یونانیان نیز همچون مسلمانان، نخست به ترجمۀ آثاری دربارۀ احکام نجوم و پزشکی عملی همت گماشتند. مقالات دوم و سوم جُنگی یونانی دربارۀ احکام نجوم مشهور به اسرار ابومعشر که در حدود 1000م فراهم آمده بود، ترجمۀ یونانی گزارش شاذان ابن بحر از مذاکراتش با ابومعشر بلخی و گزیدههای بسیار مفصلی از المدخل الکبیر الى علم احکام النجوم ابومعشر را در بر داشت. احکام تحاویل سنی الموالید ابومعشر نیز در همین روزگار به یونانی ترجمه شد. دیوید پینگری 5 مقالۀ موجود متن یونانی را منتشر کرده است. این مقالات در سدۀ 13م از یونانی به لاتین ترجمه، و در 1559م در بازل منتشر شد(پینگری، «ابومعشر بلخی»، 35,37-39، «ابومعشرجعفر…»، 338,339). در همین سالها، زادالمسافر و قوت الحاضر ابن جزّار نیز به یونانی ترجمه شد. این کتاب، به پیروی از سنتی بسیار کهن، برای کسانی که به پزشک دسترسی نداشتند، نوشته شده بود و گویا همین ویژگی موجب شد که خیلی زود به یونانی ترجمه شود. نام مترجم، در بیشتر دستنوشتههای یونانی، از جمله کهنترین آنها کنستانتین اهل رگیوم (امروزه منطقۀ کالابره در جنوب ایتالیا)، و در یکی دیگر از نسخههای کهن کنستانس ممفیسی آمده است. بهنظر دارمبرگ، با توجه به قدمت دستنویس واتیکان، این مترجم نمیتوانسته است همان کنستانتین افریقی باشد (ص500-501, 504-505؛ نیز دارمبرگ و روئل، 582؛ دوگا، 291-292؛ بن میلاد، 33-34؛ لمان، 263-268). البته لکلر ترجمۀ یونانی را جدیدتر از ترجمۀ لاتین دانسته (I/413)، و پنتاگالوس نیز در مقالهای که در ضمن مجموعه مقالات گردهمایی هزارۀ ابن جزار ( الندوة العلمیة الالفیة، احمد بن الجزار، ابحاث و دراسات، تونس، 1987م، ص 41-54) به چاپ رسیده، ترجمۀ یونانی را نیز به کنستانتین افریقی نسبت داده است (قس: اشتاین اشنایدر، «کنستانتین… »، 364، «ترجمهها… »، 17، که از ترجمۀ یونانی سونسیوس (؟) نیز یاد میکند؛ نیز قس: سارتن، I/682، که این ترجمه را ناقص و ترجمۀ مورد نظر دارمبرگ را کامل خوانده است). اما باید به خاطر داشت که مترجم روایت یونانی،دستکم دربارۀ انتساب اثر به مؤلف اصلی (ابن جزار) امانت را رعایت کرده، ولی کنستانتین در ترجمههای خود هرگز چنین نکرده است (نک : دارمبرگ، 490, 507-508). روایت یونانی را باید تفسیری از روایت عربی دانست، زیرا مترجم به هنگام ترجمۀ متن اصلی، نکات بسیاری از دیدگاههای ابوبکر رازی، اریباسیوس و «یوحنای دمشقی» ــ تصحیفی از نام یوحنا ابن سرابیون یا یوحنا ابن ماسویه (نک : اشتاین اشنایدر، «کنستانتین»، 374-377؛ لکلر، I/117؛ میهلی، 90؛ شیپرگس، 97؛ کمبل، I/72) ــ را بر آنافزوده است (دارمبرگ، 505ff. ؛ دوگا، 290). پس پزشکان یونانی زبان دست کم از سدۀ 11م بهواسطۀ این«تفسیر» با نظریات این پزشکان آشنا بودهاند. تعدد نسخههای ترجمۀ یونانی (دارمبرگ، 501-502؛ گابریلی، 49؛ بن میلاد، 31-32) را باید نشانۀ آوازۀ بسیار این ترجمه در بیزانس دانست.
ادامه اين مطلب نوشته دكتر يونس كرامتی را اینجا بخوانيد.