میراث مکتوب- چندی پیش در برنامۀ تلویزیونی جهانآرا خانم آموزگاری جملهای گفت که بر دلم نشست. گفت وقتی با دخترم جرّ و بحث کرده و او از دست من ناراحت است، به نماز نمیایستم.
اخبار متعدد تغییر و تعلیق و اخراج استادان و نخبگان دانشگاه، دل دردمندان علم و فرهنگ را آزرده کرده است. در شرایطی که جامعه نیاز به همدلی و آشتی دارد، حذف سرمایههای علمی کشور، جز آه بر دل نخواهد گذاشت.
سال گذشته که برای گرامیداشت زندهیاد استاد اذکایی به همدان رفته بودیم، دکتر داریوش رحمانیان استاد تاریخ دانشگاه تهران چنان دردمندانه و ایراندوستانه سخنرانی کرد که احساس کردم میتوان امید داشت، امثال زرینکوبها هم هنوز در جامعه امکان بالیدن دارند و لذت بردم که دانشگاه تهران چنین استادی دارد. امروز خبری در رسانهها منتشر شد که امیدوارم صحت نداشته باشد، به این مضمون که امسال برای ایشان درسی برای تدریس نگذاشتهاند و در واقع جمع کثیری از دانشجویان او را از دانشگاه و حضور وی محروم کردهاند.
چند سال پیش در مراسم تشییع استادی از محل فرهنگستان زبان و ادب فارسی، شنیدم استاد شفیعی کدکنی رو به حجتالاسلام طارمی، معاون علمی بنیاد دایرهالمعارف اسلامی، اشاره کردند به دکتر جواد بشری و گفتند این جوان، دانشپژوه آینده این کشور است. جواد بشری که چند سالی است مدرس در گروه ادبیات دانشگاه تهران است، اخیراً سربسته به من گفت میخواهد دانشگاه را رها کند. پیگیر شدم معلوم شد نام ایشان و میلاد عظیمی و عیدگاه طرقبه هم در لیست اخراج یا تعلیقند. کسانی که مقالات و کتابهای این چند نخبۀ ادبی دانشگاه را دیده و خوانده باشند، میدانند که نبود این چند تن، ثلمه و آسیبی است جبرانناپذیر به پیکر دانشگاه تهران. رسول جعفریان استاد تاریخ دانشگاه تهران که گاهی یادداشتی دردمندانه مینوشت، به او گفتند مراقب باش که با شمشیر بران مواجه هستی!
بعد از جابجایی نابجا در لغتنامۀ دهخدا و از همپاشیده شدن آن مؤسسه و قهر استادانی چون انوری و شایسته و … خدا میداند کی دیگر امور بر وفق مراد خواهد شد و یأس از دل نومیدان فروخواهد خفت.
جای آن است که خون موج زند در دل لعل
زین تغابن که خزف میشکند بازارش
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب