میراث مکتوب- دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، در پی ایجاد برخی کشاکشها در محافل مطبوعاتی و شبکههای اجتماعی حول موضوع زبانهای اقوام که پس از نشست خبری عوامل فیلم «آتابای» در گرفته، یادداشتی در این باره نوشته که آن را در ادمه میخوانید:
یکی از مسائل چالشبرانگیز کشوری چون ایران – که از تنوع قومی، زبانی و مذهبی برخوردار است – توجه به حقوق فرهنگی و معنوی این بخش از جامعۀ ایرانی است. صرف نظر از اینکه چه تعداد از جمعیت کشور را این اقوام تشکیل میدهند، تا جایی که منافع ملی از هر نوع آسیبی مصون بماند، باید به خواستههای نخبگان این بخش از مردم ایران عنایت داشت. تا حدود زیادی اصل پانزدهم قانون اساسی حقوق اقوام را به رسمیت شناخته است. در این اصل قانون اساسی، ضمن به رسمیت شناختن تنوع قـومی در كـشور، بـر امكان استفاده از زبانهـای محلـی و قـومی در مطبوعـات، رسـانههـای گروهـی و تدریس ادبیات قومی در مدارس در كنار زبان فارسی تأكید و تصریح شده اسـت. این اصل، بعد از اعلام و تعیین زبان رسمی و ذكر این مطلب كه «اسناد و مكاتبات رسمی و اداری و متون رسمی و كتب درسی باید با خط و زبان فارسی باشد»، آزادیهای متنوعی را برای اسـتفاده از زبـانهـای محلی و قومی در نظر گرفته است. تدریس زبان مادری اقوام، در مراکز آموزشی شهرهایی که بیش از 90 درصد مردمان آنها به گویش محلی تکلم میکنند، تفسیری است که در سالهای اخیر از قانون شده و راه را برای تدریس زبان مادری هموار کرده است. البته در مورد اینکه چند درصد از رسانهها و مطبوعات محلی مجاز به استفاده از زبان مادری هستند، هنوز قانونی تصویب نشده است. این هم که اقوام تا چه حد، در مراکز اداری و دولتی و دروس دانشگاهی، مجاز به استفاده از زبان مادری هستند همچنان روشن نیست. سالها پیش، مرحوم دکتر حسن حبیبی، معاون اول رئیس جمهوری وقت، در سفر به یکی از شهرهای ایران، به دلیل اینکه اغلب همکاران دولتی به زبان مادری خود سخن میگفتند و ایشان متوجه گفتوگویشان نمیشدند، زبان به گلایه گشودند که چرا باید در دستگاههای دولتی زبان رسمی کشور به کار برده نشود؟
طبعاً همهٔ اقوام حق دارند به زبان مادری خود فیلم بسازند، کتاب بنویسند، روزنامه و نشریه و موسیقی داشته باشند، تئاتر اجرا کنند و …؛ البته تا جایی که به زبان رسمی کشور که رمز وحدت و یکپارچگی است، آسیبی نرسد. اما، تا آنجا که میدانم، میزان مجاز بهرهگیری از زبان مادری در قوانین مشخص نشده است.
اخیراً طرح سؤالی از نویسنده و کارگردان فیلم «آتابای»، که فیلم وی به زبان ترکی با زیرنویس فارسی در جشنوارۀ فیلم فجر امسال به نمایش درآمد، موجب کشاکشی در محافل مطبوعاتی و شبکههای اجتماعی و سوء استفادهٔ رسانههای معاند مثلث عِبری، عربی، غربی شد. روشن است که باید از هر سؤال یا مطلبی که موجب اختلافافکنی بین اقوام ایرانی میشود، پرهیز گردد. ایران کشوری است با ملتی بزرگ؛ دارای تاریخی باشکوه و سرزمینی منسجم و واحد؛ که با همت و مجاهدت تمام اقوام مستقر در آن ایجاد شده است. همه میدانند روزی که ستارخان در مقابل پیشنهاد برافراشتن پرچم روس بر سر درِ خانهاش قرار گرفت، به سرکنسول روس، به زبان ترکی آذربایجانی گفت: «من میخواهم هفت دولت به زیر پرچم دولت ایران بیایند و شما مرا دعوت میکنید تا به زیر پرچم روسیه بروم که هرگز چنین مباد». او، با این اقدام قهرمانانه، اتحاد و انسجام ملی ملت ایران را در محکمترین و استوارترین صورت خود اثبات کرد. اقوام ایرانی، با مذاهب گوناگون، مجموعاً ملت واحدی به نام ایران تشکیل دادهاند و هیچ کدام داعیۀ «ملتی» مستقل ندارند و آنچنان چون حَلَقاتی زرّین به یکدیگر متصل و یار و یاور همدیگر شدهاند که مطالب اختلافانگیز افراد جاهل نمیتواند رخنهای در این پیکر واحد ایجاد کند. آنچه موجب طرح اینگونه مسائل میشود این است که بهجای اصالت دادن به اندیشه، زبان که ابزار بیان اندیشه است، برجسته میشود.
حافظ شیراز، لسانالغیب، چه زیبا سرود:
یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ حدیث عشق بیان کن به آن زبان که تو دانی
هر زبانی که اسباب انتقال تفکر و احساسات مبتنی بر انسانیت، مبانی اخلاقی و فضائل و سجایای والای انسانی شود، حامل اندیشهٔ انسانی است؛ وگرنه زبان فینفسه هیچ فضیلتی ندارد. به قول اهل علم «شرف المکان بالمکین». زبان هم، مانند مکان، شرافت خود را از مفاهیم و معانی بلند و انسانی تحصیل میکند.
مولانا به همین نکته توجه داشته که فرموده است:
ای بسا دو ترک چون بیگانگان وی بسا هندو و ترک همزبان
پس زبان همدلی خود دیگر است همدلی از همزبانی بهتر (یا خوشتر) است
دربارهٔ فیلم «آتابای»، آنچه مغفول مانده، تفکر و اندیشهای است که در پسزمینه و پیام این فیلم وجود دارد، و آن گسترش مهر و محبت و اعتلای مبانی انسانی و اخلاقی است؛ نه ایجاد گسست اجتماعی و شقاق و نفرتپراکنی. چرا از زبانهای اقوام ایرانی برای رساندن پیامهای انسانی، وحدت ملی، حقگوئی و احترام متقابل به همنوعان، فارغ از زبان و دین، بهره نگیریم؟ خوب است که به زبانهای دیگر اقوام ایرانی، بخشهای ناگفتهٔ ادبیات غنی و فرهنگ متنوع و تاریخ گستردۀ کشور خود را، در قالبهای گوناگون هنری، از موسیقی و شعر و فیلم، به جهانیان ابلاغ کنیم و به فرزندانمان بیاموزیم:
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
ایران پیکری است که اعضای آن را اقوام، ادیان و مذاهب گوناگون تشکیل داده و تنها با همدلی جمعی و وحدت ملی میتوان این پیکر بزرگ تاریخی را که بدخواهان چشم دیدن و بودنش را ندارند، از آسیبها و بحرانها در امن و امان نگه داشت.