میراث مکتوب- آثار حجت الاسلام حسین واثقی چند دوره از برگزیدههای کتاب سال بوده است. موضوع اصلی تحقیقات وی بررسی تاریخی وضعیت شیعه در مکه و مدینه و احیای آثار علمای شیعه در حرمین شریفین است. حجتالاسلام واثقی تاکنون ۱۱ جلد کتاب در این زمینه منتشر کرده و ۵ جلد دیگر نیز در دست چاپ و انتشار دارد.
خانۀ کتاب وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چندی قبل به پاس تلاشهای این پژوهشگر حوزوی با برپایی مراسمی از او به عنوان احیاگر آثار امامیه در سرزمین وحی تجلیل کرده است.
به منظور بررسی دیدگاهها و آثار حجت الاسلام حسین واثقی گفتگویی با او انجام شده است که حاصل آن در پی میآید. وی در این گفتگو مجموعۀ ۱۶ جلدی «ذخائر الحرمین الشریفین» را معرفی کرده و از ضرورت تمرکز بر یک نقطۀ خاص و یک موضوع بنیادی به جای پراکندگی در کار علمی سخن گفته است. این گفتگو را در ادامه میخوانید.
پژوهش در آثار و نسخههای تاریخی اسلامی یک حوزۀ خاص و تخصصی و پژوهش در آثار امامیه در سرزمین وحی یک حوزۀ خاصتر است. نحوۀ ورود و گرایش شما به این زمینه چگونه بود؟
من از سال ۶۳ بارها به عنوان روحانی کاروان حج به مکه و مدینه رفتهام و حدود ۴ سال از عمرم در مکه و مدینه سپری شده است. پس یک دلبستگی و علاقۀ شدید به این دو شهر مقدس و بزرگ پیدا کردم. در این سالها اهل مطالعه بودم و منابع و مصادر را مطالعه میکردم. به هر کتابی که در مکه و مدینه مراجعه میکردم میدیدم از تألیفات اهل سنت است و ما در این زمینه چیزی عرضه نکردهایم. پس درصدد برآمدم تا این خلأ را پر کنم؛ نه اینکه این خلأ را فریاد بزنم که باعث ضعف باشد.
اولین کتابم «جابر ابن عبدالله الانصاری حیاته و مسنده» دربارۀ زندگی و روایات جابر بن عبدالله انصاری بود. پس از آن کتاب دیگری با نام «حجۀ الوداع کما رواها اهل البیت(ع)» نوشتم که سفرنامۀ حج رسول خدا صلی الله علیه و آله از مدینه، حوادث بین راه، مکه، مشعر، منا، برگشت به غدیر و ورود به مدینه را نشان میدهد.
پس از مطالعات فراوانی که داشتم به این نتیجه رسیدم که برای پر کردن این خلأ باید یک دایرۀ المعارف بزرگ تألیف کنیم. در همین راستا طرحی را تهیه کردم و برای بعضی از مسئولان فرستادم. وقتی جوابی نشنیدم، آن طرح را تکمیل کردم و در قالب یک مقاله در مجلۀ آینۀ پژوهش با نام «در آرزوی الموسوعه المکیه و المدنیه الشیعیه الکبری» ارائه کردم. مدخلها و اطلاعات این دایرۀالمعارف را این گونه تقسیم کردم: قسمتی شیعی، قسمتی مشترک میان شیعه و اهل سنت و قسمتی مربوط به اهل سنت ملایم تا این موسوعه یک موسوعۀ جامع باشد.
وقتی طرح را در آن مجله چاپ کردم باز هم کمکی و یاوری پیدا نشد و به تنهایی خود را از انجام چنین کاری ناتوان میدیدم. پس اکتفا کردم به قسمت اول از موضوعات و مدخلهای این موسوعه که شیعیات و سختترین و مشکلترین بخش کار و دارای دیریابترین منابع است. پس شروع به مطالعه کردم و ثمره مطالعۀ فراوان را در قالب یک مجموعه کتاب با نام مشترک «ذخائر الحرمین الشریفین» ارائه دادم.
لطفا ضمن معرفی بیشتر این مجموعه بفرمایید که از مجموعۀ «ذخائر الحرمین الشریفین» تاکنون چه کتابهایی منتشر شده است و چه کتابهایی در دست چاپ است؟
تاکنون از این پروژۀ سنگین ۱۱ جلد را چاپ کردهام و ۶ جلد آمادۀ چاپ دارم که از ۸۰ تا ۱۰۰ درصد پیشرفت داشته است و اما مقدار حجم آن در پایان کار بستگی دارد به اینکه چه مقدار مواد برای کار پیدا کنیم؛ زیرا برای آن باید در کتابها و به ویژه نسخههای خطی نامحدودی دنبال مواد باشیم.
جلد اول خود شامل سه کتاب است؛ کتاب اول «خُطَباء المنبر الحسینی فی المدینه المنوّره» شرح حال و معرفی ۷۳ منبری و روضهخوان است که در دورۀ صدسالۀ وهابیت، مجالس روضهخوانی امام حسین(ع) را به صورت زیرزمینی در مدینۀ منوّره برگزار میکردند. کتاب دوم «قضاۀ المدینه المنوّره»، شرححال قاضیهای شیعی مدینۀ منوّره است در قرون ششم، هفتم و هشتم هجری، دورهای که قضاوت و امامت جمعه و امارت مدینه در دست شیعیان بوده است. کتاب سوم «المدینه المستهدفه» شرح و توضیح ستمهایی است که از ناحیۀ ظالمان در طول قرون بر شیعیان مدینه رفته است.
این سه کتاب تألیف نویسندۀ معاصر اهل مدینه، استاد عبدالرحیم حربی است که من با زحمت فراوان آنها را اصلاح، ویرایش و در ۴۳۲ صفحه چاپ کردهام.
جلد دوم «بَهجَۀ الجُلَساء فی تَعریف الخَمسَۀ أَهلِ الکِساء» نام دارد و منظومهای بلند و شیرین، روان و دلنشین است در قالب اُرجوزه، در فضائل پنجتن آلعبا(ع).
این کتاب سرودۀ خضر بن عطاءالله موصلی مکی در سال ۹۹۶ هـ .ق در مکّۀ معظّمه است که به سلطان مکّه تقدیم کرده است. من آن را از روی نسخۀ اصل – همان نسخهای که شاعر نویسانده و به شریف مکّه هدیه کرده ـ تحقیق و اعرابگذاری کرده و با یک مقدّمۀ نسبتاً طولانی در ۱۷۶ صفحه به چاپ رساندهام. شیخ آقابزرگ تهرانی، این شاعر را شیعۀ دوازده امامی میداند.
جلد سوم «التُراثُ المکّی» نام دارد که حاوی اسناد حضور علمی شیعیان در مکّۀ معظّمه و به تعبیر دقیقتر معرّفی آثار علمی و کارنامۀ حوزۀ علمیۀ شیعه در مکّه است.
این اثر که در ۶۶۴ صفحه به چاپ رسید و کتاب فصل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، و کتاب برگزیدۀ کنفرانس بزرگداشت آیتالله العظمی نجفی مرعشی شد، حاوی این موضوعات است:
– خبر یا متن یکصد اجازۀ روائی که علمای شیعه در مکّۀ معظمّه برای طلاّب و فضلا نوشتهاند
– معرّفی ۳۳۰ نسخۀ خطّی شیعی که در مکّه و طائف کتابت شده است
– معرّفی ۱۲۰ تألیف شیعی در مکّه
– قرائت و مقابلۀ کتابهای حدیثی و فقهی شیعه در مکّه؛ کاری که در آن زمان رائج بوده، و متأسفانه اکنون مهجور شده است.
– تملّک و خرید و فروش نسخههای خطّی شیعه در مکّه، و موضوعات جانبی دیگر.
جلد چهارم و پنجم «المدنیّات» است. این کتاب به مناسبت آنکه سال ۲۰۱۳ میلادی مدینۀ منوّره پایتخت فرهنگی جهان اسلام اعلام شده، در دو جلد به چاپ رسید و تنها کتاب شیعی است که بدین مناسبت عرضه شد و کتاب سال حوزۀ علمیه شناخته شد و در مراسم مسعای قلم نیز برگزیده شد.
این کتاب ۳۰ فصل دارد و بسیاری از فصول آن سؤالاتی است که علمای شیعۀ مدینه از بزرگان شیعه زمان خود مثل شهید ثانی، پدر شیخ بهایی، شیخ بهایی و صاحب معالم و صاحب مدارک پرسیده اند و ایشان پاسخ داده اند و چیزهای دیگری که مربوط به شیعه در مدینه است از جمله ارتباط شیعیان دیگر با شیعیان مدینه و کارنامه حوزه علمیه شیعه در مدینه منوره.
جلد ششم «تـحفهالأبرار»، شرح دعای امام حسین(ع) در عرفات است. طلّاب شیعه در مکّۀ مکرّمه در صدد برمیآیند تا دانشمند صاحب صلاحیّتی اقدام کند برای ضبط و اعرابگذاری متن دعای مذکور و سپس شرح و توضیح آن، و کسی را که توان چنین کاری داشته باشد نمییابند جز شمسالدین حسین بن محمد شیرازی ساکن مکّه، و چون درخواست خود را با وی در میان میگذارند او سر باز میزند، امّا آنان شخص موجّهی که نامش را نمیدانیم شفیع میکنند تا درخواستشان را بپذیرد و وی این کار را انجام میدهد.
این کتاب از دو منظر از تراث شیعی مکی به حساب میآید؛ اصل دعا را امام حسین(ع) در یکی از سفرهای حجّ خود در عرفات انشاء فرمودهاند و این شرح هم در سال ۱۰۶۴ هـ در مکه توسط یکی از دانشمندان شیعه به انجام رسیده است.
جلد هفتم «المکاتَبات المکّیّه» است. در کشور عزیز ما حدود ۳۰۰ هزار نسخۀ خطّی فهرست شده و اطلاعاتِ حدود ۱۰۰ هزار نسخۀ خطّی دیگر از خارج کشور در دسترس من بوده است. با چند بار قرائت فهارس مخطوطات و غربال آنها، بخشی که گمان میرفت اطلاعاتی دربارۀ موضوع این سلسله داشته باشند، انتخاب گردید و مطالعات فراوانی انجام شد و سرانجام در ۶۰ مجموعۀ خطّی، نامههایی یافت شد که روایتگر بخشی از روابط ایران و شیعیان با حرمین، و تعامل دولتهای ایران با حاکمان مکّه و سرزمینهایی است که کاروانهای حج ایران از آن عبور میکردهاند.
از ۶۰ مجموعۀ مذکور، یکصد نامه انتخاب گردید و در جلد هفتم منتشر شد؛ نامههایی با نثر سنگین و قوی و واژگانی دور از ذهن، که میتوان برخی از آنها را شاهکار نثر عربی به شمار آورد و میتواند به عنوان متن درسی نثر عربی برای طلاب حوزههای علمیه و دانشجویان ادبیات عرب در دانشگاهها مورد توجّه قرار گیرد. از مجموع یکصد نامه، ۹۳ نامه به زبان عربی، و ۷ نامه به زبان فارسی است.
جلد هشتم «دیوان السیّد محمّد بن علی بن حیدر عاملی مکی» است. صاحب این دیوان از علمای بزرگ شیعه بوده که در مکّه به دنیا آمده و در همان شهر از دنیا رفته است، گرچه اصل او از جبلعامل است. او گنجی ناشناخته و عظیم و جامع در همه علوم اسلامی بوده است.
این دیوان با دو مقدمه یکی از علامه سیدعبدالستار حسنی در ۶۵ صفحه و دیگری از من در ۹۵ صفحه به چاپ رسید.
جلد نهم و دهم «أعلام المجاورین بمکّه المعظّمه» است. در این دو جلد شرح حال ۳۲۷ نفر از علما و فضلای شیعه که برای مدتی یا در تمام عمرشان در مکه زیستهاند آمده است. در لابهلای آنها شاید حدود پنج نفر باشند که اهل علم نبودهاند. این کتاب در واقع تاریخ حوزۀ علمیّه شیعه در مکّۀ معظّمه است.
منابع عمده این کتاب، نسخههای خطّی است و میتوان گفت موادّ این کتاب فراهم آمده از حدود ۱۰۰۰ نسخۀ خطّی است. صاحبان شرح حال از مناطق شیعهنشین مهاجرت کرده و در مکّه مجاورت گزیدهاند، در زمانهایی که جوّ سیاسی مناسب بوده، و چنین شرایطی بیشتر در قرون دهم، یازدهم و دوازدهم هجری روی داده است و هیچیک از آنان بومی مکّه نبودهاند.
در جای جای کتاب، ۱۵۰ نمونه دستخط از صاحبان شرح حالها آوردهام، و این به نوبۀ خود بر غنا و اعتبار کتاب افزوده است.
در پایان و به عنوان ملحق کتاب، متن وقفنامهای را آوردم که حکایت دارد چند روستا و مزرعه در حوالی شیراز، برای مکّۀ مکرّمه و مدینۀ منوّره در اوائل قرن یازدهم هجری از سوی امامقلی خان والی شیراز و جنوب ایران وقف شده، و وقفنامۀ آن را قاضی شیراز علّامه سید ماجد بحرانی نوشته است.
جلد یازدهم «أعلام المدینه المنوّره، من بنی شدقم و غیرهم و دراسات فی تاریخ المدینه المنوره» است.
خطیب و امام جمعه و قضات رسمی مدینه تا قرن هشتم هجری از شیعیان بوده، و تا اوائل قرن دهم هجری امیر مدینه نیز از آنان بوده است.
در این کتاب زندگینامۀ ۱۵۷ نفر از دانشمندان و سادات شیعۀ مدینه آمده است، و نیز آگاهیهایی دربارۀ قبرستان بقیع، دارالأحزان فاطمۀ زهرا(س)، قبّه أئمه أطهار(س)، نُخاوِله، نام برخی از شیعیان که برای آبادانی حرمین شریفین کوشیدهاند، قبّۀ حضرت حمزه سیدالشهدا، مسجد امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) در کنار مسجد قُبا، نام امیران شیعی مدینه، روابط بنی شدقم ـ از سادات مشهور مدینه ـ با نظام شاهیان هند، مراودات بنی شدقم با حکومت صفویان ایران ذکر شده است.
اطلاعات این کتاب افزون بر منابع چاپی، از حدود ۲۶۰ نسخۀ خطی گردآوری شده است.
کتابهای چاپ نشده این مجموعه شامل چه محتوا و عناوینی میشود؟
جلد دوازدهم «القاضی مهنّا بن سنان المدنی حیاته و آثاره» نام دارد. محتوای این کتاب چنین است:
– زندگینامۀ سیّد مهنّا مدنی، قاضی رسمی شیعه در مدینۀ منوّره در قرن هشتم هجری.
– چهار دسته سؤالات تاریخی، حدیثی، تفسیری، اعتقادی و فقهی که از سوی سید مهنّا مطرح شده، و علّامه حلّی خود به سه دسته از آنها پاسخ داده و در ضمن جوابها، دو اجازه برای سیّد مهنّا صادر کرده است.
جوابهای دستۀ چهارم را فرزند علّامه حلّی فخر المحقّقین نگاشته، و نیز به سیّد مهنّا اجازه داده است.
– مناظرۀ کتبی سیّد مهنّا مدنی با ابن الحسام ابراهیم بن أبی الغیث یکی از علمای شیعه لبنان، دربارۀ احترام سادات، که جالب و خواندنی است.
– یکی از تألیفات سیّد مهنّا مدنی کتاب «أحسن الخلال المختصره من کتاب الخصال» است که فشرده خصال شیخ صدوق است و شوربختانه نسخهای از این مختصر در دست نیست، لیکن کفعمی دانشمند معروف آن مختصر را یکبار دیگر تلخیص کرده و نسخهای خطّی از آن در دست است که تحقیق شده و در این مجموعه آمده است.
جلد سیزدهم «الإجازات الفاخره لنقل الحدیث عن العتره الطاهره» نام دارد. این کتاب در بردارندۀ ۱۳۵ اجازه حدیثی است که نیمی از آنها در مکه و مدینه صادر شده است.
جلد چهاردهم و پانزدهم «رحلاتالکرام إلی بیت الله الحرام» نام دارد که شامل ۲۶ سفرنامه عربی به مکّه مکرّمه و مدینۀ منوّره که به دست علمای شیعه در قرن ۱۲ تا ۱۴ هجری تألیف شده است.
جلد شانزدهم «مطلع الشمسین فی فضائل حمزه و جعفر ذی الجناحین» نام دارد که تالیف یکی از علمای بزرگ در آغاز قرن ۱۴ هجری است. من این کتاب را تحقیق کردم و ملحقاتی بر آن افزوده ام. دو شخصیت بزرگ جعفر طیار و حمزه سیدالشهدا برای همه مسلمانان اهمیت دارند و مزار حضرت حمزه در احد در کنار مدینه منوره قرار دارد.
به جز این مجموعه چه تألیفات دیگری داشتهاید؟
از تالیفات دیگرم «حجة الوداع کما رواها اهل البیت(ع)» است که به آن اشاره شد و برنده جایزه کتاب سال حوزه شد.
تلخیص و ترجمه این اثر را به زبان فارسی نیز با عنوان «همگام با پیامبر در حجه الوداع» نوشتم و منتشر شد.
کتاب دیگرم «جابر ابن عبدالله الانصاری حیاته و مسنده» نام دارد. جابر یک شخصیت مقبول میان شیعه و سنی بوده است که به جز در بدر و احد در تمام جنگها در رکاب پیامبر(ص) بوده است. او در رکاب امام علی(ع) بوده و از اصحاب امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر علیهم السلام بوده است.
کتاب جابر دو قسمت دارد که قسمت مفصل تر به روایات این شخصیت در کتب شیعه اختصاص دارد. اهل سنت روایات جابر ابن عبدالله انصاری را در دو جلد منتشر کرده اند، اما من در این کتاب روایات جابر در کتب شیعه را ارائه کرده ام. قسمت دیگر این کتاب شرح حال جابر است که برای تهیه آن به منابع شیعه اکتفا نشده است، بلکه در کتب فریقین آنچه یافته ایم آورده ایم.
قسمت زندگی نامه جابر را به فارسی ترجمه کرده ام و در قالب یک کتاب مستقل چاپ کرده ام.
کتاب دیگرم «دعاهای قرآن» است که با استقبال خوبی مواجه شد و تا کنون ۹ بار تجدید چاپ شده است. از این کتاب دو ترجمه مستقل به زبان فرانسه نیز از سوی دو مترجم انجام شده و به چاپ رسیده است.
«در کوی جانان» کتاب دیگری است که نوشته ام و ۲ بار چاپ شده است و حاوی دو سفرنامه کربلا مربوط به اواخر دوره صدام ملعون است.
من به تاریخ تشیع در حلب سوریه علاقه مند بودم، در این زمینه مواد شیعی را از کتاب «بغیۀ الطلب فی تاریخ حلب» استخراج کردم و با مصادر دیگر سنجیده ام و به نام «الشیعه فی کتاب بغیه الطلب» چاپ کرده ام. به اندازه یک جلد دیگر مواد آن را جمع کرده ام و امیدوارم به تدوین آن موفق شوم.
به جز تألیف آثار، آیا فعالیتهای علمی دیگری داشتهاید؟
بخشی از کارهای علمی و پژوهشی بنده تصحیح و ویرایش کتابهای بزرگان بوده است که نزدیک به ۴۰ جلد از کتابهای فقهی و غیر آن را شامل میشود.
با توجه به اینکه مجموعه «ذخائر الحرمین الشریفین» مربوط به مباحث تاریخی شیعه در حجاز میشود، چگونه به منابع دسترسی پیدا کردید؟
وقتی کار را شروع کردم در منابع چاپ شده اطلاعات بسیار ناچیزی یافتم و همین مرا سوق داد به سوی کتابهای خطی. در آغاز فهرستهای نسخههای خطی را مطالعه کردم. از نسخههای خطی حدود هزار جلد فهرست چاپ شده است. تعداد زیادی فهرست نسخ خارج از ایران هم در دسترس بوده که خوانده ام و اگر سرنخی مرتبط با موضوع پیدا میکردم، به همان کتابخانه مراجعه و نسخه خطی را مطالعه میکردم.
این کتابها تاریخی نبوده اند بلکه در حدیث، فقه، تفسیر، ادبیات و سایر علوم اسلامی بوده است که گاهی در آغاز و بیشتر در پایان یک کلمه یا یک جمله یا یک سطر اطلاعات داشته اند که برای این مجموعه مفید بوده است. برای درک سختی کار لازم است اشاره کنم که تقریبا طی ۹۰۰ سال امرای مدینه از سادات شیعه بوده اند و حتی یک صفحه تاریخ از خود به جا نگذاشته اند.
تقریبا ۹۵ درصد منابع این کار در کشور ایران موجود بود، البته فهرستهای عربستان، عراق و جاهای دیگر را خوانده ام و به کتابخانههای عراق و عربستان و سوریه و ترکیه سر زده ام و در صورت نیاز تصویر نسخه ای را دریافت کرده ام.
به جز دشواری در دسترسی به منابع، به انجام رساندن این کار چه سختیهای دیگری داشته است؟
این راه پیموده نیست تا هموار باشد و پستی و بلندهای آن شناخته شده باشد. گویا در تاریکی راه میرویم. بنابراین آزمون و خطا بسیار داریم، چه بسیار راه رفته ایم و دست خالی برگشته ایم، این طور نبوده است که تمام راههای پیموده به نتیجه مثبت ختم شود، بنابراین صرف زمان برای آزمون و خطا بسیار بوده است و صبر و تحمل بسیار میخواهد. به عنوان مثال ۱۰ سال بود میخواستم تصویر یک نسخه خطی را از یمن دریافت کنم. یک عالم شیعه در مدینه در سال ۱۰۳۳ قمری ۱۵ سئوال مطرح کرده و پاسخ آنها را از یکی از علمای زیدی یمن درخواست کرده بود. در فهرستهای یمن از این سئوال و جواب دو نسخه موجود بود که ۱۰ سال از طرق گوناگون دنبال کردم تا با صرف هزینه قابل توجه آن را به دست آوردم.
به جز این طرح، چه موضوع یا طرح دیگری وجود دارد که در صورت فراغ بال مایلید به آن بپردازید؟
تمرکز من بر همین موضوع است و با کسانی که کار را گسترش میدهند مخالفم. وقتی کار گسترش مییابد تمرکز خود را از دست میدهد. چند سال قبل یکی از فضلا پیش من آمد و از من موضوعی برای پایان نامه دکتری خواست، با او شرط کردم در صورتی به او موضوع ارائه میکنم که ۲۰ سال برای آن وقت صرف کند و او پذیرفت. به او گفتم در این موضوع چند سال برای رساله دکتری پژوهش میکنی و مدرک میگیری اما برای نتیجه مطلوب باید ۲۰ سال زمان صرف کنی. به او «بقیع الغرقد علی مرّ القرون» و به تعبیر فارسی «بقیع شناسی» را پیشنهاد کردم. در جلسه دفاع به او گفتم کار من منحصر به مکه و مدینه شده است اما شما تا پایان عمر از موضوع بقیع خارج نشوید و حداکثر از مدینه خارج نشوید تا به ریزه کاریها دست پیدا کنید.
کار گسترده، دستاورد را اندک خواهد کرد. در بعضی از مراکز پژوهشی خارج از ایران شخص بر یک نقطه تمرکز میکند و تمام عمر خود را صرف پژوهش در آن میکند و محصول عالی به دست میدهد.
اگر بخواهیم خلاها را پرکنیم باید عمرمان را صرف کنیم و با تمرکز بر روی یک موضوع جزئی و پژوهش و جستجوی بی نهایت در مورد آن موضوع خاص در صدد پر کردن خلاها برآییم.
شاید برخی در مقابل موضوعی که حضرتعالی در آن تحقیق میکنید، اولویت را در پژوهشهای کاربردی بدانند. نظر شما چیست؟
باید گفت از چنین پژوهشهای بنیادی موضوعات مختلف کاربردی زاییده میشود. در حقیقت این گونه کارهای بنیادی، راه را برای افرادی که این گونه میاندیشند آسان میکند.
توصیه شما به کسانی که مایلند در زمینههای تاریخی اسلامی پژوهش کنند و در این راه وارد شوند چیست؟
یک عوام گرایی در میان ما رایج شده است که کسی مثلا هم طلبه شود و هم پزشک. اگر کسی ۵۰ سال از عمر خود را در حوزه سپری کند نمی تواند به علوم دینی احاطه پیدا کند، بلکه اگر عمر هزار ساله هم داشته باشیم نمی توانیم به این علوم احاطه کامل پیدا کنیم. حال چگونه میتوان در این عمر اندک هم به علوم حوزوی احاطه یافت و هم پزشک توانایی شد، مگر این که اندکی از این و اندکی از آن علم فرابگیریم.
این تفکر ما را به عقب برمی گرداند. باید افراد را به ریزموضوعات و جزئیات هدایت کنیم و به عنوان مثال در تاریخ مدینه خصوصا تاریخ تشیع در مدینه ۵ نفر متخصص داشته باشیم، در مورد تاریخ مکه همین طور و نیز در مورد تاریخ بقیع و… .
اگر کسی کشکولی و موسوعی شد که همه چیز را میداند، اطلاعات او دم دستی خواهد بود و نمیتواند رهاورد جدیدی داشته باشد. برای رهاورد جدید باید عمری را صرف کنیم تا دستاوردی را به جامعه علمی ارائه کنیم.
منبع: خبرگزاری حوزه