میراث مکتوب – صدوهشتمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به سخنرانی دکتر محمدرضا توکلی صابری اختصاص داشت. وی درباره سفرش در مسیری که ناصرخسرو حدود هزار سال پیش آن را طی کرده و کتاب سفر برگذشتنی سخن گفت.مدیریت این نشست را سید علی موسوی گرمارودی بر عهده داشت.
در ابتدای نشست، دکتر اکبر ایرانی مدیرعامل موسسه میراث مکتوب ضمن عرض خیرمقدم به حاضران در مجلس به معرفی محمدرضا توکلی صابری و آثارش پرداخت. وی با اشاره به اینکه توکلی صابری، مؤلف و مترجم حدود چهل کتاب در زمینه پزشکی، داروسازی، علم، ادبیات و فلسفه است گفت: توکلی صابری، فارغالتحصیل دانشکدۀ داروسازی دانشگاه تهران است. او همچنین از دانشگاه دومونفورت در انگلستان درجه دکتری در شیمی پزشکی و فوق دکتری را از دانشگاه اکستر اخذ کرده است. چند سالی هم در دانشگاههای ایران، انگلیس و آمریکا به تدریس و تحقیق مشغول بوده و اکنون از یک کمپانی انتشارات علمی در آمریکا به عنوان نویسنده علمی بازنشسته شده است. توکلی صابری در ایران سردبیر نشریه «طب و دارو» بوده و با چند نشریه دیگر مانند «دارو و درمان»، «پیام» و «رازی» نیز همکاری داشته است
.
کتاب دو جلدی سفر برگذشتی حاصل بازدیدهای استاد توکلی از اماکنی است که ناصرخسرو در سفرنامهاش به توصیف آنها پرداخته و سفرنامهای امروزین در مسیر سفرنامه ناصرخسرو محسوب میشود. توكلى صابرى براى اولين بار مسير سفر ناصرخسرو را به تدريج در طى هفت سال رفته و از روستاها، شهرها و كشورهايى كه ناصرخسرو گذر كرده و از بناها، مسجدها، قلعهها، دروازهها، دولابها، کاريزها، زيارتگاهها، مزارها، گورستانها، بازارها، کليساها، چشمهها، آبشارها، و زيارتگاههايى كه ناصرخسرو بازديد كرده، عكس و فيلم گرفته و گزارش خود را از اين ديدارها نوشته است. در اين كتاب بخشهاى مبهم سفرنامه روشن شده و نكات تازهاى در مورد سفرنامه ناصرخسرو گزارش شده است. در اين كتاب خواننده با تغييراتى كه پس از هزار سال در مسير سفر ناصرخسرو رخ داده است آشنا مىشود. کتاب سفر دیدار نیز شرح سفر ایشان به افغانستان برای زیارت قبر ناصرخسرو است.
در ادامه سید علی موسوی گرمارودی که مدیریت جلسه را نیز برعهده داشت، گفت: من کتاب سفر برگذشتنی را با وجود اینکه بیش از هزار صفحه دارد لاجرعه سرکشیدم و یکسره خواندم تا تمام شد. از خصوصیات کار توکلی این است که در جاهایی توضیحاتی عالمانه ارائه میدهد و با این توضیحات عالمانه آنچه را که ناصرخسرو مجمل گذاشته است تکمیل میکند.
موسوی گرمارودی درباره نثر توکلی صابری نیز چنین گفت: نثر توکلی سبکی بینابین نثر آل احمد و کسانی همچون جمال زاده دارد. یعنی در عین آنکه زبان اثر همهفهم و سهل است، استحکام خاص خود را هم دارد. معجزه کتاب توکلی آن است که لحظات پیش پا افتاده را چنان عین به عین مینویسد که نمیتوانید کتاب را زمین بگذارید.
گرمارودی درباره سهلگو بودن کتاب سفر برگذشتنی افزود: در تمام حدود 1060 صفحه سفرنامه توکلی تنها یک ضربالمثل به کار رفته است که این در جهت سهلگویی کتاب میتواند ارزیابی شود. زیبایی کلام توکلی به هیچ وجه آرایشی نیست و کاملاً طبیعی است.
فردوسی و ناصرخسرو هردو دانشورز بودند
دکتر محمدرضا توکلی صابری سخنش را با مقایسه میان فردوسی و ناصرخسرو آغاز کرد و گفت: ناصرخسرو در کنار فردوسی از بلندقامتان تاریخ ادبیات ایران است. هر دوی اینان در عصر غزنوی زیستند و به مخالفت با وضعیت عصر خود برخاستند. این دو خراسانی مشترکات بسیاری دارند که از جمله آنها ستایش خرد است. هر دوی اینان مهر ایران به دل داشتند و هر دو از اینکه در عصرشان غیرایرانیان بر ایران حکومت میکردند ناراحت بودند. اما از جمله تفاوتهای ایندو آن بوده است که ناصرخسرو سفرهای بسیاری را به جان خرید ولی فردوسی تن به سفر نداد.
او درباره دوران زندگی ناصرخسرو گفت: میتوان این دوران را عصر خردگرایی نامید. در زمان تولد ناصرخسرو ابن سینا 24 ساله بوده و فردوسی و بیهقی و بسیاری دیگر همعصر او بودهاند.
توکلی صابری در قسمت دیگری از سخنش دلایل اهمیت سفر ناصرخسرو را چنین برشمرد: سفر ناصرخسرو هم به دلیل مسیر پرپیچوخم و هم به دلیل نوشتن کتاب و هم به دلیل محتویات کتابش اهمیت بسیاری دارد. البته ناصرخسرو شرح بسیاری از سفرهایش را در سفرنامه ذکر نکرده است. به عنوان نمونه او در کتاب سفرنامه از سفر اهواز ذکری به میان نیاورده است ولی در کتابهای دیگرش نظیر وجه دین به این سفر اشاره میکند.
ناصرخسرو اولین کسی است که سفرنامۀ حج نوشته و کتاب او را میتوان دایرةالمعارف عصر خودش محسوب کرد. سفرنامههای بعداز ناصرخسرو از جمله سفرنامه مارکوپولو قابلیت استنادی ندارند اما کتاب ناصرخسرو چنان عینی و واقعگراست که اگر آن را فارغ از مشخصههای زبانی و به عنوان نمونه در ترجمۀ به زبان انگلیسی بخوانیم، حس میکنیم با کتابی معاصر مواجه هستیم. چرا که این کتاب بسیار دقیق و پرجزئیات نوشته شده است.
ناصرخسرو گزارشگری دقیق و بسیار صادق بوده است. به عنوان نمونه اندازهای که ناصرخسرو برای سطح قبهالصخره ذکر کرده است از سوی آیندگان رد شده بود. ناصرخسرو گفته بود این اندازه را به نقل از ستونی که در آن مکان وجود داشته ذکر کرده است ولی این حرف مورد تردید واقع شده بود تا آنکه در قرن نوزدهم ستون مورد نظر ناصرخسرو در تحقیقات باستانشناسی یافته شد و صحت اطلاعات و امانتداری ناصرخسرو به اثبات رسید.
نویسندۀ کتاب سفر برگذشتنی ویژگیهای تحقیقاتی ناصرخسرو را چنین برشمرد: او قدرت مشاهده قابل توجهی داشته و کنجکاوانه و پیگیرانه، با واقعگرایی مبتنی بر آموزش و یادگیری مداوم به ثبت لحظات سفرش پرداخته است. ناصرخسرو در هر شهر به دنبال اهل علم آن شهر میرفته و بر دانش خود میافزوده است. دربارۀ دقت او میتوان گفت که او فرسنگ را به دو دسته سبک و گران تقسیم کرده بوده است. فرسنگ سبک مخصوص زمینهای صاف و فرسنگ گران مخصوص زمینهای کوهستانی و شیبدار. فرسنگ سبک معادل 10 تا 12 کیلومتر و فرسنگ گران معادل 4 تا 5 کیلومتر است. اندازهگیریهای ناصرخسرو را اگر با اندازهگیری با وسایل دقیق امروزی مقایسه کنیم میبینیم که اندازهگیریهای ناصرخسرو از دقت قابل توجهی بهره میبرده است.
وی همچنین گفت: تنها جایی که ناصرخسرو اطلاعات اشتباه میدهد درباره دو شهر مهر به نامهای اخمیم و قوص است که ناصرخسرو یکی را شهر کشاورزی و دیگری را دارای آثار باستانی میداند. ولی نام این شهرها را جابهجا مینویسد. دقت و صداقت ناصرخسرو در حدی است که جاهایی که مسافت را خود اندازه گرفته میگوید اندازه گرفتهام و در موارد دیگر میگوید قیاس کردم.
مشروح گزارش این نشست به زودی بر روی وب سایت مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب قرار می گیرد.