میراث مکتوب- سیصد و سی و نهمین اثر از آثار مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به انتشار کتاب «رسائل خواجو»، تألیف خواجوی کرمانی (درگذشتۀ 750 ق) با مقدمه، تصحیح و تعلیقات دکتر محمود عابدی، استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی و عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی و دکتر محمد شادرویمنش، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی اختصاص یافت. این اثر هفتاد و هشتمین کتاب منتشر شده در گروه زبان و ادبیات فارسی این مؤسسه است.
«رسائل خواجو» دربردارندۀ چهار رسالۀ شمع و شمشیر، سِراجیّه، شمس و سحاب و نمد و بوریا است.
عابدی در «اشاره»ای که بر این کتاب نوشته، پرداختن به این اثر را از دو جهت دارای فایده دانسته است. وی چنین مینویسد: «نخست آشنایی بیشتر با آثار شاعری استاد و کشف انواع مهارتهای او، و دیگر رسیدن به بسیاری از کلمات، ترکیبات و تعبیرات خاصّ و تازهای که در شعر حافظ دیده بودم و، اینجا و آنجا، برای آنها پیشینهای جستجو میکردم. تأمّل در دیوان و رسائل خواجو این هر دو منظور را برآورده کرد».
وی با اشاره به برخی عبارات مانند: «سجّاده به خون نمازی کردن مردم چشم» و «کمان بر سر بیمار گذاشتن و کشیدن» در رسائل خواجو، مینویسد: «دریافتم که تصحیح این رسائل هم خوش میارزد و میتوان بخشی از اوقات پریشانرو را با آن جمع آورد و خوش کرد».
مصححان کتاب «رسائل خواجو» در مقدمۀ مفصل خود بر این اثر، خواجوی کرمانی و مطالب مربوط به آثار وی را به چند بخش تقسیم کردهاند.
از منظر مصححان، خواجوی کرمانی در میان گویندگان همروزگار خود در فراوانی و تنوّع آثار تنها با امیرخسرو دهلوی قابل مقایسه است، اینان هر دو هم غزلسرا بودهاند هم به پیروی از نظامی منظومههایی ساختهاند. دیوان خواجوی کرمانی شامل انواع قصاید، غزلیات، مسمّطات است. خواجو دیوان را در دو بخش، با عنوان صنایع الکمال و بدایع الجمال تدوین کرده است و در این کار به امیرخسرو توجه داشته است.
عابدی و شادرویمنش در ادامه از «همای و همایون»، «گل و نوروز»، «روضة الانوار»، «کمالنامه» و «گوهرنامه» به عنوان مثنویهای پنجگانه خواجو یاد میکنند.
«خواجو و نوآوری» دیگر بخش این مقدمه است. در این بخش از ابداع در تضمین، اوزان عروضی تازه و تنظیم منتخب اشعار در نزد خواجو سخن راندهاند و به این نکته پرداختهاند که خواجو در سال 747 ق گزیدهای از اشعار خود فراهم آورد، گزیدهای در موضوعات مختلف و در بیست و هشت باب و آن را مفاتیح القلوب نامید.
خوانندگان در ادامۀ مطالعۀ مقدمۀ این اثر بخشی دیگر با عنوان «خواجو با دیگران» را از نظر میگذرانند. از منظر مصححان، خواجو در آثارش به بسیاری از شاعران پیش از خود توجه داشته است و اگر نبود تأثیر آشکارتر نظامی، سعدی و امیرخسرو، میتوانستیم مقتدای او را در شاعری، سنائی، فخرالدّین اسعد گرگانی، خاقانی و کمال اسماعیل بشناسیم؛ چرا که نشانههای پیروی از هر یک در جای جای شعر او پیداست، اما در درجۀ نخست ذهن و زبان او با آثار نظامی، سعدی و امیرخسرو پیوند و مشابهت دارد.
مصححان پس از بخش مناظره و مناظرهنویسی به معرفی رسائل خواجو پرداختهاند. در بخشی از معرفی رسائل خواجو چنین میخوانیم: «رسائل خواجو که اکنون خواننده در دست دارد، در مجموعۀ رسالههای مستقلی که در آن روزها پدید آمدهاند، از جهت مایههای ادبی و زبانی از امثال خود متمایزند. هر یک از این مناظرهها به شیوۀ معمول در این نوع ادبی، میدان گستردهای است برای رجزخوانی و نقیضهپردازی شاعرانه و مجالی فراخ برای انواع تصویرسازیها در توصیف و تجسیم صورت و صفت اشیاء، شیئی که گاهی میتواند جانشین شاعر و نویسنده گردد و سخنهای ناگفته و شکوهها و شکایتهای او را بازگوید.
«شمع و شمشیر» از جمله این رسالهها است. رسالهای در مناظرۀ شمع و شمشیر، هر دو از ملازمان درگاه سلطان و بازیگران بزم و رزم. این رساله شامل هفت بخش است: مقدمّه، چهار گفتار از شمع و شمشیر و خاتمه که داوری عقل است.
«سِراجیّه» دیگر رسالۀ گنجانده شده در این اثر است. این رساله در واقع گفتوگوی نویسنده است با چراغ (سِراج). بدین ترتیب که خواجو خاطرۀ شبی را گزارش میکند که چراغی در پیش داشته است با همۀ سوختنها و گداختنها و با همۀ زیباییهایی که در وجود و شعله و نور چراغی قابل تصوّر است. این رساله به مقدمّهای در ستایش «جمال الحقّ و الدّین» آغاز میگردد و با یادی دیگرباره از سلطان و بدون ذکر نام او خاتمه مییابد.
«شمس و سحاب» و «فی مناظرة اللّبدة و الباری» (در مناظرۀ نمد و بوریا) عنوان دو رسالۀ دیگر منتشر شده در کتاب «رسائل خواجو» است. ماجرای مناظره در رساله «شمس و سحاب» از شبی آغاز میشود که مؤلف از دیوان کمال (در بعضی از نسخهها: شمس) غزلی آغاز میکند و از پردۀ حسینی (همان پردۀ بزرگ سپهر) نوایی «بر ساز میکند» و قصیدهای موشّح میخواند. با پایان گرفتن این قصیده «شمس» را میبیند که با مفاخرهای تمام از خود سخن میگوید، چنانکه سحاب را برمیانگیزاند. گفتههای تند و تیز سحاب موجب میشود که شمس بیش از پیش برافروخته شود و در مقام پاسخگویی برآید. این گفتوگوها در میان آنها تا سه بار تکرار میشود و سرانجام، ماجرا با حکمیّت آسمان و دعوت او به صلح پایان میگیرد. سال تألیف شمس و سحاب نیز 748 ق و مقارن فصل بهار است و به گفتۀ مؤلف:
فصل بهار بود که گلهای این چمن
از فیض کلک ابر مثالم شکفته شد
بر نام شه مناظرۀ ابر و آفتاب
در سال هفتصد و چهل و هشت گفته شد
رسالۀ «نمد و بوریا» مناظرهای است که در خانقاه بین نمد و بوریا پیش میآید و نتیجۀ گفتوگوها توصیۀ اکید خواجو به پرهیز و گریز از صحبت و مجالست با خانقاهیان است، در حالیکه گوینده خود در آغاز سخن به امینالدّین بلیانی، صاحب خانقاه اظهار ارادت کرده است و پیوسته خود را «مرشدی»، یعنی پیرو شیخ مرشد معرّفی میکند.
از منظر مصححان نثر خواجو در رسائل چهارگانه، چنانکه خواننده ملاحظه میکند، نتیجۀ کوششی است شاعرانه در ساختن و پرداختن هزار چهرۀ پذیرفتنی برای شخصیّتی که معمولاً با یک چهره دیده میشود. این سخن شاعرانه و پرایهام در سرتاسر هر رساله، سرشار از اطلاعات گوناگونی است که از ادیبان آن روز انتظار میرود.
خوانندۀ آشنا به متون کهن در سطر سطر این مجموعه تازگیهای زبانی خواجو را در نمونهای از بهترین نثر قرن هشتم در مییابد، تازگیهایی که در جستجوی پیشینۀ زبان حافظ، نگارنده را به جانب این رسائل برد. خوانندگان میتوانند متن کامل چهار رسالۀ معرفی شده را در ادامه کتاب از نظر بگذرانند. معرفی نسخهها، روش تصحیح و تصویر در کنار فهرست و کتابنامه از دیگر مطالب گنجانده شده در «رسائل خواجو» است.
«رسائل خواجو» از سوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب با مشارکت مهندس انوشه کیوانی، به بهای 67 هزار تومان با جلد شومیز و به قیمت 87 هزار تومان با جلد سخت منتشر شده است.
علاقهمندان برای دریافت این اثر میتوانند با شماره تلفن 66490612 داخلی 105 تماس حاصل نمایند.
مریم مرادخانی