ميراث مكتوب- دكتر حبيبالله عظيمي در سي و ششمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب، گفت: معتقدم در شيوه تصحيح متون هم بايد چيزي و ميزاني براي سنجش تصحيح به عنوان تصحيح سنجي باشد.
مصحح اثر در نشستي با عنوان« نقد و بررسي كتاب منهاجالولايه في شرح نهجالبلاغه» كه روز دوشنبه 23 مهر 84 در اين مركز برگزار شد، افزود: عبدالباقي را القابي چون جمال السالكين، عبدالباقي خطاط صوفي متخلص به عبدالباقي و ملقب به دانشمند نام نهاده كه اين لقب دانشمند را الحق و والانصاف درست نهاده اند. در عين حال، فرازي از نهج البلاغه را ايشان در حال كار كردن هستند از آثار مختلف عرفاني، از رساله هايي چون نقش الفصوص، المستوفي العقلي و … ابن عربي بگير تا فتوحات او كه خيلي حجيم است. باوجود آنكه در قرن 11 كامپيوتري وجود ندارد و معجم هايي نيست، ولي ذهن او به اين متون اشراف دارد و به طور طبقه بندي شده، درجاي جاي آن، از اين متون استفاده مي كند. عبدالباقي صوفي تبريزي ملقب به دانشمند است، مدتي را در خانقاه مولوي ها بود، با مصطفي در مولوي خانه، معاشرت داشته و از طرفي با سيد ميرزا ابراهيم همداني، فيلسوف بزرگي كه به قول شيخ بهايي ايشان از ميرداماد بالاتر است از لحاظ علمي، معاشرت و مكاتبه داشته است.
وي ادامه داد: مكاتبه عبدالباقي با همداني به عنوان رساله اي در كتابخانه مجلس وجود دارد. در اين مكاتبه، هم بحث هاي عرفاني و هم فلسفي را مي بينيم، همچنان كه در خود كتاب هم، بحث هاي عرفاني و فلسفي را مي بينيم و از مشاهير و خوشنويسان عهد صفوي است. در خط ثلث و نسخ استاد است. كتيبه مسجد جامع عباسي، به خط ايشان نوشته شده و ظاهراً شاه عباس از وي در بغداد دعوت مي كند، ولي دعوت را اجابت نمي كند و بعدا بنا بر نقلي، بغداد فتح مي شود و ايشان را مي آورند و خط آن كتيبه را مي نويسد. در مخازن خطي كشورمان از آثار وي، تفسير قرآني است و شرح و تفسير نهج البلاغه و شرح صحيفه سجاديه.
دكتر عظيمي، افزود: كاري كه ايشان در شرح متن دارد، متن را تقسيم به 12 باب مي كند. باب اول توحيد است كه از مفصل ترين ابوات است. باب دوم كه در خصوص رسول ا… و اهل بيت است و از حيث حجم، دومين باب به شمار مي رود. سومين باب، باب معاد است و عمده ترين افكار خود عبدالباقي در اين سه باب است. باب هاي ديگر، توضيح و تفسير در ابواب ديگر است. از اشعار و احاديث به خوبي استفاده كرده، منتها در اين كتاب، بحث عرفاني و فلسفي اش را نشان مي دهد. در باب اول، هفت خطبه را شرح مي كند كه خطبه اول نهج البلاغه، از جمله آنهاست و باز در بين خطبه ها، به اين خطبه اول مفصل تر مي پردازد. از مباحث گسترده اين باب، بحثي است در مورد توحيد. فرازي ديگر از خطبه اول در كيفيت خلق آدم است كه مفصل به آن مي پردازد، به پيمان انسان با خدا در عالم و ايام الله را تعبيرهاي زيبائي دارد. اين كتاب، منبع بسيار خوبي در بحث كيفيت خلق آدم است.
وي همچنين گفت: بحث هاي خاصي را در باب دوم با استفاده از كتب عرفاني آورده، از جمله معناي صلوات از جانب خداوند و از جانب عبدرسول چه معنايي دارد. در اين بحث، از فتوحات به خوبي استفاده مي كند. خاتم الاولياء و انسان كامل بودن حضرت محمد و سيرت و سنت پيامبر را به خوبي از متون عرفاني استفاده مي كند. افضل الاعمال قرائت القرآن را به زيبايي از نهج الفصوص و عوارفالمعارف باز مي كند. من فكر مي كنم شاهكار عبدالباقي در باب دوم اين است كه بحث خاتم الاولياء را به خوبي باز مي كند و همچنان كه به خوبي، به خاتم الانبياء مي پردازد، به خاتم الاولياء مي رسد. در باب چهارم كه كوچكترين باب است، خطبه البيان را توضيح مي دهد كه چرا ما در عبارات خطبه البيان گير كرده ايم. توضيحي مي دهد و درك فرازهاي خطبه البيان را روان مي كند و بحث ها و بابهاي ديگر آن را. باب 11 در معاد است و بحث هاي مفصل دارد و از ابن عربي هم، خوب استفاده كرده است. حديث مواقف را در هيچ جا جز فتوحات ابن عربي كامل نديده بودم كه عبدالباقي در اينجا كامل( 50 موقف را ) مي آورد و در آخرين بحث هاي عبدالباقي، همان بحث هاي جنته است.