کد خبر:11162
پ
SONATTASHIH

سنت تصحيح متن (در ايران پس از اسلام)

متن، صدای منجمدی است برای مانایی؛ صدایی نه زنده و نه مرده. وجودی که در حالت «اغما» به زیست ابدی خویش ادامه می‌دهد.

میراث مکتوب – متن، صدای منجمدی است برای مانایی؛ صدایی نه زنده و نه مرده. وجودی که در حالت «اغما» به زیست ابدی خویش ادامه می‌دهد. متن، به ظاهر نفس نمی‌کشد، نمی‌گرید، نمی‌خندد و بغض نمی‌کند؛ اما با این همه متن نمرده است.

می‌توان یک متن حماسی را با لحنی عارفانه خواند و لذت برد و هیچ کس هم نمی‌تواند خواننده را به جرم تخلف زندانی کند. در این میان برخی کوشیده‌اند تا متن را از «اغما» درآورند و با تجربه‌های آن ـ آن‌قدر که می‌توانند ـ شریک شوند. مصححان مدعی‌اند که می‌توانند متن را دوباره زندگی ببخشند و دگرسانی‌هایی را که فرهنگ، سیاست، اقتصاد و ایدئولوژی بر متن تحمیل کرده، بپالایند و آنگاه صدای منجمد بی‌دفاعی را که تاریخ هر چه خواسته بر سرش آورده، در مقابل گوش هوش مخاطب کنونی برانگیزانند و به نمایش بگذارند. اندیشۀ تصحیح متن، اندیشه‌ای است کهن که ریشه در سنت‌های متن‌پژوهی دارد.

این کتاب تلاشی است برای نشان دادن کوشش‌های طاقت‌فرسای مصححان ایرانی در دوران پس از اسلام.

ادبیات کلاسیک فارسی و در مقیاسی وسیع‌تر فرهنگ اسلامی هویت دیرین خود را در متن‌های بازمانده از دوره‌های پیشین بازیافته است. متن‌هایی که هرکدامشان بازگوکنندۀ خطوط فکری و جهت گیری‌های دوره‌ای از دوران‌های تاریخی و باریک‌تر از آن، بازتاب‌دهندۀ ابعاد شخصیتی پدیدآورندگان آن‌هاست.

نسخه‌های خطی نه‌تنها راویان فرهنگ و تاریخ پیشین‌اند، بلکه چگونگی دگرگونی‌ها را نیز روایت می‌کنند؛ روایتی که مصححان حاذق می‌شنوند و به گوش دیگران می‌رسانند. فن تصحیح متن شنیدن صدای تاریخ از زبان همین نسخه‌های خاموش است.

این پژوهش در دفاع از سنت تصحیح متن اسلامی ـ ایرانی نوشته نشده، بلکه کوشیده است تا این سنت را تبیین و تجزیه و تحلیل کند و پیش چشم مخاطب آگاه در ترازو نهد.

این کتاب گام را عقب‌تر می‌گذارد و ضرورت‌های بازیابی و بازشناسی متن‌ها را در فضای فرهنگ ایران در دوران اسلامی جستجو می‌کند و از مسیر این جستجو دست پر بازمی‌گردد. سخن بر سر این است که تمدن اسلامی وقتی در دامان فرهنگ ایرانی بارور شد و به شکفتگی و بالندگی مضاعفی دست یافت نمی‌توانست از امر لازمی مثل رجوع به نصوص فرهنگی بی‌نیاز باشد و در این مراجعه لازم می‌آمد همۀ جنبه‌های اطمینان و اتقان را بیازماید تا آنچه به جایی و کسی منسوب می‌دارد در انتسابش ذره‌ای تردید روا نباشد. این ضرورت در آغاز بایستی در سخنان و سیرۀ پیامبر و نصوص به بزرگان دین، که مبانی اعتقاد با آن تفسیر می‌شد، به کار گرفته شود، امری که به علم درایت حدیث منتهی می‌شد.

نویسنده در این کتاب با حوصله و بردباری که لازمۀ پژوهش راستین است به سراغ منابع دست اول رفته و با دقت تمام اطلاعات لازم را از لابلای سطور منابع عربی و فارسی به‌درکشیده و با یافته‌های محققان نزدیک به زمان معاصر محک زده است. حاصل این تجربۀ پژوهشیِ دوگانه ترسیم خطوط نسخه‌شناسی و شیوه‌های دقیق تصحیح متن در دامن فرهنگ ایران در دوران اسلامی بوده و در فرجام نشان داده است که تصحیح انتقادی متون فارسی صدها سال پیش از آنکه لاخمان و دیگران در دنیای غرب به کار گیرند، در ایران برای یازشناسی میراث مکتوب این سرزمین موضوعیت داشته است.

مطالب این کتاب در چهار فصل جمع‌آوری شده است: فصل اول با موضوع «ایرانیان و تصحیح متون در پنج قرن نخست اسلامی» است در خلاصه این فصل چنین آمده است: «برای بررسی سنت تصحیح متن در ایران پس از اسلام ناگزیر باید به بررسی تصحیح متن در تمدن اسلامی بپردازیم، زیرا پس از ورود اسلام به ایران فرهنگ اسلامی و ایرانی چنان به یکدیگر گره خورده است که نمی‌توان هیچ یک را بدون در نظر گرفتن دیگری مورد ارزیابی قرار داد. قرآن به عنوان نخستین متن کامل تمدن اسلامی، سرآغاز اندیشه‌های متن‌شناسانۀ اسلامی به شمار می‌آید. پس از ثبت و تدوین احادث در اوایل قرن نخست و اواخر قرن دوم هجری، به تدریج معضلاتی مانند تصحیف و تحریف در کتب حدیث پدید آمد».

فصل دوم به «سنت تصحیح متون فارسی از قرن پنجم تا پایان قرن نهم هجری» پرداخته شده است که در خلاصه این فصل چنین آمده است: «بررسی کهن‌ترین کتب فارسی نشان می‌دهد که از قرن پنجم هجری به بعد اشاره‌های مرتبط با تصحیح متون در لابلای آثار فارسی به چشم می‌خورد؛ به نظر می‌رسد این اشاره‌ها در آثار قرون چهارم نیز وجود داشته که نمونه آن ترجمۀ «تاریخ طبری» است. دانشمندان ایرانی آثار و کتب گوناگونی در ارتباط با تصحیح متون نوشته‌اند، اما تمامی این آثار به زبان عربی ـ که زبان علم به شمار می‌رفته ـ نوشته شده است و لذا تا پایان قرن نهم هجری اثری مستقل دربارۀ فن تصحیح در زبان فارسی وجود ندارد. در فاصلۀ این چند قرن کارهایی نیز به صورت عملی انجام گرفته است. در این دورۀ تقریباً پانصدساله، نسخه‌های گوناگونی به صورت علمی تصحیح شده است. مهم‌ترین مشکل ما در بررسی تطور تصحیح این نسخه‌ها ثبت نشدن تاریخ تصحیح و نام مصحح در نسخه است».

در فصل سوم «تصحیح متون فارسی از قرن دهم تا پایان قرن دوازدهم هجری» مورد بحث است. «سنت تصحیح متون فارسی در قرون دهم تا دوازدهم هجری در گسترۀ وسیعی جریان داشته است. در این دوره زبان و ادبیات فارسی و به تبع آن تصحیح متون فارسی علاوه بر ایران در هند نیز رواج یافت. مهم‌ترین ویژگی‌های تصحیح متون در این دوره شیوع و عمومیت یافتن این فن و تلفیق آن با نقد ادبی است. از جمله تصحیحات مهمی که در این دوره انجام گرفته است می‌توان به تصحیح «دیوان حافظ» در هرات اشاره کرد. این تصحیح که براساس نسخه‌های فراوانی صورت گرفته است تمامی ویژگی‌های تصحیحات سنتی را دارد. بسیاری از نسخه‌های خطی فارسی ـ چه نسخه‌هایی که در قرون قبل کتابت شده‌اند و چه نسخه‌هایی که در همین دوره نوشته شده است ـ در این دوره مقابله و تصحیح شده است».

به مبحث تصحیح متون فارسی در دورۀ جدید در فصل چهارم پرداخته شده است. منظور از دورۀ جدید، در سیر تطوّر سنت تصحیح متن در ایران، دوره‌ای است که تصحیح ساختار نوین و تازه‌ای یافت، ساختاری که با توجه به شیوع صنعت چاپ در یکی دو قرن اخیر در ایران به عرضۀ متون کهن در قالب‌های نو و علمی همت گماشت. تصحیح متن سنتی در دوران جدید شکل و ساختاری نوین یافت. این دانش در روند منطقی پیشرفت خود روش‌های جدید اروپایی را پذیرفت و با تغییراتی در ساختار و پیش‌فرض‌ها به حیات خود ادامه داد. دانشمندان بزرگ ایرانی در دورۀ جدید، با تلفیق سنت تصحیح متن با روش‌های اروپایی، روش‌هایی علمی و در عین حال منطبق بر سنت ادبی و تاریخی زبان‌فارسی پدید آوردند که بنیاد روش‌های تصحیح متون فارسی به شمار می‌آید.

فهرست مطالب کتاب:

متن‌شناسی، خودشناسی

پیشگفتار

فصل اول: ایرانیان و تصحیح متون در پنج قرن نخست اسلامی

فصل دوم: سنت تصحیح متون فارسی از قرن پنجم تا پایان قرن نهم هجری

فصل سوم: تصحیح متون فارسی از قرن دهم تا پایان قرن دوازدهم هجری

فصل چهارم: تصحیح متون فارسی در دورۀ جدید

مجرد، مجتبی، سنت تصحيح متن (در ايران پس از اسلام)، تهران، هرمس، 285 صفحه، قطع: رقعی، بها: ۳۲۰۰۰۰ ریال، 1396.

منبع: کتابخانۀ تخصصی ادبیات

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612