میراث مکتوب – این کتاب تتبعی است در تاریخ اندیشۀ سیاسی سدههای میانۀ ایران اسلامی که خود را وقف واکاوی وجوهات مختلف بخش کوچکی از آن کرده است. پرسشی که تمام این تحقیق پیرامون آن شکل گرفته است از جهاتی بسیار ساده است: سیاستنامهنویسی؟
محقق در فرآیند تحقیق با پرسشهایی متعدد و متکثر روبرو میشود که در ادبیات موضوعی این حوزه ـ سیاستنامهپژوهی ـ به طور عام و حتی گاهی ابدا، هیچ اشارهای بدانها نشده و غالباً به تکراریات بسنده شده است. پرسش از خاستگاه اجتماعی سیاستنامهنویسی، طبقاتی که حاملان تاریخی آن بودهاند، ساختارهای اقتصادیای که بر روند تولید، بازتولید، توقف یا زوال آنها مؤثر بودهاند و شاید مهمترین نکته چگونگی قرائت و فهم مفاهیم سیاستنامهای و پویامندی درونی آن. این کتاب تلاشی است کوچک برای پاسخدادن به چنین پرسشهایی و پرداختن به چنین دغدغههایی.
در همین راستا و برای پاسخ به آن پرسشها و چنان دغدغهمندیهایی، پرسش از سیاستنامهنویسی در همبستگی سه مؤلفۀ اقتصاد و سیاست و اندیشه و کشف منطق درونی سیاستنامهنویسی موضوع این پژوهش قرار گرفته است. در اینجا عبارت «کشف منطق درونی سیاستنامهنویسی» در تاریخ اندیشۀ سیاسی سدههای میانۀ ایران اسلامی حائز اهمیت بسیار است؛ چراکه عمدهترین وجه افتراق این پژوهش با آثار استاد طباطبایی است.
طبق فرضیۀ تحقیق، سیاستنامهها در همبستگی سه عامل پیشگفته شکل گرفتهاند. بنابراین طبقات اجتماعی، الگوهای معیشتی مسلط در سدههای میانه و اندیشۀ ایرانشهری (به عنوان سه متغیر مستقل) زمینهساز تولید و بازتولید ـ و شاید نهایتاً توقف و «زوال» ـ (به عنوان متغیر وابسته) سیاستنامهنویسی بودهاند.
فصل اول به تعیین قاب تحلیلی و تفسیری خودش پرداخته و با مقایسهای انتقادی میان دو روش خوانش متن و نگاهی به شیوههای فهم و روایت تاریخ، کوشیده تا متناسب با موضوع و گسترۀ کار این تحقیق قابی نظری ـ تحلیلی را تعریف کند.
فصل دوم به وجود یا عدم پدیدۀ سیاستنامهنویسی در تاریخ پرداخته است. این فصل با تشکیک مشهور منکران علیه وجود سیاستنامهنویسی ـ و متعاقباً قائلان به عدم وجود چیزی به نام «ایران» ـ آغاز میشود و میکوشد تا با دادهپژوهیهای بسیار و متعدد جریان سیاستنامهنویسی، گسترۀ آن، حاملان اجتماعیاش و منابع فکریاش را نشان دهد.
فصل سوم به پنج مؤلفۀ بنیادین متون سیاستنامهای، طیف معناییشان، نحوۀ ارتباطشان با یکدیگر پرداخته و کوشیده تا معیاری معرفتشناختی برای تشخیص و تعیین متون مرسوم به سیاستنامه فراهم کند.
فصل چهارم به بررسی اندیشۀ اقتصادی دورۀ میانه، شیوههای معیشت، بازتاب مفهومیشان در متون سیاستنامهای و تحلیل وجوه اقتصادی سیاستنامهها پرداخته است و در همین زمینه توانسته زوایای جدیدی را بر روی سیاستنامهپژوهی بگشاید.
فصل پنجم به طبقات اجتماعی، نقش آنها در تولید سیاستنامهها و تبعات روشی این رابطه برای بازتفسیرشان پرداخته است. در این فصل رابطهای معنادار میان بستر اجتماعی و متون تولیدی برقرار شده و به نظر میرسد که توانسته به گونهای از جامعهشناسی متن دست یافته باشد. در نتیجهگیری این فصل نیز بر امکانهای جدید در این حوزۀ تحقیقی تأکید شده است.
فصل ششم با تحلیل چهار رکن سازمان حکومت و شیوههای ادارهشان، به تشریح الگوهای حکمرانی در متون سیاستنامهنویسی پرداخته است. در این فصل تلاش شده که نهتنها الگویی منسجم از سازمان حکمرانی ایرانشهری ارائه شود، بلکه با ارجاعی به مبانی فکری اندیشۀ سیاسی ایرانشهری، بر انسجام منطقی این دسته متون بیش از پیش تأیید و تأکید شده است.
در نهایت تحقیق با تعریف سیاستنامهنویسی و جریان آن، امکانهای تعمیم دادهها، پیگیری برخی فرضیهها و نسبت تحقیق با دیگر ادبیات پژوهشی این حوزه به نتیجهگیری رسیده است.
در پایان این نکته گفتنی است که این اثر اساس را بر کارهای سه بزرگ این عرصه ـ زرنتال، طباطبایی، فیرحی ـ قرار داده و بهویژه بر آثار ارزشمند استاد دکتر سیدجواد طباطبایی و جناب دکتر فیرحی تکیه کرده است.
فهرست مطالب کتاب:
پیشگفتار: سخنی و سپاسی
مقدمه: ساختار پژوهش
فصل اول: نظریه و روش
فصل دوم: هنگامۀ تدوین
فصل سوم: مبانی فکری اندیشۀ سیاسی جریان سیاستنامهنویسی
فصل چهارم: وجوه اقتصادی سیاستنامهنویسی
فصل پنجم: طبقات اجتماعی در ایران (اواخر ساسانی و سدههای نخستین)
فصل ششم: الگوی حکمرانی در سیاستنامهنویسی
نتیجهگیری
منابع و مأخذ
مرادی طادی، محمدرضا، جریان سیاستنامهنویسی در تاریخ اندیشۀ سیاسی سدههای میانۀ ایران (همبستگی اقتصاد و سیاست و اندیشه)، تهران، تمدن علمی، 342 صفحه، قطع: وزیری، بها: ۴۲۵۰۰۰ ریال، 1397.
منبع: کتابخانۀ تخصصی ادبیات