کد خبر:7954
پ
rahgozarayam_m

ارتباط دو کتاب الملخص و الذخیره (نسخه ای با توضیحات تکمیلی)

دربارۀ کتاب الذخیرة شریف مرتضی و نسبت آن با کتاب الملخص تاکنون محققان مختلفی ابراز نظر کرده اند.

میراث مکتوب – دربارۀ کتاب الذخیرة شریف مرتضی و نسبت آن با کتاب الملخص تاکنون محققان مختلفی ابراز نظر کرده اند. پروفسور زابینه اشمیتکه در مقاله ای که اخیراً درباره نسخه کهنسال کتاب الذخیرة موجود در کتابخانه سنت پترزبورگ و از مجموعه های بازمانده از قرائیم نگاشته است در این باره بحث کرده است.

محقق کتاب الملخص، دانشمند جناب آقای محمد رضا انصاری قمی هم در مقدمه تصحیح اشاره وار به این موضوع پرداخته اند. آنچه پروفسور زابینه اشمیتکه در بحث خود بدان رسیده است، در چند مورد زیر قابل تبیین است:

۱کتاب الملخص همانطور که از گفته خود شریف مرتضی روشن است، از حدود نیمه کتاب به بعد از سوی مؤلف به دلائلی رها شده و بنابراین همانطور که در تنها نسخه موجود این کتاب می بینیم مباحث از نیمه مباحث عدل به یکباره رها شده است.

۲کتاب الذخیرة، ديگر کتاب کلامی شریف مرتضی که از آن نسخه های متعددی وجود دارد نیز ناقص است و این نقص مربوط است به مباحث توحید و بخشی از مباحث عدل کتاب. زابینه اشمیتکه به درستی استدلال می کند که بخشهای اولیه کتاب الذخیرة که عمدتاً به ابواب توحید مربوط می شده از سوی شریف مرتضی تألیف شده بوده و در واقع نقص موجود در نسخه های کنونی به اصل تألیف مربوط نمی شود.

۳همانطور که شریف مرتضی در پایان کتاب الذخیرة متذکر شده، او بعد از آنکه تألیف و املای کتاب الملخص را نیمه تمام رها کرد، تصمیم گرفت مباحثی را که در کتاب الذخیرة طرح می کند، برخلاف قسمتهای اولیه کتاب با تفصیل بیشتری مطرح کند و از اینرو در پایان الذخیرة بدین نکته اشاره می کند که در واقع آنچه در بخش تفصیلی کتاب الذخیرة مورد بحث قرار گرفته مکمل آن قسمتی است که در کتاب الملخص بحث شده است.

۴در نسخه موجود از کتاب الملخص، سه جزء آغازین مربوط به کتاب الملخص است و جزء چهارم از آغاز با بخشهای تفصیلی کتاب الذخیرة آغاز می شود.

آنچه زابینه اشمیتکه درباره این دو کتاب ابراز داشته کاملاً دقیق است و من در اینجا می کوشم تنها با ذکر چند نکته اضافی در مقام تأیید تحقیقات او تفسیری از ماهیت و سبب ارتباط این دو کتاب به دست دهم. این مطلب را در چند شماره مطرح می کنم:

۱تقسیم بندی نسخه موجود از کتاب الملخص که در کتابخانه مجلس نگهداری می شود لزوماً به معنی تقسیم بندی و تجزیه کتاب از سوی شریف مرتضی نیست. با این وصف بعید نیست که ریشه آن به نسخه ای بازگردد که زیر نظر خود شریف مرتضی تنظیم شده بوده است. از تجزیه نسخه کنونی به روشنی پیداست که آنچه از کتاب الملخص تدوین و تحریر شده بوده در ضمن سه جزء و در واقع تا پایان جزء سوم نسخه درج شده است. در نسخه اصلی که زیر نظر شریف مرتضی تنظیم شده و بعداً مبنای نسخه های بعدی قرار گرفته و از جمله نسخه حاضر، به احتمال قوی با پیشنهاد خود شریف مرتضی آنچه از کتاب الذخیرة بعد از رها شدن کتاب الملخص به صورتی تفصيلی املاء و تحریر شده بوده، بدون درج آنچه در بخش های اولیه کتاب الذخیرة پیشتر نوشته شده بوده، و به تعبیر خود سید مرتضی در پایان کتاب الذخیرة گزیده وار و با رویکردی نه چندان تفصیلی بوده، در دنباله نسخه الملخص و به عنوان جزء چهارم به بعد کتاب قرار داده شده بوده است. در واقع شریف مرتضی به دلیل تعلق خاطری که به کتاب الملخص داشته لازم دیده بوده نقص کتاب را از طریق تغییر برنامه کتاب الذخیرة جبران کند و آنگاه کتاب الذخیرة را بدون آن قسمت اولیه که تحریری نسبتاً مختصر بوده و عملاً تفصیل آن در بخشهای موجود الملخص آمده بوده در دنباله نسخه سه جزیی الملخص قرار دهد. البته این را هم باز تأکید کنم که آنچه از تجزیه کتاب و یا توضیحاتی که در زمینه آن در پایان اجزاء و نیز در آغاز جزء چهارم نسخه موجود کتاب الملخص دیده می شود (برای مورد اخیر، نک: الملخص، مقدمه محقق، ص ۲۹ تا ۳۰ که به اشتباه کلام کاتب نسخه را کلامی از شریف مرتضی قلمداد کرده)، توضیحات کاتب نسخه اصلی است که چنانکه گفتم به احتمال زیاد با پیشنهاد خود شریف مرتضی انجام گرفته بوده است. شریف مرتضی در واقع با این کار قصد داشته دو کتاب الملخص و الذخیرة را کتابی یگانه و یکپارچه قرار دهد. بدین ترتیب می بینیم که در مطاوی کتاب الذخیرة هرجا به مباحث قبلی می خواهد ارجاع دهد، آنچه مد نظر او بوده، ظاهراً دست کم در مواردی، نه بخشهای آغازین کتاب الذخیرة که اصولاً متنی خلاصه مانند بوده، بلکه در واقع متن الملخص بوده است، چرا که آن را در واقع بخشی از کتاب ترکیبی الملخص- الذخیرة فرض می کرده است (بعد التحریر: فاضل محترم جناب آقای عطایی نظری در مقاله ای ارزشمند که درباره همین موضوع نوشته اند و نسخه ای از آن را پیش از چاپ در اختیار نویسنده این سطور قرار دادند موارد ارجاع را با استقراء برشمرده اند؛ گرچه نظر ایشان در مجموع به کلی با آنچه نویسنده این سطور در این یادداشت کوتاه مطرح کرده متفاوت است) .

 ۲بدین ترتیب بخش آغازین کتاب الذخیرة که البته متن نه چندان بلندی هم در مقایسه با بحثهای مشابه کتاب الملخص بوده عملاً در یک نسخه مهم کتاب از متن آن حذف شده بوده است، با این وصف شیخ طوسی در آغاز تمهید الأصول (ص ۱) اشاره دارد به اجمال و گزیده گرایی در نصف اولیه کتاب الذخیرة و از اینجا معلوم است که دست کم او به نسخه ای از کتاب دسترسی داشته که در آن متن الملخص جایگزین آن مباحث اولیه کتاب الذخیرة نشده بوده است. جالب است بدانیم حتی کتابی در تتمیم الملخص به سلار دیلمی منسوب است (به منبع این مطلب در مقدمه ای که با زابینه اشمیتکه بر شرح المقدمه شیخ طوسی نگاشته ایم اشاره شده است) که از اینجا باز معلوم می شود برخی از شاگردان شریف مرتضی یا از نسخه تکمیل شده که از آن سخن رفت اطلاعی نداشته اند و یا اینکه سلار تتمیم خود را در فاصله ای نگاشته که شریف مرتضی هنوز کتاب الذخیرة را تکمیل و به عنوان تتمه الملخص قرار نداده بوده است.

۳این نکته اهمیت دارد که بدانیم کتاب های الملخص و الذخیرة از آثاری است که معمولاً شریف مرتضی در کتابهایش مکرر و در تعدادی موارد توأم با هم بدانها ارجاع می دهد. به نظر نویسنده این سطور شاید آنجاهایی که توأماً به هر دو با عناوینی شبیه کتاب الملخص والذخیرة ارجاع می دهد مقصودش نسخه ترکیبی دو کتاب بوده است (نک: رسائل، ۱|۳۹۰؛ الذریعة، ٢/ ٩٣؛ نیز نک: شرح جمل العلم والعمل منسوب به شریف مرتضی، تصحیح یعقوب جعفری، ص ۵۱، ۷۸. این دو ارجاع در این کتاب مورد اشاره خانم اشمیتکه قرار گرفته است). به هرحال در مواردی ارجاعات به کتاب الذخیرة مربوط به مباحث بخشهای اولیه است که در نسخه های موجود اثری از آنها نیست (به هرحال جالب است اضافه شود که در الذخیرة، ص ۱۴۹ به مبحثی اشاره می کند که هم در آن کتاب طرح کرده بوده و همینک موجود است و هم در الملخص. در این موارد طبعاً ارجاع به ابواب مختلفی است که موضوعات در شکلهای مختلف و به مناستهای گوناگون بحث می شده اند. در دیگر آثارش هم گاه در مسائلی ارجاعاتی به هر دو كتاب داده شده و اشاره ای است به وجود بحثهايی مشترك در هر دو كتاب، نكك: رسائل، ۱|۳۶۳؛ ۳۷۱؛ الذریعة، ۲|۹۰).

۴نسخه کتابخانه مجلس از کتاب الملخص که چنانکه گفتم در واقع در اصل نسخه کتاب ترکیبی الملخص و الذخيرة است، متأسفانه ناقص است و تنها قسمتی کوتاه از آغاز متن برگرفته از الذخيرة را که بنا بر نظر نویسنده در دنباله الملخص قرار گرفته بوده در بر دارد. خوشبختانه همین قسمت باقیمانده در دو فصل کوتاه، نقص آغازین نسخه های موجود کتاب الذخيرة را تکمیل می کند و بنابراین ما همینک متن کتاب الذخيرة را به شکل کاملی که شریف مرتضی آن را در شکل مجلد تکمیلی کتاب الملخص اراده می کرده است در اختیار داریم. ما تنها بخشهای اولیه و نسبتاً کوتاهی از کتاب الذخيرة را در اختیار نداریم که شریف مرتضی درج آن را در نسخه ترکیبی الملخص- الذخيرة در نظر نداشته و همین امر عملاً آن بخشها را که در نسخه های اولیه کتاب الذخيرة موجود بوده به مرور زمان به دست فراموشی سپرده است.

۵کتاب الملخص و الذخيرة ظاهراً هر دو چنانکه از گفته ای از شیخ طوسی در تمهید الأصول (ص ۲) بر می آید و بدان زابینه اشمیتکه در مقاله اش توجه داده بر خلاف جمل العلم والعمل با بحثی درباره وجوب نظر در معرفت خداوند آغاز می شده است. متأسفانه بخش آغازین کتاب الملخص در نسخه موجود ناقص است و معلوم نیست بخش وجوب نظر چه مقدار از متن کتاب را تشکیل می داده اما با توجه به مقدار محدود نقص جزء اول در مقایسه با اجزای دیگر نسخه حاضر، معلوم است که آن بخش بحثی کوتاه را شامل می شده است. به هر حال در کتاب الذخيرة، شریف مرتضی بحثی مفصل درباره نظر و معارف دارد که آن را بعد از بحثهای مرتبط با عدل و بعد از بحث تکلیف و پیش از مبحث لطف قرار داده است. بحث از نظر و معارف در ارتباط با بحث تکلیف و به عنوان ذیلی بر بحثهای متعارف باب العدل امر بی سابقه ای در کتابهای کلامی نیست و حتی در جمل العلم والعمل هم شریف مرتضی از مباحث نظر پس از بحثهای تکلیف و لطف بحث کرده است. در كتاب المنقذ من التقليد حمصی هم كه در آن از ترتيب كتابهای الملخص و الذخيرة بهره گرفته شده و تحت تأثیر این دو کتاب است (در این مورد، نک: مقاله مشترک من و زابینه اشمیتکه برای کلام امامی در هندبوک کلام اسلامی آکسفورد)، بحث نظر همانند الذخيرة مطرح شده است. حمصی گویا نسخه ترکیبی یاد شده را تنها در اختیار داشته است. در هر دو کتاب الملخص و نیز الذخيرة بحث اولیه وجوب نظر در معرفت خداوند تنها ناظر به بحثی مقدماتی درباره توحید بوده و نه بحثهای فنی نظر که معمولاً مستقل می تواند عنوان شود و به معرفت شناسی متکلمان مربوط است.

۶اما آنچه بیش از همه در این میان جالب توجه تر است ساختار کتاب التعلیق تألیف متکلم امامی نیمه اول سده ششم قمری، قطب الدین مقری نیشابوری است که بر اساس نسخه منحصر به فردی در سالهای اخیر به چاپ رسیده و تاکنون از نقطه نظر ارتباط آن با دو کتاب الملخص و الذخیره مورد مطالعه قرار نگرفته است. این کتاب در واقع خلاصه گونه ای است از هر دو کتاب کلامی شریف مرتضی و در آن نویسنده همه جا به گفته های شریف مرتضی به عنوان متن پایه کتابش اشاره می کند (با تصریح به نام الملخص، نک: ص ۱۴. او جاهای دیگر هم اشاره به ساختار مرتبط کتابش با آنچه شریف مرتضی مد نظر داشته کرده است؛ نک: ص۱۵۸، ۱۸۲، ۱۸۴، ۱۹۱، ). عنوان التعلیق هم اشاره به همین ماهیت تلخیص و بازخوانی کتابی دارد که التعلیق بر اساس آن نوشته شده است (= تعلیق در اینجا به معنای خلاصه درس و یا خلاصه متن یا درسگفتار است. در مورد معانی و مفهوم های مختلف تعلیق در سنتهای کلامی نویسنده این سطور نوشته مستقلی دارد که امید می برد به مناسبت کنگره شریف مرتضی به دست طبع سپرده شود). اگر به ساختار کتاب التعلیق توجه شود به روشنی پیداست که کتاب از نظم همان نسخه ای حکایت می کند که چنانکه گفتیم نسخه مجلس بر اساس آن کتابت شده است: بدین معنا که در آغاز ابواب کتاب الملخص دقیقاً آمده و آنگاه ابواب و مباحث متن تکمیلی آن که به عنوان تکمله الملخص از متن کتاب الذخيرة برداشته و در انتهای الملخص قرار گرفته بوده است. متأسفانه به دلیل نقص آغاز نسخه موجود کتاب التعلیق، قسمت وجوب نظر که مختصراً در آغاز کتاب الملخص بحث شده بوده در این نسخه هم افتاده است. با این وصف در کتاب التعلیق ما شاهد چند نمونه خلاصه بحث شریف مرتضی در ابوابی از آغاز بحثهای توحید هستیم که در نسخه یگانه کتاب الملخص همینک دیده نمی شوند. طبعاً بنای نویسنده التعلیق ارائه خلاصه ای از ابواب این کتاب ترکیبی بوده و در آن به فصلهای جزیی توجه نشده است.

۷محقق کتاب الملخص به درستی در پایان چاپ خود از کتاب، دو فصلی که از بخش تکمیلی الذخیره در نسخه موجود الملخص دیده می شود اما از نسخه های الذخيرة افتاده است را به عنوان بخش تکمیلی قرار داده است. اشکال کار او در این است که گمان برده این دو قسمت در اصل از متن کتاب الملخص بوده و به اشتباه به عنوان بخش آغازین جزء چهارم نسخه کتاب قرار داده شده است. همانطور که گفتیم کتاب الملخص کاملاً با جزء سوم نسخه حاضر پایان می گرفته و از آغاز جزء چهارم در واقع متن الذخيرة بدون بخش آغازین آن که شکل مختصر شده مباحث الملخص را در بر داشته قرار داده شده بوده است. آنچه همینک از کتاب الذخيرةدر دست است در واقع آن بخشی است که شریف مرتضی آن را به تفصیل و با الگو گیری از شیوه خود در الملخص و بعد از رها شدن تألیف آن در کتاب الذخيرة تدوین کرده است. بدین ترتیب آن بخشهای نسبتاً مختصر از کتاب الذخيرة که عمدتاً بحث توحید و قسمتی از مباحث عدل بوده از نسخه های موجود کتاب الذخيرة حذف شده است. علت آن به احتمال زیاد چنانکه گفتیم به دلیل آن بوده که شریف مرتضی در نسخه ترکیبی خود از متن دو کتاب، آن بخشها را کلاً حذف کرده بوده و یا توصیه به حذف آن داده بوده است.

بعد التحریر (در پاسخ به ایمیلی که فاضل محترم آقای عطایی نظری پس از خواندن متن منتشر شده در سایت بررسیهای تاریخی در مقام پرسش از ابهام در برخی نکات برآمده بودند:

۱اینکه کتاب الذخیرة از آغاز مباحث کلامی را شامل می شده حتمی است. نه تنها به آن بخشها ارجاع داده شده بلکه طبیعی است که کتاب را از آغاز شروع کنند نه از وسط. در پایان الذخیرة هم وقتی می گوید آغاز و بعد آن متفاوت است نظرش به همین معناست.

۲شریف مرتضی کتاب الذخیرة را مستقلاً آغاز کرده بود اما وقتی دید کتاب الملخص را نمی تواند ادامه دهد تصمیم گرفت الذخیرة را تفصیلی تر بحث کند. البته کتاب الذخیرة ماهیت مستقل داشته و لذا نسخه هایی از آن هم مستقل بوده (و نظر شیخ طوسی در التمهید هم همان نسخه هاست) اما در ذهن سید مرتضی این بوده که این دو کتاب مکمل هم هستند. دست آخر هم در پایان کتاب وقتی به این امر اشاره می کند نظرش همین است که این دو کتاب دو کتاب مستقلی اند که اگر موارد غیر مکرر آنها با هم ترکیب شود کتاب کاملی را تشکیل می دهند (در فهارس قدیم آثار شریف مرتضی هم هر دو کتاب مستقلاً ذکر شده است). بعداً چنانکه در مقاله نوشته ام شریف مرتضی تصمیم می گیرد برای دست کم یک نسخه، این دو را با هم ترکیب کند. حاصلش مادر این نسخه ای است که همینک در کتابخانه مجلس موجود است. شریف مرتضی نمونه این کار را در امالی هم انجام داده و بخشهایی را تحت عنوان تکمله از کتابهای دیگرش در پایان امالی افزون کرده است.

۳یکبار دیگر تأکید می کنم اظهارات کاتب نسخه مجلس (یا مادر آن نسخه) را نباید کلام خود شریف مرتضی فرض کرد. علاوه بر آن این نکته را باید اضافه کنم که در پایان جزء سوم نسخه مجلس تصریح می شود که کتاب الملخص پایان گرفته است.

نکته چهارم (در پاسخ به چند پرسش جناب آقای ابوالحسن زنجانی، از خوانندگان این یادداشت در فیسبوک):

خود شریف مرتضی اشاره کرده که کتاب الملخص را رها کرده بوده است. خوب نویسندگان گاه فرصت تکمیل کتاب را پیدا نمی کرده اند و چون زمینه نگارش از میان می رفته دیگر شرایط قبلی برای ادامه کار وجود نداشته است. در مورد امالی در کتاب از گنجینه های نسخ خطی سخن گفته ام. آن تکمله ها کار خود شریف مرتضی و به درخواست خود او بوده است. شریف مرتضی در موارد دیگر هم این کار را کرده که آن را در کتابشناسی شریف مرتضی خواهم آورد؛ انشاء الله. تکمله ها را هم بعد از انتشار کتاب انجام داده بوده و اساساً کتاب از نوع امالی بوده و نسخه هایی اساساً شامل آن تکمله نیست. او چون مجالس امالی را ادامه نداده بوده بعداً تلاش کرده مطالب پراکنده و کم و بیش مرتبط خود را به عنوان تکمله امالی در یکی از نسخه ها قرار دهد. دانشمندانی مانند او که دائماً در معرض پرسشها و جوابیه های کوتاه بوده اند مانند ابن سینا چنین می کرده اند. در مورد نسخه و تحریر اولیه مباحثات ابن سینا هم کم و بیش می توان همین حرف را زد گرچه آن با همت شاگردش بهمنیار صورت گرفت. شریف مرتضی اول ملخص را تحریر کرد و آنگاه که آن را رها کرد بعدآً تصمیم گرفت مطالب نیمه دوم ذخیره را تفصیلی تر بنویسد و آنگاه بعداً ظاهراً به درخواست همو نسخه ای تدوین شد که در آغاز آن الملخص گذارده شده بود و در تکمیل آن بخش تفصیلی الذخیرة. ظاهراَ شریف مرتضی با این کار می خواسته کتابی جامع و البته هماهنگ بر اساس دو کتاب قبلی خود تنظیم کند تا نمونه ای شیعی باشد از کلام معتزلی و تألیف شده توسط کسانی مانند قاضی عبدالجبار.

نکته پنجم (در پاسخ به تکمله ای که جناب آقای عطایی نظری بر مقاله خود در زمینه همین موضوع نگاشته و در آن مطالب مقاله نویسنده این سطور را به بحث گذارده اند. ایشان به لطف تکمله را پیش از چاپ در اختیار نویسنده این سطور قرار دادند):

من تکمله را خواندم. نخست این تکه از مقاله خود را خدمت حضرتعالی یادآوری می کنم:

«شریف مرتضی کتاب الذخیرة را مستقلاً آغاز کرده بود اما وقتی دید کتاب الملخص را نمی تواند ادامه دهد تصمیم گرفت الذخیرة را تفصیلی تر بحث کند. البته کتاب الذخیرة ماهیت مستقل داشته و لذا نسخه هایی از آن هم مستقل بوده (و نظر شیخ طوسی در التمهید هم همان نسخه هاست) اما در ذهن سید مرتضی این بوده که این دو کتاب مکمل هم هستند. دست آخر هم در پایان کتاب وقتی به این امر اشاره می کند نظرش همین است که این دو کتاب دو کتاب مستقلی اند که اگر موارد غیر مکرر آنها با هم ترکیب شود کتاب کاملی را تشکیل می دهند. بعداً چنانکه در مقاله نوشته ام شریف مرتضی تصمیم می گیرد برای دست کم یک نسخه، این دو را با هم ترکیب کند. حاصلش مادر این نسخه ای است که همینک در کتابخانه مجلس موجود است. شریف مرتضی نمونه این کار را در امالی هم انجام داده و بخشهایی را تحت عنوان تکمله از کتابهای دیگرش در پایان امالی افزون کرده است».

بنابراین سخن بر سر این است که نسخه های کاملی از الذخیرة موجود بوده و تنها یک نسخه از آن را به صورت تکمیلی و ترکیبی شریف مرتضی تنظیم کرده بوده است. یعنی الذخیرة کامل بوده است گرچه در بخش دوم‌ آن ذهن شریف مرتضی دائماً به الملخص هم بوده است اما این بدین معنی نیست که الذخیرة نسخه مستقل نداشته است. چنانکه تصریح کرده ام بعدها گویا او نسخه ای ترکیبی فراهم کرده بوده است (درست مانند امالی که هم نسخه های بدون تکمله دارد و هم نسخه های با تکمله). تألیف الذخیرة از اواخر زمان تألیف الملخص آغاز شده بود. نویسندگان کتابهای کلامی معمولاً همزمان چندین کتاب مختصر و مفصل می نوشته اند. او آنگاه که کتاب ذخیره را تکمیل می کرده و مباحث بخش دوم را تفصیلی بحث می کرده آن را به عنوان کتابی مستقل تنظیم می کرده اما در ذهنش الملخص را در واقع بخش اول کتاب در نظر می گرفته و لذا شاید گاهی نظرش در ارجاعات بدان بوده اما این بدین معنی نیست که نسخه الذخیرة کامل موجود نبوده است. اتفاقاً به همین دلیل است که در آخر الذخیرة تصریح می کند که اگر الملخص را تا آنجا که تدوین شده با آنچه بخشهای تفصیلی الذخیرة هست کسی (نمی گوید خودش این کار را قبلاً کرده) به هم ملحق کند کتاب جامعی فراهم می آید. پیوستن این دو کتاب بعدها تنها در یک نسخه مفردی اتفاق افتاده که چنانکه گفتم احتمالاً زیر نظر خود شریف مرتضی بوده است. به همین دلیل است که بارها در آن یادداشت تأکید می کنم که عبارات نسخه مجلس به کاتبی باز می گردد که این کار را شاید زیر نظر شریف مرتضی انجام داده بوده است. با این حساب معلوم است که نسخه الذخیرة به شکل اولیه آن که با الملخص ترکیب نشده بوده تا مدتها در اختیار بوده است. نسخه سنت پترزبورگ می تواند ناظر به نسخه اصلی باشد (اینکه آن نسخه هم بخش های اولیه و مفقود کنونی الذخیرة را ندارد به دلیل این نیست که آن نسخه از روی نسخه ترکیبی نوشته شده، بلکه بدین دلیل است که نسخه سنت پترزبورگ اوراق افتاده بسیاری دارد و اساساً نسخه ای است که اوراق آن پریشانی دارد و نقص های متعدد در جاهای مختلف آن دیده می شود). از دیگر سو باز تأکید کنم که الملخص و الذخیرة همانطور که در آغاز تمهید شیخ هم تأکید شده هر دو در آغاز بخش نظر داشته (این تنها شامل الذخیرة نيست، هر دو كتاب بخش نظرى در آغاز داشته است) اما چنانکه همینک می بینیم در نسخه های الملخص آن بخش کوتاه بحث از نظر از نسخه ها افتاده است. حمصی در المنقذ خود گویا به نسخه تحریر اول الذخیرة دسترسی نداشته است و گویا مقصود او از الذخیرة همه جا نسخه ترکیبی بعدی بوده است. بنابراین آنگاه که او اشاره می کند به بخش نظری که در آغاز الذخیرة بوده (نک: ۱|۲۷۰) ظاهراً مقصودش بحث نظری است که در آغاز الملخص قرار داشته و در نسخه ترکیبی او آغاز الذخیرة فرض می شده است. این را از آنجا احتمال می دهم که او ابداً در سرتاسر کتاب المنقذ اشاره ای به الملخص ندارد با اینکه آشکارا تحت تأثیر آن است اما همو به الذخیرة اشارات واضح در کتاب دارد. گمان می کنم این توضیحات کافی باشد تا مقصود از آنچه نوشته بودم را واضحتر بیان کنم.

حسن انصاری

از رهگذر ایام

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612