میراث مکتوب- مسعود قاسمی، پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی «فرهنگ علی صفی (فارسی-عربی)» نوشتۀ فخرالدین علیبنحسین واعظ کاشفی را تصحیح و آن را از سوی انتشارات دکتر محمود افشار یزدی به چاپ رسانده است.
قاسمی دربارۀ دستنویس این اثر چنین نوشته است: «دستنویس منحصربهفرد این فرهنگ فارسی ـ عربی، که بهظاهر عربی ـ فارسی به نظر میرسد، به شمارۀ 727 در «مرکز میراث خطّی آکادمی علمهای جمهوری تاجیکستان» در شهر دوشنبه، پایتخت جمهوری تاجیکستان، نگهداری میشود. در پشت صفحۀ نخست فرهنگ مطالبی به خطّ نستعلیق و به عربی دربارۀ عنبر و مشک نوشته شده است. دستنویس دارای خطبه و مقدّمه و بدون انجامه (ترقیمه) است و نسبتاً سالم مانده و برگهای آن کامل است. این دستنویس در کاتالوگ دستنویسهای شرقی آکادمی علوم جمهوری شوروی سوسیالیستی تاجیکستان به روسی معرّفی شده است».
این مصحح دربارۀ منابع نوشته شده دربارۀ علی صفی به این نکته اشاره میکند که دربارۀ فرهنگ لغت وی مطلبی نوشته نشده است و اینگونه ادامه میدهد: «علی صفی در صفحۀ دوم فرهنگش یک بار به نام خود اشاره کرده است. خوشبختانه آمدن نام نویسنده در این بخش از مقدّمه باعث شده تا این اثر فراموششدۀ علی صفی شناخته شود. نحوۀ بهکار رفتن عبارات مقدّمه از زبان مؤلّف نبوده و انجامه و نام کاتب در آن نشان میدهد که این اثر ظاهراً به خطّ خود مؤلّف کتابت شده است».
قاسمی در بخشی از مقدمه به شرح حال نگارنده (فخرالدین علیبن حسین واعظ کاشفی) پرداخته و میگوید: «مؤلّف فرهنگ حاضر، مولانا علی بن حسین واعظ کاشفی، مشهور به «صفی» و ملقّب به «فخر» و «فخرالدّین» از ادیبان، واعظان و عالمان دینی در نیمۀ دوم قرن نهم و نیمۀ اوّل قرن دهم هجری قمری است. او، همانطور که در کتابِ «رشحات عین الحیات» گفته است، در «شب جمعه، بیست و یکم جمادیالاولیٰ سنۀ سبع و ستّین و ثمانمائه» در شهر سبزوار متولّد شد. پدرش کمالالدّین حسین بن علی کاشفی سبزواری معروف به «ملّا حسین واعظ»، از ادبا و واعظان شناختۀ قرن نهم هجری قمری است. علی صفی تنها فرزند ملاحسین در هرات بزرگ شد و در همانجا تحصیل کرد و از محضر پدر و همچنین عبدالرّحمان جامی بهرهمند شد. او بعد از مرگ پدر بهجای او به منبر رفت و در هرات به وعظ و ارشاد و تعلیم پرداخت».
مصحح کتاب «فرهنگ علی صفی» دربارۀ دورۀ زندگی علی صفی و پدرش نوشته است: «دورۀ زندگانی علی صفی و پدرش یکی از دورههای پرآشوب و حسّاس اجتماعی، سیاسی و عقیدتی در تاریخ ایران است. علی صفی هنگام تاخت و تازهای عبیداللّهخان ازبک در خراسان و محاصرۀ یکسالۀ هرات و ناامنی و آشوب آن منطقه، ناگزیر به ناحیۀ کوهستانی غرجستان پناه برد. مدّت کوتاهی از اقامت صفی در غرجستان نگذشته بود که سپاهیان شاهتهماسب صفوی در همین سال 939ق. به غرجستان حمله کردند و او نیز با متشنّج شدن اوضاع مجبور شد تا دوباره به هرات برگردد، ولی بر اثر سختیهای راه از پا درآمد و پیش از آنکه به آنجا برسد در سنّ هفتاد و دو سالگی درگذشت. پیکرش را به هرات بردند و به خاک سپردند».
قاسمی در ادامه اظهار میکند که در آثاری مانند تذکرۀ مجالس النّفایس، تاریخ حبیب السیر فی اخبار افراد البشر، تذکرۀ تحفۀ سامی و تذکرۀ عرفات العاشقین و عرصات العارفین و برخی آثار دیگر به زندگی علی صفی پرداخته شده است.
خوانندگان در مقدمۀ این کتاب با آثار علی صفی با عناوین «تذکرۀ رَشَحات عَین الحیات»، «لطائف الطّوائف»،«انیس العارفین»، «حِرْزُ الأَمان مِن فِتَن الزَّمان» و منظومۀ «محمود و ایاز» آشنا میشوند.
فرهنگ حاضر شامل مقدّمه، اسماء و حروف عربی و مصادر ثلاثی مجرّد و ثلاثی مزید با برابرهای فارسی آنها است. (اسماء و حروف عربی حدود 2196 لغت؛ مصادر عربی حدود 1289 لغت و مجموعاً حدود 3485 لغت است.)
بهگفتۀ مؤلّف در مقدّمه: «این رساله مشتمل است بر دو مقاله؛ یکی در اسماء و دیگری در مصادر. هر مقالهای مشتمل است بر بیست و سه باب و هر بابی محتوی بر سه فصل». مؤلّف بعد از خطبۀ ابتدائیّۀ چهار سطری عربی خود، و با قید «امّا بعد» به شنگرف، توضیحی دربارۀ سبب تألیف این فرهنگ داده و گفته است که اگر کسی مشکلی در دانستن معنای لغات عربی داشته باشد به فرهنگهای عربی به عربی مانند قاموس، صحاح، تکمله و یا به فرهنگهای عربی به فارسی مانند السّامی، کنز الأسامی و مهذّب الأسماء و غیره مراجعه میکند، ولی اگر کسی بخواهد بداند یک کلمۀ فارسی مثل «کلید» را به عربی چه میگویند نمیتواند آن را در فرهنگهای عربی به عربی و عربی به فارسی پیدا کند و فرهنگی هم که قاعده و ضابطهای داشته باشد تا با آن بتوان فهمید که معادلِ یک کلمۀ فارسی به عربی چیست تألیف و تنظیم نشده است. بنابراین او برای حلّ این مشکل کلمات مشهور و رایج فارسیزبانان را با معادل عربی آنها در فرهنگی جمعآوری و تنظیم کرده تا خواننده با مراجعه به آن بهآسانی بداند که معادلِ کلمۀ فارسی مورد نظرش در زبان عربی چه میشود.
او پس از توضیحات یادشده، ذیل عنوان «مقدّمه»، که به شنگرف است، دربارۀ تألیف و تنظیم این فرهنگ که آن را «رساله» و بخش اسماء و افعال را «مقاله» نامیده، به مواردی اشاره و «مقدّمه» را به «سه قِسم» تقسیم کرده است.
«قسم اوّل»، شامل سه قاعده، دربارۀ حروف تهجّی عربی و فارسی و نحوۀ مراجعه به فرهنگ حاضر و یافتن لغات فارسی آن است.
«قسم دوم»، شامل دو قاعده، دربارۀ انواع کلمات در عربی مانند اسماء مضمره، مبهمه، ظروف زمان و مکان؛ افعال متفرّقه، متصرّفه، غیر متصرّفه؛ حروف جارّه، ناصبه، عاطفه است. به گفتۀ مؤلف در کتب لغت به این موارد کمتر پرداخته شده، ولی بعضی علما آنها را به عنوان «ادوات» در کتابهایی مانند هادی لِلشّادی به اقسام و ابواب مرتّب کردهاند. او در این فرهنگ بعضی ادوات عربی را با توضیحی مختصر آورده و در مواردی هم بهجای لغت فارسی لغت عربی را که «حکم لفظ پارسی گرفته» آورده است.
«قسم سوم»، شامل یک قاعده، دربارۀ اینکه مصادری است که از «کتب مشهوره مثل تاج المصادر بیهقی و مصادر زَوزَنی و غیر هما انتخاب کرده شده» و معانی فارسی آن مصادر نیز از جملۀ کلماتی است که بر زبان «فارسیخوانان» جاری و در میان «عجمیزبانان» متداول است.
«فرهنگ علی صفی» تألیف فخرالدّین علی بن حسین واعظ کاشفی با تحقیق و تصحیح مسعود قاسمی از سوی انتشارات دکتر محمود افشار یزدی و با همکاری انتشارات سخن منتشر شده است.
مریم مرادخانی