میراث مکتوب- سازمان علمی، فرهنگی و آموزشی یونسکو در سال ۱۹۹۲م/۱۳۷۰ش برنامه حافظۀ جهانی را به تصویب رساند. چند سال بعد کمکم کمیتههای حافظۀ جهانی در کشورها شکل گرفتند و طبق آییننامۀ این برنامه هر دوسال یکبار هر کشور میتواند دو اثر از آثار نفیس خطی، سمعی بصری، نقشه و اسناد ارزشمند خود را برای ثبت جهانی پیشنهاد دهد. نیز هر کشور میتواند با کشور دیگر که اثر مشترک در کتابخانههای خود نگهداری میکنند، مشترکاً پیشنهاد دهند که این ثبت مشترک که به آن ثبت منطقهای میگویند، محدودیتی ندارد. ما در ایران تاکنون ۱۰ اثر را ثبت جهانی کردهایم هر چند ده سال دیرتر از دیگران کار بررسی آثار را آغاز کردیم. شاهنامۀ بایسنقری(کاخ گلستان) و وقفنامۀ ربْع رَشیدی(کتابخانۀ ملی تبریز) در سال ۲۰۰۷م/ ۱۳۸۸ به ثبت رسید. پنج نسخۀ نفیس از پنجگنج(خمسۀ) حکیم نظامی گنجوی و التفهیم ابوریحان بیرونی در سال ۲۰۱۱م/۱۳۹۲ش ثبت جهانی شد. نقشههای تاریخی وزارت خارجه مربوط به دورۀ قاجار و نسخهای نفیس از ذخیرۀ خوارزمشاهی(در پزشکی) در سال ۲۰۱۳م/ ۱۹۹۴ش ثبت جهانی شد. مسالک و ممالک با آلمان مشترکاً در سال ۲۰۱۵م/۱۹۹۶ش. ثبت شد. (چون نسخهای هم آنها برای ثبت ارائه کرده بودند.) کلیات سعدی هم در همین سال به ثبت رسید. جامعالتواریخ خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی در سال ۲۰۱۷م/۱۹۹۸ش. ثبت جهانی شد. مغولستان قصد مشارکت داشت اما نسخهای از جامعالتواریخ برای ثبت نداشت. ترکیه هم بعدها متوجه شد و از اینکه در ثبت این اثر مشارکت نداشته اظهار تأسف کرد. پنج اثر هم مانند عرفات العاشقین و وندیداد و … مشترکاً ثبت منطقهای شده است. مجموعه آثار مولانا(مثنوی، دیوان کبیر، فیه مافیه، مکتوبات و مجالس سبعه) امسال با مشارکت شش کشور که هر یک دارای نسخی نفیس از این آثار بودند، ثبت مشترک جهانی شد. امسال از ایران مجموعه اسناد بقعۀ شیخ صفی و اسناد روابط خارجی ایران در وزارت خارجه ثبت جهانی شد.
تدوین و آماده سازی پروندههای مسالک و ممالک، عرفات العاشقین، جامعالتواریخ و آثار مولانا، برعهدۀ بنده بود. پس از هر ثبت یونسکو گواهی ثبت را برای نگهدارندۀ اثر ارسال میکند و پیشنهاد برگزاری جشن رونمایی از این گواهی را تأکید میکند. در دورههای قبل این رونماییها در کتابخانۀ ملی یا محل نگهداری نسخه، برگزار میشد. اگر دقت شود در انتخاب عناوین آثار این موضوع لحاظ میشد که اثر برگزیده، سندی بر هویت تاریخی و ملی و علمی ایران باشد. انتخاب خمسۀ نظامی برای جلوگیری از مصادرۀ نظامیگنجوی انجام شد. مسالک و ممالک برای اینکه سه نقشۀ خلیج فارس در آن درج شده و همینطور مابقی عناوین. ترکیه تاکنون ۶ اثر را ثبت جهانی کرده، اما در سال ۲۰۰۳م/۱۳۸۲ش. نسخههای خطی آثار ابنسینا موجود در کتابخانۀ سلیمانیه را به ثبت رسانده است. توجه کشور ترکیه به ابنسینا گستردهتر از این موارد است. آنها به دلیل اینکه ابنسینا زادۀ افشنۀ بخاراست (که اکنون در جغرافیای سیاسی ازبکستان قرار دارد)، او را ترک به حساب میآورند! و کاری به اینکه او فرزند ایران بزرگ فرهنگی بوده است و هیچ اثری به ترکی تألیف نکرده هم ندارند. در قونیه ملاکشان خاک است که مولوی در آنجا دفن شده و در مورد ابن سینا هم ملاکشان زادگاه اوست که اکنون به منطقه ترکنشین تعلق دارد!
به هر روی ما در کمیتۀ حافظۀ جهانی ایران، مثنوی معنوی را برای ثبت به یونسکو پیشنهاد دادیم و نامۀ موافقت اولیۀ ثبت را هم دریافت کردیم. اما به دلایلی نامعلوم، از یونسکو نامه آمد که برای ثبت مشترک مثنوی با کشور ترکیه مذاکره کنید. ترکیه هم از ۱۲ کشور دعوت کرد به آنتالیا و پیشنهاد ثبت همۀ آثار مولانا را مطرح نمود. علت و معیار انتخاب این کشورها و اینکه چرا مثنوی به تنهایی ثبت نشود، معلوم نبود. البته آنها میتوانستند اعلام کنند که هر کشوری که نسخۀ نفیسی از آثار مولانا دارد، میتواند در فرایند این ثبت مشارکت کند. از این کشورها شش کشور ایران، ترکیه، ازبکستان، بلغارستان، آلمان و تاجیکستان در ثبت جهانی آثار مولانا به قول دوستان ترکیهای: «کلّیات مِوْلانا» همکاری کردند. جای افغانستان(زادگاه مولانا) به دلیل «طالبان» خالی بود! اما پس از دریافت گواهی ثبت که اشتباهاً میراث مکتوب را دارندۀ آثار تلقی کرده بودند و گواهی را به نام ما داده بودند، نامهای برای اصلاح گواهی ثبت فرستادیم. کمیتۀ حافظۀ جهانی ترکیه اعلام کرد که قصد دارد به مناسبت ۲۸ سپتامبر/ هشتم مهرماه که مصادف با زادروز مولانا، جشنی در قونیه مدفن مولانا برگزار کند. از هر کشور دو نفر دعوت شده بودند. قرار شد بنده و رئیس کمیسیون ملی ایران شرکت کنیم. دعوتنامه و بلیط را فرستادند و بنده طبق برنامه وارد قونیه شدم. از قبل متنی را برای سخنرانی به انگلیسی آماده کردم که متن فارسی آن را در وبگاه مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به اشتراک خواهم گذاشت.
محل برگزاری همایش هتل رامادا پلازا در ۹ کیلومتری قونیه بود و جلسه قدردانی از میهمانان، باشکوه خاصی برگزار شد. رئیس دانشگاه سلجوق قونیه، رئیس مؤسسه مطالعات مولوی شناسی، اوجال اوز رئیس کمیسیون ملی ترکیه، مصطفی سفران رئیس کمیتۀ ملی حافظۀ جهانی ترکیه، رئیس دانشگاه نجمالدین اربکان و فرماندار قونیه در آیین افتتاحیه سخنرانی کردند. سپس از هر کشور یک نفر پشت تریبون رفت و سخنان خود را به زبان انگلیسی ایراد کرد. فقط نماینده کشور تاجیکستان گفت من به زبان شیرین مولوی در محفل بزرگداشت او به فارسی سخن میگویم. بنده هم سخن خود را با سه بیت اول نینامه شروع کردم: «بشنو این نی چون شکایت میکند» و….. بعد به زبان ترکی استانبولی از برگزار کنندگان بابت دعوت از بنده به عنوان مسئول پروندۀ آثار مولانا تشکر کردم. مختصراً عرض کردم زبان فارسی از زمان سلاجقۀ روم در آناتولی تا پایان دورۀ عثمانیان حدود ۸۰۰ سال در کنار زبان محلی مردم به عنوان زبان دیوانی و رسمی حاکمان آناتولی و آسیای صغیر حضور داشته. حضور مولانا در قونیه و آرامگاه او در این مکان از باب شرف المکان بالمکین بدین معناست که هم جسم وی به اینجا قداست داده و هم اندیشههای وی در جهان کنونی در دلها و افکار دوستدارانش نفوذ داشته و دارد. عطار هم در نیشابور است و ابن سینا در همدان مدفون است، اما اندیشهها و آثار علمی و عرفانی این بزرگان همواره در انسانسازی و تمدنسازی مؤثر بوده است و این مفاخر به کسانی تعلق دارند که زبان آنها را بفهمند و به عمق اندیشههای آنان پی ببرند.
پس از اتمام جلسه عکس دستهجمعی گرفتیم و به گفت و گو با یکدیگر نشستیم. دکتر کریستف راخ رئیس بخش شرقشناسی کتابخانۀ دولتی برلین که نسخۀ نفیسی از مثنوی در آنجا نگهداری میشود و برای ثبت معرفی شده بود، شرکت کرده بود و دربارۀ برخط بودن نسخههای خطی آن کتابخانه سخن گفت. قرار شد در فهرستنویسی ۲۰۰ نسخهای که هنوز در کتابخانه برلین فهرستنویسی نشده، میراث مکتوب همکاری نماید. بنده هم فایل دونسخه از فهارس منتشرشده مؤسسه مانند فهرست نسخههای خطی فارسی کتابخانۀ کنگرۀ امریکا و کتابخانۀ فردوسی کالج وادام در آکسفورد را برای ایشان ایمیل کردم تا با نمونه کارهای مؤسسه بیشتر آشنا شود. وی گفت تمام نسخههای این کتابخانه، اسکن و دیجیتایز شده و در دسترس همگان و قابل دانلود است. گفتم در ایران هم قرار است چنین شود.
با دکتر سنجر غلاموا مدیر بخش خطی انستیتوی ابوریحان بیرونی آکادمی علوم ازبکستان به تفصیل گفت و گو کردم. ایشان گفت با حمایت آلمانیها تمام نسخ خطی این مؤسسه دیجیتایز و الان برای محققان اطلاعات کامل نسخ خطی در سایت Beruni.uz برخط و قابل دسترسی است. حدود ۱۵ فهرست هم قابل دانلود است. گفت برای دریافت تصاویر نسخههای درخواستی، متقاضی فرمی را پر میکند و با پرداخت مبلغی تصویر نسخۀ درخواستی برای شما ایمیل میشود. سنجر گفت در همین هفته کنگرۀ بین المللی بزرگداشت ابوریحان بیرونی در تاشکند در حال برگزاری است. همین وبسایت را باز کردیم، پوستر همایش را برداشت کردم، بررسی کردم دیدم متأسفانه از ایران هیچفرد یا مؤسسهای شرکت نکرده. جالبتر اینکه ۲۰ مهرماه هم در دوشنبه پایتخت تاجیکستان همایش ابوریحان بیرونی برگزار میشود. یونسکو سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ را سال گرامیداشت ابوریحان بیرونی اعلام کرده است. در ایران هم مجالسی برگزار شده است. ما هم دو سالی است در حال پیگیری برای تأمین اعتبارات لازم برای چاپ چند اثر از بیرونی هستیم تا علاوه بر رونمایی از این آثار بتوانیم با دعوت از متخصصان بیرونیشناس داخلی و خارجی، ابعاد مختلف شخصیت علمی این دانشمند بزرگ تمدن اسلامی را بررسی کنیم. میدانیم که ابوریحان کتاب التفهیم را به فارسی و عربی نوشت و ما هم در میراث مکتوب توفیق انتشار آثارالباقیه را داشتیم و قصد داریم همایش میراث علمی ابوریحان بیرونی را امسال برگزار کنیم.
عصر پنجشنبه به زیارت مولانا رفتیم و از موزه و کتابخانۀ خطی مرقد مولانا دیدن کردیم. یک نسخه از چاپ نفیس دیوان کبیر در دوجلد رحلی بزرگ به ما اهدا شد. سپس در جوار آرامگاه مولانا از موزۀ پانورامای قونیه دیدن کردیم. دیوارنگارههای سهبعدی بسیار چشمنواز، نمایشگاهی از تصاویر رنگی تاریخ اجتماعی قونیۀ عصر مولانا. البته توفیق شرکت در مراسم سماع را نیافتیم اما وزارت گردشگری ترکیه شهر قونیه را به قطب گردشگری این کشور تبدیل کرده است. با موسیقی عرفانی چرخ سماع، ابعاد زیباییشناسی موسیقی عرفانی را به تصویر میکشد و با معنویتی که در بطن روحبخش حرم مولانا متجلی است، دلباختگان او را از سراسر جهان جذب میکند. بیشک مدفن حضرت مولانا گردش اقتصادی بسیار زیادی برای این کشور در پی دارد. لابد سهمی هم به مردمش میرسد. شهری که در آن نه گدایی دیده میشود و نه زبالهگردی و نه سیل مهاجری. قونیه شهری است به ظاهر مذهبی.
شاید اغلب زنان محجبه باشند، اینطور که از ظاهر پیداست. اما در استانبول برعکس است.
دستمریزاد به دوستان کمیتۀ حافظۀ جهانی ترکیه که با دعوتشان موجب شدند مولانا را بار دیگر زیارت کنیم و دوستان جدیدی بیابیم. خدا را شکر که این سفر نیز برای مؤسسۀ میراث مکتوب عواید علمی مفیدی در پی داشت و دربارۀ زمینۀ همکاری با بخش شرقشناسی کتابخانۀ برلین و مؤسسۀ خطی ابوریحان بیرونی در ازبکستان گفت و گو شد.
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب