کد خبر:3915
پ
mashor-m

شعر و شروای مشهور فرامرزی

شعر فارسی، با قدمتی قابل توجه، در شمار غنی‌ترین گنجینه‌های فرهنگی جهان بشری است

میراث مکتوب – شعر فارسی، با قدمتی قابل توجّه، در شمار غنی‌ترین گنجینه‌های فرهنگی جهان بشری است. شاخ و برگ درخت کهن‌سال شعر پارسی به اقصی نقاط گیتی، سایه افکنده و موجب آرامش دل‌های پردرد و شفای جان‌های جراحت دیده و مالامال از زخم گردیده است. در همه ادوار تاریخ بشر، شعر، رسالت و ضبط صریح و صحیح فراز و فرود حیات بشری را بر دوش کشیده و آن را به نیکوترین روش به نگارش کشانده است. گستردگی ایران و آمیختگی شعر با روح و روان مردم این سرزمین شاید از عواملی است که سبب می شود شمار شاعران ناآشنای کوچک و بزرگ در کشور ما کم نباشد. محمّد ملّایی فرزند یوسف بن احمد گچویی، ملقّب به مشهور (مشهور گچویی فرامرزی)، یکی از آن جمله است که در روستای گچویه‌ی فرامرزان به سال ۱۳۱۰ﻫ.ش./ ۱۳۵۰ﻫ.ق. متولّد شد.
«شعر و شروای مشهور فرامرزی» عنوان مقاله‌ای است در کتاب پژوهش‌های ایران‌شناسی، که به معرفی این شاعر جنوبی می‌پردازد. نگارندۀ این مقاله آقای احمد حبیبی که از همشهریان مشهور فرامرزی است در این نوشتار نخست به شرح مقدمه‌ای در خصوص شعر فولک لریک و ترانه‌های محلی می‌پردازد و پس از آن زندگی نامه و ویژگی های شعری مشهور را یاد کرده است.
احمد حبیبی، مشهور فرامرزی را شاعری اهل مطالعه می داند که اشعار فراوانی از شاعران بزرگ پارسی و از سرایندگان محلّی را از حفظ داشته است. طبع شعری‌اش روان و شعرش عامّه‌پسند و مردمی بوده. وی همچنین گفته است: مشهور فرامرزی از خیل ترانه سرایانی مانند: محیای بستکی، باقر لارستانی، فایز دشتی بوشهری، پازواری مازندرانی، مختومقلی فراغی ترکمنی و باباطاهر عریان همدانی است، که اینان همه، خود در شمار دل سوختگان دیار یارند.
نگارنده، بعد از ذکر نمونه‌هایی چند از سروده‌های مشهور چنین نتیجه می‌گیرد که: «محتوا و مضمون اکثر شعرهای مشهور، یاد از عشق نخستین و معشوق اوّلینش می‌باشد و هرچند جور و جفا، نامهربانی و ناسازگاری، درد و رنج و شکایت و ملامت دیده است ، ولی بازهم سخنش از سر زلف او تا قیام قیامت، ادامه دارد. با خواندن دوبیتی‌های مشهور بر این امر واقف می‌گردیم که اشعارش با زبانی ساده و عامیانه، از شغل، حرفه و زندگی فردی خودش – به‌ویژه شکست در عشق و نرسیدن به دخترعمویش که اوّلین محبوبش بود؛ و نیز اجتماعی که در آن می‌زیسته است، سخن می‌گوید.
بتا ! از فتنه ات عـالم گرفتـار
به دوشت گیسوان، گفتم سیه مار
حواله، تیر ِابرو کرد به مشهـور
به چشمم، روزِ روشن، شد شبِ تار
احمد حبیبی معتقد است، مشهور سراینده‌ای است که با معلوماتی اندک و بِضاعتی مُزجات، احساس درونی خویش را در وزن: مفاعیلن، مفاعیلن، فعولن (بحر هَزَج مُسَدّس مَحذوف) با چهار مصرع، در قالب دوبیتی یعنی خلاصه‌ترین قالب شعری، ارائه کرده و گزیده‌گویی را در کم‌گویی دانسته است
مشهور، به سال ۱۳۶۵ﻫ.ش. (۱۹۸۶ میلادی) در بحرین بر اثر سکته قلبی درگذشت.
متن کامل مقالۀ «شعر و شروای مشهور فرامرزی» را در ادامه می‌خوانید.
دریافت فایل

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612