میراث مکتوب – هدف اصلی انتشار این کتاب، معرفی سبک شناسی انتقادی است.
پرداختن به مفاهیم پایه در این رویکرد و ارائۀ ابزارهایی که منجر به تجزیه و تحلیل انتقادی سبک می شود و هدف دیگر تبیین روشی نو در مطالعة سبک است به نام «سبک شناسی لایه ای» است که در تز دکتری ایشان برای نخستین بار در مطالعات سبک شناسی فارسی به کار گرفته شد و مورد استقبال اساتید و سبک پژوهان قرار گرفت.
كتاب سبك شناسي انتقادي به مفاهيم پايه در سبك شناسي انتقادي و ابزارهاي كارآمد در آن پرداخته و ويژگي هاي سبكي را بر پايۀ تحليل گفتمان انتقادي؛ مقولههاي قدرت و اقتدار، ايدئولوژي، گفتمان طبقاتي، گفتمان غالب، ارجاعات بينامتني و ارجاعات بيناگفتماني توصيف شده است.
مطالعه مؤلفههاي سبكي در اين كتاب به شيوه لايهاي انجام پذيرفته و خردلايههاي واژگاني، نحوي، كاربردشناسي و بلاغي را در بستر كلان لايه گفتماني و بافت موقعيتي بررسي شده است.
نويسنده در اين كتاب با مطالعه نامههاي غزالي به اين نتيجه رسيدهاست كه نامه نگاري غزالي به مثابۀ يك كنش، ابزاري براي نظارت و كنترل است و دسترسي به گفتمان زاهدانه تقويت كننده موضع اقتدار نويسنده است.
نویسنده، سبک شناسی لایه ای را روشی می داند که در عملی نمودن رویکردهای مختلف سبک شناسی کارایی دارد؛ به نظر وی، در این روش مطالعۀ سبک براساس ساختار باز لایه ای متن به انجام میرسد و شیوه ای است که برطرف کنندۀ ضعف پژوهش های سبک شناسی فارسی است؛ در پژوهش های موجود در زبان فارسی (تاریخی سنتی و صورت گرا) ارتباط بين ويژگي هاي سبكي با بافت بیرونی متن مورد توجّه قرار نگرفته و به كاركرد يا نقش ويژگي هاي سبكي نيز پرداخته نشده است.
از طرف ديگر واحد تحليل سبك در سبك شناسي سنتی در حد جمله متوقف مانده است و حال آنكه در «روش لایه ای» با توجه به ساختار باز لایه ای متن، نه تنها نوشتاری که در دست داریم، به عنوان واحد تحليل در نظر گرفته می شود بلكه واحد تحلیل متن گسترش یافته، به کلان لایه ها رسیده و بر این مبنا مشخصه ها و تمایزات سبکی یک نوشتار، نویسنده، ژانر یا دوره را تعیین مینماییم.
درپر، در سبک شناسی لایه ای مطالعۀ ویژگی های سبکی هر متن در درون گونه (ژانر) خاص آن و در ارتباط یا در تقابل با دیگر متن های موجود در آن گونه و در سطحی بالاتر مطالعۀ ویژگی های سبکی هر گونه (ژانر) با گونه های متقابل یا مرتبط را ضروری می داند و نیز خود سبک پژوه را لایۀ متنی دیگری میداند که برمبنای دانش پیشینی و طرح واره های ذهنی خود با متن برخورد می کند و بر این مبنا رویکرد یا رویکردهای سبک شناسی مناسب جهت تعیین شاخصه های سبکی را برمیگزیند و ذهنیت او در تعیین و تشخیص شاخصه های سبکی اثرگذار است.
با این وجود عدم قطعیت در نتایج پژوهش های «سبک شناسی لایه ای» را نگران کننده نمی داند زیرا تعیین شاخصه های سبکی وابسته به بافت است.
پژوهش در سه حوزۀ سبک شناسی انتقادی، سبک شناسی لایه ای و توصیف و طبقه بندی ژانر نامه، داشتن دید انتقادی در بررسی پیشینه سبک شناسی فارسی و ارائه پیشنهادهایی در برون رفت از وضعیت کنونی، نظم منطقی پژوهش، انسجام و پیوستگی مطالب و ارائۀ پیشنهادهای پژوهشی ارزشمند در حوزۀ نامه های زبان فارسی و سبک شناسی انتقادی این پژوهش را اثری ارزشمند در حوزه سبک شناسی کرده است.
درپر: مریم، سبك شناسي انتقادي (سبك شناسي نامههاي غزالي با رويكرد تحليل گفتمان انتقادي)، تهران، علم، 336 صفحه، 1392.