ميراث مكتوب : دكتر ثبوت در نشست بررسي آثار و آراي قاضي سعيد قمي گفت: زاويهاي كه براي نظر افكندن به آثار قاضي سعيد انتخاب كردهام، تمثيل آيينه در تبيين رابطه حق و خلق و رابطه موجود برتر و موجود فروتر است.
وي ادامه داد:در تبيين ربط خلق به حق، گاهي آيينه را عبارت از عدم و عالم را صورت منعكس در آيينه ميدانند و گاهي تمثيل آيينه را در «سير من الخلق الي الحق» به كار ميبرند و اشياء را آيينههاي ذات و وجود حق و واسطههاي مشاهده اسماء و صفات ميشمارند، اعم از اين كه مشاهده كننده حق باشد يا خلق.
قاضي سعيد در ذيل روايتي به تبيين ربط خلق به حق با استفاده از تمثيل آيينه و تصوير ميپردازد كه به گمانم قديميترين مورد استفاده از اين تمثيل را در آن روايت بايد جست. شيخ صدوق كه در قرن چهارم ميزيسته است، اين روايت را در دو كتاب توحيد و عيون اخبارالرضا آورده كه پرسش هاي عمران صابي از امام رضا و پاسخ هاي امام را دربردارد. به موجب اين روايت، وقتي كه عمران از امام سؤال ميكند كه: آيا خدا در خلق است يا خلق در خداست؟ امام پاسخ را با اين پرسش آغاز ميكند كه: آيا تو در آيينهاي يا آيينه در توست؟
وي افزود:قاضي سعيد در شرح اين روايت مينويسد: “بدان كه آيينه از شگفت ترين و دقيقترين چيزهاست و شناخت چگونگي عمل آن در ارائه بعضي از مراتب حقايق الهيه و خصوصاً مسئله دشوار ربط خلق به حق مدخليت عظيم دارد و جلوهگاهي روشن است براي كسي كه حقيقت امر آن را دريابد. خداوند عمل آيينه را مثال و نمونهاي براي صدور اشياء از خود و تجلي ذاتي خود قرار داد، زيرا كسي كه در آيينه مينگرد صورت خويش را در آن ادراك ميكند و ميداند كه قطعاً صورت خويش را ادراك كرده ، در عين حال كه ميداند كه صورت خدا را ادراك نكرده ، زيرا كه آن را در آيينه كوچك، بسيار كوچك و در آيينه بزرگ، بسيار بزرگ و به هر حال به گونهاي ميبيند كه چنان نيست. همچنين عواملي مانند مُحدب و مقعر بودن آيينه موجب ميشوند كه يك صورت به گونههاي متفاوت در آن منعكس شود.با اين همه، صاحب صورت نميتواند منكر شود كه آنچه ميبيند ،صورت اوست. آيينه از عجايب صُنع خداوندي و دربردارنده غرايب حكمت اوست كه آن را نمونهاي براي شناخت حقيقت جهان قرار داده ، جهاني كه شيئي مانند سايه و در حقيقت لاشهاي است. آري، عالم در برابر حق لاشه محض است هرچند كه مانند تصوير صورت در آيينه شيء مينمايد. بنابر طريقه بيشتر محققانِ اهل توحيد عدم به منزله آيينه و عالم صورتِ منعكس در آيينه و انسان چشم آن صورت است”.
دكتر ثبوت همچنين گفت: در نزد ما نفس آيينه و عالم صورت است، زيرا كه حق تعالي خواست كمالاتي را مشاهده كند كه- به معنايي كه عارفان ميدانند- عين او و محبوب او و از نهفتههاي غيبالغيوب اوست كه به گونهاي گنج پنهانش ساخته است. آري، چون حق خو،است اين كمالات را مشاهده كند. انسان را آفريد، زيرا كه شيئي كه خود را در خود، به گونهاي كه در غيبالغيب آن است، رؤيت ميكند ،رؤيتش مانند رؤيت غير خود در خود نيست، هرچند كه در مورد اخير هم شيء مستقلي وجود ندارد و آنچه را كه شيء ميشماريم، تنها امري اعتباري است و آيينهاي كه عدم است تجلي اعيان و اسماء را پذيرا شده است.
قاضي سعيد آينگي خدا و انسان را ــ و البته با دو معناي متفاوت ــ نيز در نظر داشته است كه آن را بدين گونه توضيح داده است:” آفريننده اشياء از طريق آفريدن آنها بر خردها تجلي ميكند، زيرا كه خردها آن اشياء را مظاهر صنع خدا و آيينههاي نور و جلوهگاه هاي ظهور اسماء و صفات او ميدانند و آنها را دليل بر هستي خدا و صفات و نام هاي او ميگيرند، اما كساني كه به معرفت نور الهي نايل شدهاند و به مرتبت محبوبيت كامل او رسيدهاند در صحنه هستي جز خدا نديدهاند و هيچ چيزي نميبينند مگر اين كه پيش از آن خدا را ديدهاند، زيرا كه اعيان ممكنات در حالت خفا و استقارند و آنچه آنها را ظاهر ميكند و دليل ما به سوي آنهاست ،خداوندي است كه نور آسمان ها و زمين است.”
تمثيل آيينه در تبيين رابطه حق و خلق
ميراث مكتوب : دكتر ثبوت در نشست بررسي آثار و آراي قاضي سعيد قمي گفت: زاويهاي كه براي نظر افكندن به آثار قاضي سعيد انتخاب كردهام، تمثيل آيينه در تبيين رابطه حق و خلق و رابطه موجود برتر و موجود فروتر است.
مطالب مرتبط
ارسال دیدگاه