میراث مکتوب- نگاهی به کتاب «تاریخ سیاسی ایران از شاهنشاهی هخامنشی تا کنون» نوشتهی جین رالف گالثویت.
محمدامین منصوری: کتاب تاریخ سیاسی ایران از شاهنشاهی هخامنشی تا کنون که جین رالف گالثویت نوشته در پاییز ۱۳۹۱ و با ترجمهی غلامرضا علی بابایی به بازار کتاب روانه شده است. انتشارات کتاب آمه این کتاب را با بهای ۱۶۰۰۰ تومان و در ۴۷۰ صفحه چاپ و توزیع کرده است.
همهی ما با این گزاره آشنا هستیم: ایرانیها حافظهی تاریخی ضعیفی دارند. این گزاره چه درست باشد و چه غلط نمایان گر ضرورتی تاریخی است و آن هم توجه به تاریخ کشوری است که در آن زندگی میکنیم. در بین شاخههای مختلفی که به تاریخ مربوط میشوند، تاریخ سیاسی ایران یکی از مهجورترین حوزهها است. کمتر مترجم و یا محققی در حوزهی تاریخ سیاسی ایران قلم زدهاند و یا به ترجمه پرداختهاند. اما این تنها یک سویهی ماجرا است. سویهی دیگر آن به دشواری تحقیقات تاریخی مرتبط است. ایران کشوری است با تاریخی چندین هزار ساله و لذا هر کار تحقیقیای، مشخصأ در حوزهی تاریخ سیاسی نیازمند سالها تلاش و ممارست است.
جین رالف گارثویت استاد و پژوهشگر تاریخ ایران در کالج دارتموث انگلستان است. عنوان اصلی کتابی که غلامرضا علی بابایی ترجمه کرده است The Persian است که به معنای ایرانیان یا پارسیان است و در سال ۲۰۰۵ تألیف شده است. گارثویت روی خاورمیانه تحقیق میکند و مدتی را هم در ایران بوده است ولی مشخصا حوزهی اصلی تخصصش تاریخ اجتماعی ایران است و این کتاب را برای دانشجویان انگلیسی زبان نوشته تا به گفتهی خودش با «فرهنگی وسیع و گسترده اما کمتر شناخته شده آشنا گردند.» به همین دلیل، میتوان گفت که این کتاب با وجود حجیم بودن، کتابی تخصصی که برای اهل فن نوشته شده باشد، نیست بلکه کتابی است که بیشتر میتواند مورد علاقهی دانشجویان و علاقمندان تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران قرار بگیرد. نکتهی دیگری که بر اهمیت کتاب فوق الذکر میافزاید جدید بودن آن است. کتاب تاریخ سیاسی ایران و یا پارسیان به واقع همان طور که ذکر شد در سال ۲۰۰۵ چاپ شده است و همین مسأله میتواند به کتاب اهمیت فزونتری بدهد.
کتاب تاریخ سیاسی ایران از زمان آغاز تا امروز با کالبدشناسی حکومتگران شروع میشود و در واقع ادعای نویسنده این است که در آن دوران اقتصاد ایران مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده است. یکی از بنیادینترین مباحث کتاب دربارهی رهبری فرهمند در ایران باستان است. وی نشان میدهد که چگونه در دورهی هخامنشیان مفهوم فرمانروای دادگر که بر همه جا «داد» را میگستراند شکل گرفت و زمینههای تاریخی و اقتصادی و سیاسی آن را مورد بررسی قرار میدهد. فرهمندی فرمانروا به زبان سیاست امروزی همان کاریزماتیک بودن است. همان طور که میدانیم این فرهمندی در تاریخ سیاسی ایران نقش مهمی را ایفا کرده است و حتی سهروردی در رساله الابراج خودش از فره ایزدی قطب یاد میکند و به همین روی دقت به پیدایش و تکوین این مفهوم از زمان هخامنشیان به بعد بسیار مهم است. آشکارا نویسنده در این بحثش متأثر از ماکس وبر و نظریهی وی دربارهی پیدایش سلطنت در کشورهای شرقی است و میتوان رگههای این تأثیر را دید. البته مؤلف مسیر خودش را مستقل و با استناد به مدارک و منابع موجود پیش میبرد.
به نظر نویسنده، پس از فتح ایران به دست اسلام، ایلات نجدنشین توانستند قدرت را به دست بگیرند و با بهره گیری از مهارت دیوان سالاران برجای مانده از دورهی ساسانیان توانستند حکومت کنند. نویسنده به شرح دلایل کشمکش حکومت مداران متأخر در ایران میپردازد و مفصلأ نقش عباس میرزای ولی عهد را که وارث والی آذربایجان بود نشان میدهد. عباس میرزا نقش بسیار مهمی در نوسازی قشون ایرانی داشت. وی در نخستین جنگ بین ایران و روسیه پی برد که سواره نظام قبیلهای توان مقابله با قشون مجهز روسها را ندارند و لذا باید دست به نوسازی گستردهای در ساختار نظامی ایران بزند. وی دانشجویان زیادی را روانهی اروپا کرد تا بتوانند به معلومات روز دست یابند و در ضمن برای جلوگیری از شورشهای مذهبی تلاش کرد تا اعتماد علما را هم جلب کند. شیخ الاسلام که از دوستان وی نیز بود تلاش کرد تا نشان دهد که این کار با مبانی اسلام تضادی ندارد چرا که در قرآن خداوند میفرماید: «خداوند آن مومنان را که در صف مجاهده با کفار مانند صف آهنین و پولادین هستند دوست میدارد.»
یکی دیگر از بخشهای مهم کتاب به بررسی عواملی که باعث پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ میشود اختصاص دارد. از نظر نویسندهی کتاب، یکی از عواملی که سبب شد رژیم سلطنتی در ایران فروپاشیده شود، منهای فساد اقتصادی و فقدان آزادیهای سیاسی، شخص شاه ایران بود. شاه درون لایهای از تعریفها و تمجیدهایی فرو رفته بود که باعث شده بود آن قدر پروار شود تا دیگر هیچ ارتباطی با واقعیت ایران برقرار نکند. برخی از مداحان و چاپلوسان وی را تا سطحی رساندند که گویا میتواند بر آمریکا هم سلطنت کند. این خود بزرگ بینی مفرط شاه که در کنار همان فره ایزدیای که به غلط گمان میکرد دارای آن است، دلیل اساسیای است که شاه و رژیمش تاریخشان سر آمد. به واقع انقلاب ۵۷ یک تصادف نبود بلکه یک ضرورت تاریخیای بود که باید رخ میداد. این را شاید بتوان از خلال تحلیلهای این کتاب جذاب و خواندنی بیرون کشید.
محمدامین منصوری: کتاب تاریخ سیاسی ایران از شاهنشاهی هخامنشی تا کنون که جین رالف گالثویت نوشته در پاییز ۱۳۹۱ و با ترجمهی غلامرضا علی بابایی به بازار کتاب روانه شده است. انتشارات کتاب آمه این کتاب را با بهای ۱۶۰۰۰ تومان و در ۴۷۰ صفحه چاپ و توزیع کرده است.
همهی ما با این گزاره آشنا هستیم: ایرانیها حافظهی تاریخی ضعیفی دارند. این گزاره چه درست باشد و چه غلط نمایان گر ضرورتی تاریخی است و آن هم توجه به تاریخ کشوری است که در آن زندگی میکنیم. در بین شاخههای مختلفی که به تاریخ مربوط میشوند، تاریخ سیاسی ایران یکی از مهجورترین حوزهها است. کمتر مترجم و یا محققی در حوزهی تاریخ سیاسی ایران قلم زدهاند و یا به ترجمه پرداختهاند. اما این تنها یک سویهی ماجرا است. سویهی دیگر آن به دشواری تحقیقات تاریخی مرتبط است. ایران کشوری است با تاریخی چندین هزار ساله و لذا هر کار تحقیقیای، مشخصأ در حوزهی تاریخ سیاسی نیازمند سالها تلاش و ممارست است.
جین رالف گارثویت استاد و پژوهشگر تاریخ ایران در کالج دارتموث انگلستان است. عنوان اصلی کتابی که غلامرضا علی بابایی ترجمه کرده است The Persian است که به معنای ایرانیان یا پارسیان است و در سال ۲۰۰۵ تألیف شده است. گارثویت روی خاورمیانه تحقیق میکند و مدتی را هم در ایران بوده است ولی مشخصا حوزهی اصلی تخصصش تاریخ اجتماعی ایران است و این کتاب را برای دانشجویان انگلیسی زبان نوشته تا به گفتهی خودش با «فرهنگی وسیع و گسترده اما کمتر شناخته شده آشنا گردند.» به همین دلیل، میتوان گفت که این کتاب با وجود حجیم بودن، کتابی تخصصی که برای اهل فن نوشته شده باشد، نیست بلکه کتابی است که بیشتر میتواند مورد علاقهی دانشجویان و علاقمندان تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران قرار بگیرد. نکتهی دیگری که بر اهمیت کتاب فوق الذکر میافزاید جدید بودن آن است. کتاب تاریخ سیاسی ایران و یا پارسیان به واقع همان طور که ذکر شد در سال ۲۰۰۵ چاپ شده است و همین مسأله میتواند به کتاب اهمیت فزونتری بدهد.
کتاب تاریخ سیاسی ایران از زمان آغاز تا امروز با کالبدشناسی حکومتگران شروع میشود و در واقع ادعای نویسنده این است که در آن دوران اقتصاد ایران مبتنی بر کشاورزی و دامداری بوده است. یکی از بنیادینترین مباحث کتاب دربارهی رهبری فرهمند در ایران باستان است. وی نشان میدهد که چگونه در دورهی هخامنشیان مفهوم فرمانروای دادگر که بر همه جا «داد» را میگستراند شکل گرفت و زمینههای تاریخی و اقتصادی و سیاسی آن را مورد بررسی قرار میدهد. فرهمندی فرمانروا به زبان سیاست امروزی همان کاریزماتیک بودن است. همان طور که میدانیم این فرهمندی در تاریخ سیاسی ایران نقش مهمی را ایفا کرده است و حتی سهروردی در رساله الابراج خودش از فره ایزدی قطب یاد میکند و به همین روی دقت به پیدایش و تکوین این مفهوم از زمان هخامنشیان به بعد بسیار مهم است. آشکارا نویسنده در این بحثش متأثر از ماکس وبر و نظریهی وی دربارهی پیدایش سلطنت در کشورهای شرقی است و میتوان رگههای این تأثیر را دید. البته مؤلف مسیر خودش را مستقل و با استناد به مدارک و منابع موجود پیش میبرد.
به نظر نویسنده، پس از فتح ایران به دست اسلام، ایلات نجدنشین توانستند قدرت را به دست بگیرند و با بهره گیری از مهارت دیوان سالاران برجای مانده از دورهی ساسانیان توانستند حکومت کنند. نویسنده به شرح دلایل کشمکش حکومت مداران متأخر در ایران میپردازد و مفصلأ نقش عباس میرزای ولی عهد را که وارث والی آذربایجان بود نشان میدهد. عباس میرزا نقش بسیار مهمی در نوسازی قشون ایرانی داشت. وی در نخستین جنگ بین ایران و روسیه پی برد که سواره نظام قبیلهای توان مقابله با قشون مجهز روسها را ندارند و لذا باید دست به نوسازی گستردهای در ساختار نظامی ایران بزند. وی دانشجویان زیادی را روانهی اروپا کرد تا بتوانند به معلومات روز دست یابند و در ضمن برای جلوگیری از شورشهای مذهبی تلاش کرد تا اعتماد علما را هم جلب کند. شیخ الاسلام که از دوستان وی نیز بود تلاش کرد تا نشان دهد که این کار با مبانی اسلام تضادی ندارد چرا که در قرآن خداوند میفرماید: «خداوند آن مومنان را که در صف مجاهده با کفار مانند صف آهنین و پولادین هستند دوست میدارد.»
یکی دیگر از بخشهای مهم کتاب به بررسی عواملی که باعث پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ میشود اختصاص دارد. از نظر نویسندهی کتاب، یکی از عواملی که سبب شد رژیم سلطنتی در ایران فروپاشیده شود، منهای فساد اقتصادی و فقدان آزادیهای سیاسی، شخص شاه ایران بود. شاه درون لایهای از تعریفها و تمجیدهایی فرو رفته بود که باعث شده بود آن قدر پروار شود تا دیگر هیچ ارتباطی با واقعیت ایران برقرار نکند. برخی از مداحان و چاپلوسان وی را تا سطحی رساندند که گویا میتواند بر آمریکا هم سلطنت کند. این خود بزرگ بینی مفرط شاه که در کنار همان فره ایزدیای که به غلط گمان میکرد دارای آن است، دلیل اساسیای است که شاه و رژیمش تاریخشان سر آمد. به واقع انقلاب ۵۷ یک تصادف نبود بلکه یک ضرورت تاریخیای بود که باید رخ میداد. این را شاید بتوان از خلال تحلیلهای این کتاب جذاب و خواندنی بیرون کشید.
منبع: پایگاه اطلاع رسانی شهر کتاب