میراث مکتوب – مطلبی که در ادامه آمده متن سخنرانی بهروز ایمانی، عضو مرکز پژوهشهای کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی در نشست نقد و بررسی کتاب خلاصة الاشعار و زبدة الافکار (بخش خراسان) است.
در مجالی تنگ که در اختیار داشتم، مروری بر دستنویسها و نسخههای چاپی خلاصهالاشعار کردم و یادداشتهایی برداشتم که بازخوانی همۀ آنها در اینجا میسّر نیست و میکوشم نکاتی را در نهایت اختصار، تقدیم کنم.در ادامه، بخش کاشان خلاصه الاشعار را نیز ،بررسی مختصری خواهیم کرد.
تقی کاشی، از سال 975 تا حدود 1016 هجری، یعنی تقریبا 50 سال از عمر خود را مصروفِ تألیف و تدوین خلاصهالاشعار کرده، و باید گفت که این تذکره، سرمایۀ زندگی اوست، تمامِ هستیِ اوست و بزرگترین دغدغۀ او، چنانکه خود گفته است در مدتی که به «نوشتن حالات سابقین و لاحقین» مشغول بوده» یک لحظه به فراغِ بال نزیست و یک لحظه ندانست که فراغِ حال چیست” (خلاصهالاشعار، بخش اصفهان، ص 416).
این دغدغه تا بدانجا در روح و ذهن تقی کاشی نفوذ کرده بود که به خلف سلف خود، محمد اشرف نیز وصیت کرده که پس از مرگش، به تکمیل خلاصهالاشعار بپردازد، و «آن را به نوعی که قبول خاطر ارباب استعداد باشد، تصحیح و درست نماید» (نسخۀ ایندیاآفیس،چاپ عکسی ، ص 537).
در اینجا در چند بخش، و البته بدون تنظیم و ترتیب، مطالب متفرقهای یادداشت کردهام که عرض میکنم.
- تتبع دیوان شعراء: تقی کاشی، در مواضع متعدّد از خلاصهالاشعار متذکر شده که غرض اصلی از وضع خلاصهالاشعار «انتخاب اشعار و اختیار زبده الافکار» شاعران بوده، و در تحقّق این غرض، تمام اهتمام خود را در دستیابی به دیوان آنها به کار بسته است، و باید گفت در بین ارباب تذکره، کسی به اندازۀ تقی کاشی، دیوان شاعران معروف، و اشعار سرایندگان کَمنام یا گمنام را مطالعه وتحقیق نکرده است. البته، آزاد بلگرامی نیز به مطالعۀ دیوان شاعران اهتمام ورزیده و این مورد از تذکره خزانه عامره روشن است. متاسفانه تقی کاشی به اقل مسایل نسخه شناسی دیوانها از جمله رقم کاتب یا تاریخ کتابت آنها توجه نکرده است . او در مطالعه دیوانها :
- تعداد ابیات را برشمرده ،
- شمار بیتهای انتخابی برای ثبت در خلاصه الاشعار را اعلام کرده ،
- و مبتنی بر ساختار مقرر دیوانها ، اشعار برگزیده را بر اساس قالبها تثبیت و تنظیم کرده ، والبته به ایراد قالب مثنوی جز در موارد ناگزیر ، ملتزم نشده است.
نحوۀ دستیابی کاشی به دیوان برخی از شعرنیز خواندنی است:
- در طلب دیوان عثمانی مختاری، اطراف عراق را گشته و پیدا نکرده، تا این که در سال 987 هجری، دوستی از هند آمده و نسخهای از دیوان مختاری را با خود آورده و به او تقدیم کرده است (خلاصهالاشعار، نسخۀ ایندیاآفیس،چاپ عکسی ، ج 1، ص 448).
- به جدّ بسیار، دیوان اشرفی سمرقندی را پیدا کرده و قصایدی از او را برای ثبت در خلاصهالاشعار برگزیده (همان، ج 2، ص 645) واکنون عمده ترین منبع برای دستیابی به اشعار این سراینده ، همین خلاصه الاشعار است.
- مدّت ده سال، دیوان سیف اسفرنگی را تفحّص کرده، تا در بغداد به شرف مطالعۀ دیوان او توفیق یافته است (همان، ج 2، ص 713).
- دیوان زکی مراغی (شاعر سدۀ 6 ق) را که اکنون در دست نیست، به انتخاب و خطّ او یافته، و روایتی اصیل از شرح حال و اشعار او پرداخته است (همان، ج 2، ص 369).
به دیوان شمس ورکانی دست یافته و اطّلاعاتی مستند از دیباچۀ آن، دربارۀ او ارائه کرده است (همان، ج 2، ص 369).
شناخت بسیاری از شاعران ناشناخته و کمتر شناخته، و دستیابی به نمونهای از سرودههای آنها را مدیونِ تحقیقات و تفحّصاتِ تقی کاشی هستیم و خلاصهالاشعار یکی از عمدهترین آبشخورهای اطّلاعاتی در بازنگری و تکمیل تاریخ ادبیات فارسی است.
- استفاده از سفاین و جُنگها: دایرۀ مطالعات و تفحّصات تقی کاشی، به دیوان شعرا محدود نیست، و اگر به دیوان شاعری دست نیافته، به قول خود «از سفاین قدما و مؤلّفات سلف» بیت یا ابیاتی را یافته و در تذکرۀ خود درج کرده است.
او، دو ذیل بر خلاصهالاشعار نوشته، و این ذیول، شامل سروده هایی است از سخنورانی که به شرح حال و یا نمونهای از اشعار آنها دست نیافته و فراهم شده از گلچینهای متعدد شعری است. نسخۀ یکی از ذیول در کتابخانۀ خدابخش در پتنای هند، و دیگری در کتابخانۀ ایندیاآفیس در لندن محفوظ است.
- 3. وسعت مطالعه: گسترۀ مطالعۀ تقی کاشی وسیع است، و محدود به تذکرهها و سفاین و دیوان شاعران نمیشود. هرجا اطّلاعی از شاعری پیدا کرده، چه در منابع ادبی و تاریخی و چه در آبشخورهای جغرافیایی و یا غیر از اینها، ذکر کرده است.
- در شرح حال ضیاء خجندی، اشاره کرده است که سیفالدین اسفرنگی در چند جای از دیوان خود، تعریف شاعری وی کرده است (ص 464).
- در شرح حال امیر معزّی، از کتاب تاریخ جعفری، استفاده کرده که اکنون نسخهای از آن در دست نیست.
- در شرح حال عمادالدین فقیه کرمانی، از جواهرالاسرار آذری طوسی، بهره برده است.
- در شرح حال شرفالدین فضلاللّه قزوینی، از دقایقالشعر تاج حلوایی استفاده کرده است.
اما در نوشتن شرح حال معاصرین خود، به چند طریق مختلف، عمل کرده است:
- دیدار با خود شاعران: برای دیدار شاعران به شهرهای مختلف سفر کرده، و از خود آنها شرح حال و نمونۀ اشعارشان را دریافت کرده است:
چنانکه در “دارالسلطنۀ صفاهان، به ترتیب و جمعِ اشعار مستعدان، اقامت گزیده و به دیدار برخی از شاعران، از جمله امیر جلالالدین حسن (بخش اصفهان، ص 231) توفیق یافته و سرودههایی از او برای ثبت در خلاصهالاشعار گرفته است.
در سال 1010 هجری، به همدان و نواحی نهاوند رفته و با شکوهی همدانی ملاقات کرده است (نسخۀ ایندیاآفیس،چاپ عکسی ، صص 2350 – 2351).
- مکاتبه با شاعران و درخواست از آنها برای ارسال نمونههایی از سرودههای خود: تقی کاشی، اگر به دیدار شاعری نائل نمیشده، یا به دلیل بُعد مسافت، به او دسترسی نداشته، از طریق مکاتبه، از او درخواست میکرده تا نمونههایی از سرودههای خود را برای درج در خلاصهالاشعار ارسال کند، چنانکه عرفی از هند (بخش شیراز، ص 106)، و باز ظهوری (بخش خراسان ، ص 360) و حیدر ذهنی (بخش کاشان ، ص 447) از آنجا سرودههای خود را فرستاده اند (بخش خراسان، ص 306).
- تتبع دیوان شاعران: برای نمونه میتوان گفت که نمونۀ اشعار غیرتی شیرازی را با مطالعۀ دیوان او انتخاب کرده است (بخش شیراز، ص 6)، چنین است مطالعۀ دیوانهای رشکی سبزواری (بخش خراسان، ص 280)، نظیری نیشابوری (بخش خراسان، ص 389) و ….
– مطالعۀ سفینههای عصری: تقی، هرجا که نتوانسته است نشانی بیشتری از شاعری یابد، یا دیوان او را به دست آورد، نمونههایی از اشعار او را که درجنگها و سفاین عصری خود مثبوت بوده، در خلاصهالاشعار داخل کرده است.
-اعتماد بر روایت معتمدان .
-تکیه بر منقولات شفاهی ، و یا به قول خود کاشی ، استناد به آنچه در افواه و السنه جاری بوده است، چنان که اشعار سالم تبریزی را از زبان دیگران شنیده و در تذکره وارد کرده است.
-درخواست خود شاعران برای درج سرودههایشان در خلاصهالاشعار: نمونه را میتوان از درخواست مردمی مشهدی (بخش خراسان، ص 213)، مخلصی سبزواری (بخش خراسان، ص 285) نام بُرد.
4.تحقیق :یکی دیگر از مزایای خلاصه الاشعار ، تتبع مولف آن برای دستیابی به اطلاعات جدید درباره شاعران است.
خلاصهالاشعار از گونۀ تذکرههای تحقیقی است و یکی از وجوه اهمّیّت آن، وجود نکتههای تحقیقی در آن است. در بین ارباب تذکره، کسی به اندازۀ تقی کاشی، شعر کهن پارسی را مطالعه نکرده است.
او در شرححالنویسی شاعران متقدّم، تنها به واخوانی و بازنمایی نوشتههای پیشین نپرداخته، بلکه:
– سرودههای آنها را نیز وارسی کرده، و هرجا نکتهای تازه از احوال آنها دریافته، بیان نموده است.
دربارۀ لامعی جرجانی آورده: بعضی از حالات و عجایب و واقعات که از مطالعۀ اشعار وی و کتب سلف معلوم گردید، در این اوراق، ثبت مینماید (خلاصهالاشعار، دستنویس ایندیاآفیس، ص 348).
– باز هم در شرححال قطران ارموی، علاوه بر مطالعۀ کتب سالفه، اشعار او را نیز واکاوی کرده، و استنباطات خود را از «اصل و مولد و مسکن و بعضی حالات وی» بیان داشته است (همان نسخه، ص 348).
- در ذیل شرححال عبدالواسع جبلی، نوشته است که: “هیچ یک از اهل سیر و تاریخ، بیان سیادت وی نکردهاند، و از شرافت نسب وی سخن نگفته، لیکن بر راقمالحروف، چنان ظاهر شد آن جناب، سیّدی اصیلالذات… بوده… و از جملۀ شواهد این مدّعا… قطعهای است از اشعار وی که … در آنجا اشارتی به سیادت خود کرده …» (همان، ص 459).
برای این که ثابت کند عمادی شهریاری، همان عمادی غزنوی است، تحقیق وافی کرده و با دلایل مستند، یکی بودن این دو را تثبیت کرده است (ص 477).
در این که سراجی بلخی و سراجی سگزی، دو شاعر متفاوتند و شرح حال آنها را ارباب تذکره در هم آمیختهاند، باز به تحقیق پرداخته است (همان، ص 1037).
او هرجا که به تناقضاتِ ارباب تذکره و یا دیگران، دربارۀ شاعری برخورد کرده، متذکر شده و خود به تحقیق پرداخته است تا حقیقت را دریابد.
- نقد نوشتههای ارباب تذکره و یا دیگران: تقی کاشی، اهل تحقیق است و تاریخ شعر فارسی را عمیقاً بررسی کرده، بنابراین هرجا که به اطّلاعات نادرست دربارۀ شاعران برخورده، متذکر شده، و آنها را به بوتۀ نقد کشیده است. بیشترین انتقادات او متوجّه تذکرهالشعراء دولتشاه سمرقندی است و بارها از او در ارائۀ اطّلاعات مغلوط و مغشوش، انتقاد کرده.
- ارائۀ ملاحظات انتقادی و تاملات سبکشناختی: تقی کاشی، در خلاصهالاشعار، تنها به جنبههای زیست تاریخی شاعران نپرداخته، بلکه ملاحظات انتقادی و تأمّلات سبکشناسانۀ او نیز در این تذکره، قابل توجّه است. اگر اصطلاحات نقادی و تعبیرات سبکشناختی این تذکره را استخراج، تقسیم، تنظیم و تعریف کنیم، خود ، تحقیقی درخور خواهد بود در بررسی تاریخ نقد ادبی در زبان پارسی.
به شماری از این اصطلاحات و تعبیرات، توجّه کنید:
خیالات خاص، مضمون غریب، غرابت و تازگی، خیالانگیزی بسیار نازک و پُرچاشنی، غزلیات پست و بلند، غزلیات پُرکار، ابیات هموار، سخن را خسروانه ادا کردن، طمطراق الفاظ، تلفیق استعارات، شعر بیمغز و کمرتبه، معانی مغلقه، سخن را عمیق و دانشمندانه ادا کردن، حالت و مزه شعر، استعارات متین، مضامین دقیقه ،شعرای نودرآمد، اشعار خیالیه.
علاوه بر مطالبی که عرض کردم، مطالعۀ خلاصهالاشعار فواید متعدّدی دربرداردکه از آن جمله است:
- آشنایی با فضای فرهنگی و ادبی دورۀ اول صفویه، از قبیل رواج طرز وقوع، وجود مدّاحی اهلبیت در ساختار فرهنگی دورۀ صفوی، استعمال افیونیات در بین شاعران این دوره، مسافرت شاعران به هند ، مکه و عتبات عالیات ، وجود شاعرنماها ، مشاغل اجتماعی، انجمنهای شاعرانه، نهضتهای فکری مثل نقطویان و…
- اظهارنظرهای تقی کاشی دربارۀ برخی از مسائل و مطالب ادبی نیز قابل توجه است ، از قبیل قالبهای شعری، مثل رباعی (بخش خراسان، ص 246) ، شهر آشوب (ذیل شرح حال سیفی عروضی ) و…
گزارش نشست نقد و بررسی کتاب خلاصة الاشعار و زبده الافکار (بخش خراسان) را اینجا مشاهده کنید.
گزارش تصویری نشست نقد و بررسی کتاب خلاصه الاشعار و زبده الافکار (بخش خراسان) را اینجا ببینید.