میراث مکتوب- حسن انصاری را بیشتر با پژوهشهایش در زمینۀ متون شیعی میشناسیم. او عضو هیئت علمی مؤسسۀ مطالعات عالی پرینستون و عضو شورای عالی علمی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی است. همکاری انصاری با مرکز دایرة المعارف بزرگ اسلامی سبب شد تا او با شیوههای تحقیق تاریخی و شناخت منابع کهن آشنا شود و پژوهشهای خود را در قالب تألیف و کتابشناسی ارائه دهد. انصاری عموماً حاصل اندیشههایش را در صفحۀ «بررسیهای تاریخی» وبگاه حلقۀ کاتبان عرضه میکند.
گنج پنهان، شرح احوال و آثار علامه مرحوم سيدعبدالعزيز طباطبائی يزدی، بررسیهای تاريخی در حوزه اسلام و تشيع، شرح المقدمة فی الکلام، اثر ابوالقاسم عبدالرحمان بن علی حسينی، تصحيح التفصيل لجمل التحصيل و … برخی از آثار این پژوهشگر است. گفتوگویی که در ادامه میآید دربارۀ فهرستنویسی نسخههای خطی در ایران است.
با توجه به فعالیتهایی که در زمینۀ فهرستنویسی نسخههای خطی انجام گرفته تا چه اندازه روند فهرستنویسی بر نگهداری نسخههای خطی مؤثر است؟
واقعیت این است که هر کتابخانهای در دنیا که حاوی نسخههای خطی باشد میخواهد از آنچه در اختیار دارد به خوبی محافظت کند و یکی از راهکارهای این محافظت، البته فهرستنویسی و معرفی این نسخهها است. در کشورهای اروپایی، برای مثال در برلین، از قرن هجدهم این کار آغاز شده و میدانیم که طی این دو قرن فهرستهای بسیاری در اروپا منتشر شد. سابقۀ فهرستنویسی در کشورهای اسلامی نیز نسبتاً کهنه است و تا به حال نیز این روند ادامه داشته است. در عصر کنونی پس از ورود صنعت میکروفیلم، به تدریج در کتابخانهها نسخهها برای مراجعان به شکل میکروفیلم عرضه میشدند و کتابخانهها میکروفیلم را در اختیار افراد قرار می دهند که از جهاتی برای حفظ نسخههای خطی کاری ارزنده است.
در سالهای اخیر برای حفظ نسخهها، آنها را دیجیتالی کرده و روی وبسایت خود قرار دادهاند. آیا این روند توانسته برای محافظت از نسخهها و اطلاعرسانی آنها مؤثر باشد؟
البته در سالهای اخیر نهضت دیجیتالسازی نسخهها پدید آمده و در دنیا به اهمیت این کار برای حفظ بهتر نسخهها پی بردهاند. بسیاری از کتابخانههای اروپایی و نیز آمریکایی هماکنون تعدادی از نسخههای خود را روی سایت گذاشتهاند؛ کتابخانههایی مانند کتابخانه ملی پاریس. طبیعی است که این کارها هزینۀ خود را دارد و مهمترین راهکار برای حفظ و تداوم این کارها، اخذ هزینه از مراجعین و درخواستکنندگان عکس نسخههاست. برخی مسئولان کتابخانهها در ایران متأسفانه از یک مشکل ذهنی و برداشتی غلط رنج میبرند و آن اینکه گمان میبرند اگر نسخهها در اختیار پژوهشگران قرار بگیرد اهمیت آن از بین میرود و اگر چاپ شود دیگر کسی سراغ این کتابخانهها را نمیگیرد. در حالی که این طور نیست؛ نسخۀ خطی همواره اهمیت خود را دارد؛ یعنی حتی زمانی که کتاب چاپ و یا فاکسیمیله شود نسخۀ خطی به عنوان یک فرآوردۀ بشری اهمیت خود را همیشه حفظ میکند و کتابخانههای دارندۀ این نسخهها هم طبعاً اهمیت خود را حفظ میکنند.
در سالهای اخیر بسیاری از مؤسسات به فهرستنویسی روی آوردهاند. با این روند، از دیدگاه شما در فهرستنویسی نسخهها چگونه عمل کردهایم؟
گاهی خوب و گاه هم بسیار عجولانه و به دست اشخاص غیر مطلع این کار انجام شده است. عدم دسترسی به نسخهها که پیش روی محققان و کتابشناسانی که برای مطالعۀ نسخهها به کتابخانهها مراجعه میکنند نیز مزید بر علت شده است. برخی فهرستهایی که در شماری از کتابخانههای کشور تهیه و منتشر شده فهرستهای کاملی نیستند؛ یعنی رسالههایی را در مجموعهها از قلم انداختهاند و یا نسخه را اصلاً خوب شناسایی نکردهاند. نمونهای را عرض میکنم: حدود سالها قبل در کتابخانۀ آستان قدس رضوی به من این فرصت داده شد تا نسخهای ذیل عنوان اعجاز القرآن را ببینم. آن زمان من در فهرست نسخههای آنجا به نسخه کهنهای ذیل همین عنوان و با کتابت شخصی به نام «جشمی» برخوردم و چون در زمینۀ «حاکم جشمی» کار میکردم به نظرم رسید مؤلف شاید یکی از افراد خاندان او بوده و یا به هر حال ارتباطی با او داشته باشد. هر طور بود نسخه را به سختی سفارش دادم. شاید تنها برای پانزده دقیقه فرصت داشتم که نسخه را بررسی کنم. مسئول مربوطه ابراز میداشت که نور سالن برای نسخه خطرناک است و بیش از این فرصتی برای مطالعه و بررسی نسخه وجود ندارد. یک ربع ساعتی نسخه را تورقی کردم. در فهرست آستان قدس که چاپ شده، نام مؤلف این کتاب را «مجهول الهویه» دانسته بودند. کتاب را تورق کردم معلوم شد این کتاب تألیف شریف مرتضی است. نسخه از آغاز افتادگی داشت و اسم کتاب هم معلوم نبود. به هرحال فهرستنویس متوجه نشده بود کتاب تألیف کیست. نسخهای که چند صد سال بود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی نگهداری میشد و از مهمترین کتابهای کلامی سید مرتضی است به دلیل اینکه فرصت لازم برای شناسایی نسخهها را به پژوهشگران نمیدهند همچنان ناشناخته مانده بود. شاید اگر اجازه بررسی نسخه به من داده نمیشد همچنان یکی از کتابهای کلامی سید مرتضی ناشناخته میماند. منظور این است که این نوع نگاه منفی در توزیع اطلاعات گاه نتایج بسیار بدی را در پی دارد و البته این همه ناشی از یک نوع طرز فکر و روحیه انحصارطلبی است. شاید بهترین راه تدوین یک اساسنامه در سطح ملی برای نحوه مدیریت کتابخانهها باشد.
از سالها قبل که فهرستنویسی به طور جدی دنبال شده است شاهد پیشرفتهایی در این زمینه بودهایم. به عقیده شما آیا مؤسساتی که در این زمینه فعالیت میکنند موفق عمل کردهاند؟
فهرستنویسی در کشور ما از حدود ده سال گذشته تاکنون تحول شگرفی پیدا کرده است و با توجه به تأسیس مجمع ذخائر اسلامی و خیلی از کتابخانهها در قم و با تلاشهای شخصی فهرستهایی خوب تهیه شد. به کوشش مرکز احیای میراث اسلامی نیز بسیاری از کتابهای کتابخانههای کوچک فهرستنویسی شده است که کاری بسیار ستودنی است. در مورد کتابخانههای عمومی، برخی کتابخانهها مانند کتابخانه آیتالله مرعشی همواره در این زمینه فعال بودهاند و فهرستهای مفصلی چاپ کردهاند. کتابخانۀ مجلس نیز کار مهمی در این زمینه در سالهای اخیر انجام داد و فهرستهایی را از فهرستنویسان جوان که تا اندازهای با این کار آشنا بودند منتشر کرد که برای تربیت نسل جدید کتابشناسان و فهرستنویسان بسیار گام مهمی بود.
در مقایسه با کشورهای دیگر، به خصوص کشورهای اسلامی و عربی عملکردمان در فهرستنویسی نسخ خطی چگونه است؟
با فهرستنویسی دست کم میدانیم که در کتابخانۀ مجلس چه نسخههایی وجود دارد؛ حال برخی جزییات به مرور زمان قابل اصلاح است. طبعاً فهرستها به مرور زمان بازنویسی میشوند و مشکلات رفع میشود. به طور کلی فهرستنویسی در ایران گامهای مهمی برداشته است. در کشورهای عربی آنچه ما از فهرستها میبینیم بیشتر از دهۀ هفتاد به قبل است و آنچه منتشر شده تعدادش زیاد نیست. در اروپا و آمریکا البته فهرستنویسی سابقۀ بسیاری دارد و در عین حال میدانیم که آنان فهرست کتابخانهها را معمولاً با دقت زیاد تهیه میکنند و گاهی بیست سال و یا سی سال میان انتشار دو جلد پیاپی فاصله میافتد و کار طول میکشد. در این کشورها انتشار کتاب پرهزینه است و گاه میشود که این نوع کتابها را حتی افست هم نمیکنند.
منبع: ایبنا