میراث مکتوب – نظریۀ استعارۀ مفهومی را می توان دیدگاهی از استعاره در نظر گرفت که در آن ساختمان معنای استعاری صرفاً به این نکته می پردازد که چه گونه استعاره ها از هم بستگی در تجربه یا از شباهت بین حوزه های تجربی می خیزند. در هر دو، معنای استعاری را می توان مشتق از یک مجموعۀ تناظر، یا نگاشت ، منظم میان این دو جنبه تجربه در نظر گرفت. اما شواهد موجود نشان می دهد که این گفته ساده انگارانه و نارساست، و یک دیدگاه پیراسته تر مورد نیاز است.
آن جنبه از ساختمان معنای استعاری که باید مورد بررسی قرار بگیرد حول موضوع بافت و این چه گونه در درک و خلق استعاره نقش بازی می کند دور می زند. به علاوه، نشان می دهم که ساختمان استعارۀ مفهومی شدیداً وابسته به بافت و شامل دو موضوع به هم نزدیک (اگر نه یک سان) در مورد بافت است که از دو زاویۀ متفاوت انتخاب شده اند: یکی از جانب شخصی که تلاش می کند استعاره را در بافت کند. (مفهوم ساز 2) و دیگری از طرف کسی که استعاره را در بافت تولید یا خلق می کند (مفهوم ساز 1).
در این جا هدف مؤلف این است که مفهوم بافت را در ارتباط با استعاره مورد بحث قرار دهد. روی هم رفته توصیف نقش بافت در ساختمان معنای استعاره هدف عمده و نهایی این کتاب است.
زولتان كوچش، استعارهها از كجا می آيند؟ شناخت بافت در استعاره، مترجم: جهانشاه ميرزابيگي، تهران، آگاه، قطع: رقعي، 338صفحه، 240000 ریال.