نوروز که می شود ناخودآگاه یاد استاد ایرج افشار میکنم. یادش به خیر آخرین ساعات سال ۸۸ بود که دوست بزرگوارم جناب مجید دهقان نیری زنگ زدند که همین الان استاد ایرج افشار در طبس هستند و فردا صبح از طبس می روند. شاید نیم ساعتی به آغاز سال ۸۹ نمانده بود سریعا به اتفاق آقای دهقان نزد استاد افشار رفتیم. طبق معمول سفرهاشان به طبس با دکتر منوچهر ستوده هم سفر بودند. دیدار بسیار کوتاه بود و من که از خود بضاعتی نداشتم دو سه جلد از کتاب «جغرافیای تاریخی شهرستان طبس» نوشته آقای امینی را تقدیم استاد و همراهان نمودم. کتاب را که دیدند بسیار خوشحال شدند و فورا مشغول تورق کتاب شدند. یادی از سفرهای قبلی ایشان به طبس شد و چون چند دقیقه ای به تحویل سال نمانده بود از ما خواستند که هنگام تحویل سال نزد خانواده هامان برویم. از طرف استاد پذیرایی مختصری شدیم و خداحافظی کردیم و روانه خانه شدیم.
متاسفانه این آخرین دیدار بود واستاد در ۱۸ اسفند ۸۹ آسمانی شد. یادش به خیر.
استاد در مجله فرهنگی هنری بخارا سال ۸۹ به این دیدار اشاره ای نموده اند:
۱۵۴۴ ـ نقاشی های عمارت عمادالملکی طبس
شب نوروز که با دکتر منوچهر ستوده و دکتر محمد اسلامی در طبس بودیم دوست عزیز آقای نیری و هاشم مریدا تشریف آوردند و تجدید
دیدار شد. ضمناً نسخهای از کتابی را که آقای محمود امینی درباره طبس و تاریخ آن نوشتهاند آوردند.
چون در کتاب مذکور از عماد الملک حاکم آنجا در زمان ناصرالدین شاه مکرر یاد شده بود صحبت به عمارت عمادالملکی پیش کشیده شد، عمارتیکه با زلزله سال ۱۳۵۷ ویران شد. به آقای نیری عرض شد اتفاقاً در سفر سال ۱۳۴۴ که با ستوده دو نفری، برای نخستین بار به طبس آمدیم در دو رف بالاخانه آن عمارت دو پرده نقاشی روی گچ بود که من عکس از آنها گرفتم و در مجله یغما به چاپ رسید. سپس در «سواد و بیاض» (۱۳۴۹) تجدید چاپ شد.
چون آقای نیری خواستار شد آن عکسها را ببیند آن دو را در این جابه چاپ میرساند که دیگران هم ببینند. امیدوارم حضرت نیری بتوانند آنها را برای تالار هتل بهمن بازسازی کنند.
محمد هاشم مریدا
برای مشاهده خاطرات ارسالی «به یاد استاد» اینجا کلیک کنید.