ميراث مكتوب – مثنوی معنوی، اثر مولانا جلال الدين محمد بلخی، يکی از برجسته ترين گنجينه های ادب و عرفان فارسی است كه می توان به منظور شناخت مفهوم و كاركرد زيبايی و هنر به آن توجه و استناد كرد. در اين مصحف شريف با طرح دقيق ترين تمثيلات و لطيف ترين تشبيهات، مهم ترين مبانی فلسفه هنر و زيبايی شناسی عرفانی تبيين شده است. اين فلسفه، كه شاخص ترين ركن آن، گذر از صور زيبای محسوس و انکشاف حقيقت حسن و وجود است، شالوده و بنياد هنری را شکل می دهد كه مهم ترين رسالتش پاكيزه ساختن روح از كدورت خودبينی، دوبينی و درك حقيقت وحدت وجود است؛ چنان كه مثنوی مولوی، يکی از نمودهای بارز چنين رويکردی، اسطرلاب آفتاب جمال الهی می شود و نردبانی به سوی آسمان حقايق و زيبايی های معنوی. مسئله مورد پژوهش در اين تحقيق آن است كه چگونه می توان بر اساس مبانی معرفتی چون تجلی، حسن، عشق و خيال اركان زيبايی شناسی عرفانی و فلسفه هنر اسلامی را در مثنوی معنوی بازشناخت. بر اين اساس مؤلفان در نظر دارند تا با توجه به نگرش عارفانه و عاشقانه مولانا نسبت به هستی و فلسفه خلقت، آراء زيباشناسانه او را درباره هنر و مقام هنری مورد مطالعه قرار دهند. مهم ترين اهداف اين مطالعه، درك ميزان پيوند و تعامل ادبيات حکمي و عرفاني با آفرينش های هنری در تمدن های سنتی ايرانی و شناخت معيارها و مبانی هنرهای اسلامی جهت اعمال نقدهای سنجيده تر و پرهيز از پيش داوری های شتابزده و سطحی است.
در اين جستار گردآوری مطالب به شيوه كتابخانه ای و ارائه تحقيق به روش توصيفی و تحليل محتوايی صورت گرفته است.
در اين جستار گردآوری مطالب به شيوه كتابخانه ای و ارائه تحقيق به روش توصيفی و تحليل محتوايی صورت گرفته است.
متن كامل مقاله «فلسفه هنر و زیبایی شناسی عرفانی از دیدگاه مولانا(با تأکيد بر مثنوی معنوی)» نوشته دكتر حسن بلخاري و فاطمه كياني كه در شماره 4 دوفصلنامه پژوهش هنر به چاپ رسيده است را در فايل پايين مطالعه كنيد.