میراث مکتوب- آشنایی من با مرحوم جوینی به سال ۱۳۴۸ برمی گردد زمانی که من تازه به عنوان استادیار زبانشناسی در دانشگاه تهران استخدام شده بودم. ایشان و آقایان برات زنجانی و حسین بهزادی اندوهجردی اسکندری که آن وقت معمّم بود ولی گاهی با کت و شلوار ظاهر می شد و مرحوم افراسیابی که این دو تن از شیراز می آمدند و چند تن دیگر دانشجوی دوره دکتری ادبیات فارسی بودند. دانشگاه برای رشته دکتری ادبیات فارسی دو واحد زبان شناسی گذاشته بود و در آن سال من عهده دار تدریس آن بودم. قبل از من همکارم دکتر هرمز میلانیان این درس را تدریس می کرد و دکتر شفیعی کدکنی هم دانشجوی آن دوره بود و دو اصطلاح محور عمودی و افقی که از اصطلاحات بسیار متداول در زبان شناسی است از آن کلاس و آن دوره به نوشته های ادبی راه یافت.
این آشنایی از آن زمان به دوستی بدل شد و ایشان چندی بعد به استخدام رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران درآمد و چند متن خوب و ماندنی را تصحیح کرد که نسخه های همه آنها در آستان قدس رضوی بود و جوینی به علت خراسانی بودن و آشنایی با آن کتابخانه توانسته بود آنها را از هفت بند کتابخانه آستان قدس بیرون بکشد و چاپ کند. یکی از آنها فرهنگ عربی به فارسی مصادراللغه بود که تنها شامل بخش افعال ثلاثی مزید بود. دیگر ترجمه مفردات قرآن بود. دیگر ترجمه ای از نهج البلاغه بود که زبان آن ویژگیهای گویش های مرکزی ایران را نشان می داد. البته بعد نسخه کهن تری از این کتاب با تاریخ کتابت ۸۸۲ در کتابخانه وزیری پیدا شد و علی صفری آققلعه آن را در شماره ۱۴ – ۱۳ (۱۳۸۶) گزارش میراث معرفی کرد. دکتر جوینی علاوه بر این سه متن که نسخه های آنها منحصر به فرد بود تفسیر نسفی را نیز که نسخه اساس آن در آستان قدس بود تصحیح و چاپ کرد. جز این به چاپ نسخه فلورانس از شاهنامه اقدام کرد که چهار جلد آن چاپ شد و ظاهراً دو جلد آن باقی مانده بود. بعضی داستان های شاهنامه را نیز مستقلا همراه با شرح لغات و برگردان به نثر چاپ کرد.
دکتر جوینی مردی شریف، خلیق و قدرشناس بود. همیشه یک نسخه از کتابهای خود را پس از خروج از چاپ امضا می کرد و به دفتر زبان شناسی می آورد و مرا از خواندن آنها بهره مند می کرد.
هرسال از برای تبریک نوروز تلفنی بنده را شرمنده می کرد. آخرین باری که صدای او را شنیدم چندماه پیش بود که رساله تحقیق در کتاب المصادر ابوبکر بستی از چاپ خارج شده بود و به مناسبت آنکه کتاب المصادر بستی از منابع مصادر اللغه بود و در آن رساله ذکر خیری از وی کرده بودم نسخه ای از آن رساله را همراه با شماره ۴ مجله فرهنگ نویسی برایش فرستادم.
دکتر جوینی همه نقدهای آثار خود را فوراً جواب می داد. یکی از همکاران ما در فرهنگستان رساله ای در نقد تفسیر نسفی نوشته بود و متن چاپی مصحح دکتر جوینی را با نسخه اساس او مقابله کرده و بدخوانیهای در آن پیدا کرده بود. من از او خواهش کرده بودم که فعلا این رساله را چاپ نکند.
روحش شاد و یاد او به خیر باد.
این آشنایی از آن زمان به دوستی بدل شد و ایشان چندی بعد به استخدام رشته ادبیات فارسی دانشگاه تهران درآمد و چند متن خوب و ماندنی را تصحیح کرد که نسخه های همه آنها در آستان قدس رضوی بود و جوینی به علت خراسانی بودن و آشنایی با آن کتابخانه توانسته بود آنها را از هفت بند کتابخانه آستان قدس بیرون بکشد و چاپ کند. یکی از آنها فرهنگ عربی به فارسی مصادراللغه بود که تنها شامل بخش افعال ثلاثی مزید بود. دیگر ترجمه مفردات قرآن بود. دیگر ترجمه ای از نهج البلاغه بود که زبان آن ویژگیهای گویش های مرکزی ایران را نشان می داد. البته بعد نسخه کهن تری از این کتاب با تاریخ کتابت ۸۸۲ در کتابخانه وزیری پیدا شد و علی صفری آققلعه آن را در شماره ۱۴ – ۱۳ (۱۳۸۶) گزارش میراث معرفی کرد. دکتر جوینی علاوه بر این سه متن که نسخه های آنها منحصر به فرد بود تفسیر نسفی را نیز که نسخه اساس آن در آستان قدس بود تصحیح و چاپ کرد. جز این به چاپ نسخه فلورانس از شاهنامه اقدام کرد که چهار جلد آن چاپ شد و ظاهراً دو جلد آن باقی مانده بود. بعضی داستان های شاهنامه را نیز مستقلا همراه با شرح لغات و برگردان به نثر چاپ کرد.
دکتر جوینی مردی شریف، خلیق و قدرشناس بود. همیشه یک نسخه از کتابهای خود را پس از خروج از چاپ امضا می کرد و به دفتر زبان شناسی می آورد و مرا از خواندن آنها بهره مند می کرد.
هرسال از برای تبریک نوروز تلفنی بنده را شرمنده می کرد. آخرین باری که صدای او را شنیدم چندماه پیش بود که رساله تحقیق در کتاب المصادر ابوبکر بستی از چاپ خارج شده بود و به مناسبت آنکه کتاب المصادر بستی از منابع مصادر اللغه بود و در آن رساله ذکر خیری از وی کرده بودم نسخه ای از آن رساله را همراه با شماره ۴ مجله فرهنگ نویسی برایش فرستادم.
دکتر جوینی همه نقدهای آثار خود را فوراً جواب می داد. یکی از همکاران ما در فرهنگستان رساله ای در نقد تفسیر نسفی نوشته بود و متن چاپی مصحح دکتر جوینی را با نسخه اساس او مقابله کرده و بدخوانیهای در آن پیدا کرده بود. من از او خواهش کرده بودم که فعلا این رساله را چاپ نکند.
روحش شاد و یاد او به خیر باد.
دکتر علیاشرف صادقی
«عزیزالله جوینی» شاهنامهپژوه درگذشتبرات زنجانیجوینیحروفی کردن نسخ خطی شاهنامه و شرح کامل آن، شخصیت دکتر جوینی را ماندگار کرد.حسین بهزادی اندوهجردی اسکندریدانشگاه تهراندکتر جوینی مردی شریف، خلیق و قدرشناس بودزبانشناسیعزیزالله جوینیعلی صفری آققلعهعلیاشرف صادقیفرهنگستان زبان و ادب فارسیکتابخانه آستان قدس رضوىمصادراللغه