و بعد هم براساس همان تك نسخه، اين را تصحيح كرديم.
وي ادامه داد: دلم مي خواهد بيشتر درباره ارشاد صحبت بشود، چون ارشاد كتابي است براي تمام كساني كه روي زبان فارسي و تطور زبان فارسي و ساير اخلاقيات ادبيات فارسي، كار مي كنند و براي آنها يك جاذبه ديگري دارد. استاد فرانسوي پرفسور دونوشركور در كتاب معروف خود «اخلاقيات » اسمي از اين كتاب نبرده اند، در صورتي كه بايد نام اين كتاب كه يك متن مبين اخلاق و به فارسي هست، در همان فصل هاي اوليه كتاب ايشان كه مربوط به سده سوم تا سده هفتم هجري است، مي آمد، اما از اين كتاب اسمي نيست. اميدوارم كه ايشان فرصتي بكنند و يك تجديد نظري در آن كتاب اخلاقيات بشود.
دكتر نوشاهي تاكيد كرد: از شما عزيزان ايراني كه امروز متولي زبان فارسي هستيد و ايران امروز امير ملك زبان فارسي هست، مي خواهم به كتاب ارشاد توجه كنيد، نه از نظر مطالب اخلاقي اش، بلكه آن فوايد لغوي و آن فوايد ادبي و آن فوايد مدني كه در اين كتاب هست. به آنها پي ببريد، چرا كه به وسيله اين كتاب ما سه وجه تازه از رودكي كشف مي كنيم. اگر به وسيله اين كتاب ما بانمونه كلامي سه يا چهار شاعر جديد فارسي قرن چهارم يا پنجم آشنا مي شويم و يا از طريق اين كتاب، به لغت هايي كه در قرن چهارم يا پنجم به كار مي افته، دسترسي پيدا مي كنيم كه در فرهنگ هاي فارسي نمي بينيم، بايد سپاسگزار مولف آن كتاب باشيم كه چنين كتابي براي ما به يادگار گذاشته و امروز در دسترس ماست.
مصحح اثر گفت: از تصحيح و انتشار كتاب ارشاد مدت چنداني نگذشته است. پس از انتشار ارشاد در ارديبهشت سال 86 سفري به استانبول داشتم و در آنجا بر حسب اتفاق به كتابي با عنوان عربي تاليف تركيه در شش جلد برخوردم كه به همه كتابخانه هاي دنيا معرفي شده است. زير مدخل قلد نسي، همين مولف را معرفي كرده و نوشته بود: من شاعي الفروع من المرشد و نشاني آن را هم سليميه و شماره داده بود و تاريخ كتابت نسخه را 700 نوشته بود. تصحيح من در ارشاد براساس دو نسخه بوده، يك نسخه مورخ 900 و يك نسخه مورخ 1022 و من يك جاذبه اي داشت كه بنده سراغ نسخه بروم. اين نسخه را شخصا ديدم. نسخه هيچ ترمتيه و تاريخ كتابت نداشت، پس دليلش را نمي دانم آن 700 كه گفته شده ، از كجاست، چون در اول آن نه يادداشتي داشت و نه مهري در آخر نسخه كه اين مهر، آن تاريخ را داشته باشد. يعني از نظر من، اين 700 به عنوان تاريخ كتابت اين نسخه سليميه، صحت ندارد، البته قراين خط و كتابت نشان مي دهد كه نسخه در قرن هشتم كتابت شده، يعني آن بدنه اصلي نسخه، قديمي تر است. يكسري افتادگي هاي داشت كه بعدا يك كاتبي كه او هم چندان متبحر نيست، آن را تكميل كرده و دستخط هر دو كاتب به خوبي از يكديگر متمايز است.
وي افزود: يك تورقي كه در اين نسخه كردم به اين نتيجه رسيدم كه روايت نسخه سليميه، نزديك به روايت نسخه پاكستان است. اسم كتاب، نه در متن است و نه در ترقيمه و در هيچ نسخه اي كه من در دست داشتم اصلا اسم كتاب نيست، نه ارشاد و نه مرشد. در فصل في التواضع و في الترلزل نسخه سليميه، يك حكايتي آمده، اين حكايت، نه در نسخه پاكستان هست و نه در نسخه ايا صوفيه كه بنده در دست داشتم. خيلي خوشحال شدم كه يك چشمه از زبان فارسي قرن چهارم و پنجم به دست آورده ايم، اما بعدا متوجه شدم كه اين اضافه، از خود كاتب است، نه از مولف، چون آن اشعار، از بوستان سعدي بود. اگر قرار شد يك روزي چاپ دومي از اين كتاب، صورت بگيرد شايد اين نسخه سليميه، يك نسخه كلي تري باشد از آن دو نسخه اي كه من داشتم.
وي ادامه داد: هنگام تصحيح ارشاد، ضبط دو كلمه در نسخه هايي كه در دست داشتم به گونه اي بود كه به هر شكلي كه مي خواندم، هيچ مفهومي براي من نداشت. به فرهنگ ها مراجعه كردم، مشكل حل نشد. عكس نسخه ها را پيش استاد افشار، دكتر شفيعي كدكني و دكتر علي رواقي بردم، اما آن مشكل كماكان باقي بود و حل نشد و به صورت علامت سئوال در اينجا موجود است. متاسفانه نسخه سليميه هم، آن مشكل را حل نكرده است. يكي از آن دو مورد، كلمه عجو خيدن و دوم، عبارت :از حسدگي به بلد باز دارد، هيچ مفهومي براي من نداشت. اين دو مورد هنوز هم براي من، حل نشده است. در اين گونه متون كهن، هميشه راه باز نگري، بازرسي و تجديد نظر باز است، مخصوصا وقتي كه نسخه هاي ارشاد از چين گرفته تا پاكستان و تركيه، وجود دارد، اما همه نسخه ها در دسترس ما نيست. مخصوصا در چين شش تا نسخه هست و تا وقتي كه آن نسخه ها، به دست نيايد اين مشكلات باقي خواهد بود. كاتبان هر منطقه، آن كلماتي را كه نامانوس بوده، يا آن را به كلماتي كه خودشان با آن انس داشتند، تغيير مي دادند يا مطابق تلفظ خود آنها را ضبط مي كردند و اين باعث شده كه دوگانگي يا چندگانگي در كتاب ارشاد به وجود بيايد.