میراث مکتوب- دکتر اکبر ایرانی، مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب در بیست و ششمین شماره از مجموعه یادداشتهایش دربارۀ آسیبشناسی تحقیق، تألیف و چاپ و نشر کتاب کشور به بیان برخی چالشهای پیش روی نشر کتابهای تخصصی و ارائۀ راهکارهایی در این زمینه پرداخته که آن را در ادامه میخوانید.
حوزۀ چاپ و نشر کتاب در ایران هنوز با استانداردهای جهانی فاصله دارد؛ از حقوق مالکیت مادی و معنوی پدیدآورنده و ناشر گرفته تا مسائل مربوط به ممیزی کتاب، هولوگرام، معافیت مالیاتی، پخش انحصاری کتب و بیثباتی بازار کاغذ و زینک و تونر و … . اما ناگفته نماند حمایتها و کوششهای بسیار و درخور ستایشی نیز از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این حوزه صورت گرفته که در نوع خود کمنظیر است. تعداد ناشران ایرانی در سالهای پس از انقلاب به هیچ وجه قابل مقایسه با سالهای پیش از آن، و نیز قابل مقایسه با هیچیک از کشورهای خاورمیانه در همین روزگار، نیست. قبل از انقلاب، کمتر از هزار ناشر داشتیم ولی تا سال گذشته حدود 12هزار ناشر مجوز فعالیت داشتند. حمایتهای دولتی از نشر (مثل معافیت مالیات بر درآمد فروش کتاب، یارانهٔ کاغذ، کارت خرید و بن کتاب برای دانشجویان و اهل قلم، اهدای جوایز کتاب سال، جایزهٔ جهانی کتاب سال، جایزهٔ نقد کتاب و جوایز فارابی و خوارزمی و جلال آلاحمد، وام اهل قلم) و نیز حمایتها و جوایز بخش خصوصی، همه، برای رونقبخشی به حوزۀ کتاب و کتابخوانی بوده است و این حقایق را هیچ صاحب انصافی از نظر دور نخواهد داشت.
البته هرکدام از مواردی که نام بردیم جای نقد و تجدید نظر دارد. امیدوارم کارشناسان به یاری بشتابند و راه حلهای بهتری ارائه کنند.
در حوزهٔ ممیزی، اگرچه اعطای مجوز نشر کتاب، نسبت به سالهای گذشته، هموارتر و سریعتر شده، اما به رغم هزینههای گزاف بررسی کتاب، که سال گذشته در راستای «شفافسازی» مبلغ آن به سمع و نظر مردم رسید، انتظار اهل قلم و اهل کتاب این است که روشهای کارشناسانهتری جایگزین روشهای گذشته شود تا، برای مثال، دیگر نشنویم که ممیز محترم امر به حذف «دست رد به سینه زدن» و امر به جایگزینی «باده با کاسه» و «شراب با آب» کند.
بلای گرانیهای پیاپی دامن اهل نشر را نیز گرفته است. عدهای سودجو کتابهای ناشران را اسکن میکنند و فایل پیدیاف کتابها را در فضای مجازی میفروشند. قاچاقچیان کتاب نیز کتابها را زیرزمینی بازنشر و در بازار نشر، به طور غیرقانونی، پخش میکنند.
هفتهٔ گذشته، در یکی از دانشگاههای(!) یزد، دیدم کتابهای عامهپسندی را با 50 درصد تخفیف عرضه میکردند و همان کتابها را در ایستگاه راهآهن یزد هم دیدم. از فروشنده پرسیدم این کتابها را کدام پخشی برای شما میآورد؟ گفت انتشارات فلان. خلاصه معلومم شد اینها همان کتابهای قاچاقی است که بلای جان چاپ و نشر کشور است و … .
نسخههای غیرقانونی بسیاری از کتابهای میراث مکتوب هم در فضای مجازی به فروش میرسد. یکبار، خیزی برداشتیم و شکوائیهای فرستادیم و راه به جایی نبرد، چون شکایتشونده … بگذریم. گاهی عین کتاب را هم برخی دستفروشهای محترم با ثمَن بَخس جلو مؤسسهٔ خودمان به فروش میرسانند! برای اینکه از قافله عقب نمانیم، دست بهکار شدیم و فروختن فایلهای پیدیاف را شروع کردیم. به سایت طاقچه هم عرضه کردیم تا کتابها در دسترس موبایلبهدستان علاقهمند به مطالعه هم باشد. انبار داشتیم اما هزینههای نگهداری و تلنبار کردن کتابها را نداشتیم. بهناچار از تولید انبوه عاجز شدیم. دست به نشر دیجیتال (چاپ محدود) زدیم. قراردادهای دو-سههزار نسخهای مانده از سنوات قبل را، با متمم، به 500 نسخه تقلیل دادیم. جمعی همراه شدند و معدودی تن زدند. در دو دههٔ 70 و 80، دولت با روش پیشخرید از نشر متون حمایت میکرد، اما اکنون فقط برخی کتب را، بعد از نشر، به تعداد 100 نسخه میخرند. از سوی دیگر، هزینهٔ تولید کتاب دهبرابر شده و مخارج کتابی که تا دیروز با یکمیلیون تومان تولید میشد، امروز، به دهمیلیون تومان رسیده است. چاپ و فروش هم جلد جلدی شد و طبعاً تداوم کار ناشران تخصصی، مانند میراث مکتوب، مشکلتر. محقق مظلوم، که دیوارش از همه کوتاهتر است، برای اخذ حقالتصحیح کتاب، که براساس شمارگان و درصد ذکرشده در قرارداد محاسبه میشود، باید معطل بماند تا گشایشی در کار ناشر پیش آید، بلکه ناشر بتواند از خجالتش به درآید.
راهکارها:
- ادارهٔ کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کار ممیزی کتابهای تخصصی را به صاحبانش بسپارد و از حجم کارهای خود بکاهد.
- هیئت خرید کتاب از کتابهایی حمایت کند که بازار ندارد، نه کتابهای پرشمار و خوشفروش.
- یارانهٔ کاغذ کتابهای تخصصی با کتابهای پرفروش تفاوت داشته باشد. پرفروش بودن کتابها گرانی کاغذ را جبران میکند، اما ناشران کتابهای کمفروش با یارانه توان دوام و بقا خواهند داشت.
- حمایت از نشر دیجیتال، که مربوط به کتابهای کمفروش است، نسبت به چاپ افست بیشتر شود.
- دستگاههای نظارتی و حقوقی، برای احقاق حقوق پدیدآورندگان و ناشران، جدیت بیشتری به خرج دهند.
- حمایتها صرفاً مبتنیبر کیفیت فعالیتهای مؤسسات علمی و فرهنگی و آوردههای آنها باشد، نه گزارشهای اداری و تعداد نیروهای استخدامی و … .
- نصب هولوگرام الزامی شود تا تعداد نسخههای چاپشده و فروختهشده از هر کتاب، برای ناشر و پدیدآورنده و دولت، قابل کنترل و پیگیری باشد.
امیدواریم با مشارکت و همکاری اهل فرهنگ شاهد توسعۀ فعالیتهای بیشتر در حوزۀ نشر باشیم.