کد خبر:2997
پ
aledavod-m

اقتداری و خلیج فارس شناسی

بیش چهل سال است که استاد احمد اقتداری را می‌شناسم و به ایشان ارادت می‌ورزم

میراث مکتوب – آنچه در ادامه می‌آید سخنرانی استاد سیدعلی آل داود در مراسم جایزه موقوفات افشار است که روز شنبه ۲۱ اردیبهشت برگزار شد.
بیش چهل سال است که استاد احمد اقتداری را می‌شناسم و به ایشان ارادت می‌ورزم. نخستین آشنایی هنگامی رخ داد که ایشان مقاله ای طولانی تحت عنوان «جزایر چهارگانه خلیج فارس و دلایل تعلق تاریخی آن ها به ایران زمین» در دهه پنجاه می نوشتند و قسمت هایی از این مقاله مستدل و مفصل در چند شمارۀ مجله یغما به چاپ رسیده بود. من آن روزها دانشجو و گرداندۀ امور داخلی مجله بودم. ناگهان نامه ای اخطار مانند از وزارت امور خارجۀ ایران رسید که چاپ این مقاله را متوقف کنید؛ زیرا سبب تحریک عرب ها می شود. استاد رنجیده خاطر شد اما چاره ای هم نبود؛ مجله البته تقصیری نداشت و دستور از جایی دیگر رسیده بود. استاد اقتداری همچون بسیاری از مورخان دیگر که در مقولۀ ارتباط تاریخی ایران با عرب ها پژوهش کرده بودند اعتقاد داشت که کوتاه آمدن در برابر اعراب نه تنها باعث ایجاد الفت و روابط حسنه و مطلوب نمی شود بلکه بر دامنۀ توقعات آنان خواهد افزود. از آن اوقات تا کنون ارادت من پیوسته به ایشان افزوده شده است. اقتداری در سال های عمر پژوهشی خود بر چند رشتۀ گوناگون تحقیق و پژوهش کرده و آثاری ارزنده و دست اول تألیف کرده است. امّا تحقیقات اصلی و مفصل او در زمینۀ شناخت آثار تاریخی و باستانی خطۀ جنوب ایران از خوزستان تا سواحل خلیج فارس و دریای عمان است و گران ترین اثر وی ۵ جلد مفصل است که پیش از انقلاب توسط انجمن آثار ملی به چاپ رسیده است. قصد پژوهش نخستین اثر در این زمینه یعنی کتاب «آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان» در سال ۱۳۴۵ در ذهن او پدید آمد. اقتداری پس از ملاحظۀ کتاب «اقلیم پارس» نوشتۀ دانشمند فقید محمدتقی مصطفوی به فکر تنظیم و تدوین این اثر افتاد. انجمن آثار ملی هم که در آن روزگار پیشگام این گونه امور و پشتیبان محققان بود انجام و اتمام این کار را از اقتداری درخواست کرد. وی نخست سراسر متون فارسی و عربی را که نامی از شهرها و آبادی های کنارۀ دریای پارس و دریای عمان در آن ها دیده می شد از قدیم ترین اعصار تا امروز مورد مداقه و بررسی قرار داد؛ سپس به تحقیقات میدانی روی آورد. بارها سرزمین های جنوب ایران از خوزستان تا سواحل شمالی و جنوبی خلیج فارس را به قدم سیاحت و پژوهش درنوردید و به جزائر و امارات عربی مکرر سفر کرد و یادداشت های مفیدی گرد آورد.
او در آغاز از بندر مهروبان شروع کرد که در کنارۀ خلیج فارس و در سرحد فارس یا خوزستان قرار داشت سپس به جاهای دیگر که در امتداد ساحل شمالی خلیج فارس قرار داشتند سر کشید کار دیگر وی بررسی و تحقیقات و پژوهش های ایران شناسان و سفرنامه نویسان غربی بود و پس از مطالعه نکات لازم را از آن منابع نیز استخراج کرد و به این ترتیب دو مجلد نخست اثر او با عنوان «در دیار شهریاران» در سال ۱۳۴۸ به چاپ رسید. جلد دوم و سوم مشتمل بر معرفی آثار تاریخی خوزستان است و در سال ۱۳۵۳ انتشار یافت. جلد چهارم تحت عنوان خوزستان و کهگیلویه و ممسنی در سال ۱۳۵۸ و جلد پنجم که بخش عمدۀ آن در باب ارّجان است و از یک متن آلمانی برگردانده شده در سال ۱۳۵۹ به چاپ رسیده است. طبعاً مجلدات پنجگانۀ مزبور منبع و مأخذ تمامی محققانی خواهد بود که قصد دارند در این حوزه ها به پژوهش و تحقیق بپردازند. مؤلف سرانجام نتیجه می گیرد که همۀ این آثار معرفی شده و همۀ اقوام و طوایف و مردمان سرزمین پهناور جنوب ایران، همه بارقه ای از سرزمین ایران را در خود جمع دارند و دگرگونی ها و دست اندازی های دشمنان هرگز نتوانسته این هویت ملی ایران را در قلوب مردمان این خطه از میان بردارد. وجه پر اهمیت این اثر مفصل او اطلاعاتی است که از سرزمین و ساکنان جنوب خلیج فارس به دست می دهد. اقتداری با اعراب آن سوی آب از قدیم الایام دم خور و دمساز و آشنا بوده و با کسانی از بزرگان آنان همواره معاشرت داشته است. او به این امر در کتاب خاطرات خود که با عنوان «کاروان عمر» حدود بیست سال پیش به طبع رسیده مکرر اشاره کرده است. از جمله در جایی از همین کتاب نوشته است که: زمانی امیر دبی به او گفته بود که وی برای آبادانی امیر نشین خود از دولت ایران کمک طلبیده است. سال ها بعد که اقتداری دیگر بار گذارش به آن جا افتاده بود دبی را آبادان و بی نیاز دید. پس فرصت را غنیمت شمرد و از بازرگانان آن جا که تبار ایرانی داشتند درخواست کرد که بخشی از سرمایۀ خود را در راه آبادانی سرزمین پدری به کار گیرند. از خدمات دیگر علمی اقتداری در این حوزه تألیف کتابی مستقل در باب خلیج فارس است که آن را انتشارات فرانکلین سال ها قبل از انقلاب در زمرۀ مجموعه جوانان خود انتشار داد. خدمت دیگر او تدوین و تصحیح و نشر آثار سدیدالسلطنه کبابی دانشمند بسیاردان خطۀ جنوب ایران و از بزرگان قرن پیش است. آثار او را که تا دهه ۵۰ به چاپ نرسیده بود نواده اش به کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران اهدا کرد مشروط به آن که فقط اقتداری حقّ تصحیح و نشر آن ها را داشته باشد. مجموعۀ دیگری که باید آن را در زمرۀ ذخایر ارزندۀ اقتداری به شمار آورد تعداد زیادی عکس از مناطق جنوبی ایران است که ظاهراً بالغ بر چند هزار قطعه می گردد. این تصاویر مربوط به ابنیه و عمارات و روستاها و مراسمی است که چه بسا امروزه خبری از آن ها نیست یا از میان رفته با به شکل دیگری تحول یافته اند. این تصاویر که با توضیح اقتداری همراه است منبع خوبی برای محققان و مورخان خواهد بود و مجموعۀ آن ها هم اکنون در گنجینۀ اهدایی اقتداری در مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی نگهداری می شود و دایره المعارف امیدوار است این مجموعه را به صورت cd انتشار دهند و عندالاقتضا آن ها را بر روی سایت مرکز قرار دهد.
ذکر این نکته هم ضروری است که اقتداری افزون بر شخصیت علمی در زمرۀ وکلای برجستۀ دادگستری هم بوده هر چند از این نمد کلاهی نصیبش نشده است. او بخشی از عمر خود را در این شغل گذرانده است و قسمتی از کتاب خاطراتش که در سال ۱۳۷۲ به چاپ رسیده مختصّ خاطرات چهل سالۀ وکالت دادگستری است. وی در سال ۱۳۳۴ و پس از ۱۲ سال خدمت در فرهنگ به کسوت وکالت درآمد. او در آغاز بنا به توصیۀ دکتر سید علی شایگان عضو برجستۀ جبهۀ ملی ایران و استاد دانشکدۀ حقوق به کار قضا و تحصیل در رشتۀ حقوق کشانده شد. اما هم در خاطراتش مکررا اشاره می کند که علاقۀ چندانی به وکالت نداشته و از این که به این راه وارد شده ابراز تأسف و ناراحتی می کند و می گوید ای کاش خدمت در فرهنگ را رها نکرده بود. تأسف او از این بابت بود که در شروع کار وکالت تصور می کرد می تواند با توسل به قانون دفاع از حقوق مظلومان برخیزد. اندک زمانی نگذشت که دریافت خیالی باطل است و با این که سال ها وکالت کرده و هنوز هم رسماً بازنشستگی خود را از این شغل را اعلام نکرده به این نتیجه رسیده که از این طریق هم نمی توان خدمتی مؤثر به افراد و جامعه انجام داد. هنوز چندان وقتی از کار وکالت او نگذشته بود که از این کار خسته شد، راجع به آن روزها در کتاب خاطراتش به مذاکره ای اشاره می کند که آن وقت ها با سید هاشم وکیل، رئیس قدرتمند کانون وکلای دادگستری، داشته؛ ذکر این خاطره از مرحوم وکیل که برای سالیان طولانی زعامت کانون را برعهده داشت خالی از لطف نیست:
«روزی مقوله ای از این درد دل ها را با مرحوم سید هاشم وکیل رئیس کانون وکلا درمیان گذاشتم. آقا سید هاشم وکیل با هیکلی سمین و چشمانی نافذ و متانتی فوق العاده و خودداری و بی اعتنایی به همه مقامات و وابستگان و نظم و دقت در کار و کم گویی و مرموزی حالات و حرکات و مهربانی پدرانۀ عامی که با همه خلق خدا داشت و البته سابقۀ مهمتر وکالت و قضاوت و سری تراشیده و کیفی سنگین پیاده از خانه اش به کانون وکلا که در کاخ دادگستری بود می آمد و پیاده به منزل خودش باز می گشت. مردی بسیار محترم و مشهور و جاافتاده بود؛ کم حرف می زد؛ وکالت نمی کرد؛ گله نمی کرد؛ نمی خندید؛ عصبانی نمی شد؛ واقعاً چون مجسمه ای گویا بود. سنگین و باوقار و متین و خوشنام و خاموش. آن مرد بزرگوار پس از شنیدن درد دل های من فرمود: «مرا ببینید که دیگر وکالت نمی کنم» آن روز شاید معنای این سخن را ندانستم ، اما امروز می دانم.
و در پایان سخن باید گفت که احمد اقتداری لارستانی به یقین دانشمندی کم نظیر از خطۀ جنوب ایران و در شمار برجسته ترین محققان و حقوق دانان ایران است که در حوزۀ فارس شناسی و شناسایی جزایر و بنادر خلیج فارس و دریاری عمان به تخصصی کم نظیر دست یافته و با اطلاعات گران قدری که در سالیان دراز به دست آورده امروز به حق در ردیف چند تن انگشت شمار از متخصصان خلیج فارس شناسی است و حق آن است که از تخصص او در زمینۀ حقوق حقّۀ ایران در خلیج فارس از او بهرۀ بیشتری برده شود و به ویژه امروز که اعراب آن سوی خلیج فارس مکرراً و به تحریک اجانب غلط زیادی می کنند ادعاهای بی اساس خود را در خصوص تغییر نام خلیج فارس و ادعای تملک برخی جزایر تکرار می کنند باید از او دعوت شود تا سیاست گران و دست اندر کاران را از طریق ارائۀ روش های علمی صحیح یاری رسانده و راهنمایی کند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612