
در آنجا گفتم که اين تفسير يک هسته قديمی دارد که ابن بابويه آن را در آثارش به نقل از شخصی مجهول الحال به نام ابوالحسن محمد بن القاسم المفسّر الجرجاني نقل کرده؛ اما بعداً در اوائل سده ششم قمری متن فعلی بر پايه آن متن قديمی ساخته و پرداخته و بخشهای بسيار زيادی بدان افزوده شده و مقدمه ای داستانی و خيال پردازانه ای بدان ملحق شده است.
چنانکه می دانيم بيشتر فقها و رجاليان شيعه اين کتاب را اساساً معتبر نمی دانند و تعابيری بسيار منفی درباره آن دارند (نک: مقاله مفيد دانشمند جناب آقای رضا استادی درباره اين کتاب که اين اقوال را دسته بندی و مورد بررسی قرار داده است؛ در زبانهای خارجی بارآشر درباره اين کتاب بخشی را در کتابش درباره تفسير شيعی قرآن اختصاص داده است). متن مقاله پيشگفته خود را با اندکی تغيير در اينجا ديگر بار منتشر می کنم. اما اينجا مناسب است که چند نکته ديگر را در قالب تکميل و توضيح آنچه چند سال پيش نوشته ام به همراه ذکر تعدادی از شواهد بحث به عنوان مقدمه اضافه کنم.
ادامه اين مقاله نوشته حسن انصاري را اینجا بخوانيد.