- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

نگاهی کوتاه به زندگی سید عبدالله انوار

میراث مکتوب- سید عبدالله انوار، چهارشنبه هجدهم اسفند ماه ۱۴۰۱ در سن نود و هشت سالگی در خواب دار فانی را وداع گفت. استاد انوار، کتاب‌شناس و فهرست‌نویسی زبده، نسخه‌شناس و مصححی پرکار و دانشمندی ذوابعاد بود و با حوزه‌های متعددی چون فلسفه، ریاضیات، موسیقی‌شناسی، تاریخ، تهران‌شناسی، فقه و اصول و حقوق و منطق آشنایی داشت.

او متولد ۱۸ مرداد ۱۳۰۳ است، یک سال پیش از آنکه رضاخان بر تخت سلطنت بنشیند و رضاشاه شود. پدرش سید یعقوب انوار اردکانی شیرازی

(۱۳۳۱‌-۱۲۵۳)، ملقب به صدرالعلماء از وعاظ و روحانیون فعال و پرسر و صدای عصر مشروطه بود که در جریان به توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه، بازداشت شد و او را به باغشاه بردند. او در دوره رضاشاه جزو روحانیون محافظه‌کار مجلس محسوب می‌شد که با وضع قوانین عرفی در عدلیه مخالفت می‌کرد. در سال ۱۳۰۹ مغضوب رضاشاه شد و از ادامه نمایندگی مجلس محروم شد. با این‌همه در اواخر دوره رضاشاه بار دیگر از کاشان وارد مجلس شد. مادر عبدالله انوار هم دخترعموی صدراعظم ایران میرزا علی‌خان امین‌الدوله بود. او زنی مذهبی و خانه‌دار بود و فرزندانش را به خوبی تربیت کرد.

عبدالله انوار تحصیلات را در هفت سالگی در مدرسه سیروس آغاز کرد. این مدرسه در خیابان شاه‌آباد (جمهوری امروز) نزدیک میدان بهارستان در یکی از ساختمان‌های وجیه‌الله میرزای سپهسالار بود. بعد از سه سال به دبستان امیر معزی رفت و تا کلاس ششم در این مدرسه درس خواند. او در همین سال‌ها در خانه زیرنظر پدر دروس حوزوی را می‌خواند.

انوار ۱۷ ساله بود که نیروهای متفقین ایران را اشغال کردند و رضاشاه را تبعید. او در گفت‌وگویی که ۵ سال پیش با خانم ماهرخ ابراهیم‌پور در منزلش در آجودانیه با او داشتیم، درباره این روزها گفت: «سوم شهریور ماه ۱۳۲۰ بود و منزل ما دزاشیب. یکی از دوستان پدرم آمد و گفت صبح امروز قشون روس و انگلیس به ایران آمدند و هیچ تغییری در وضع ایجاد نشد. تا ۲۵ شهریور اوضاع نابسامان بود، رضاشاه باید می‌رفت و بعد از او محمدرضا شاه شد.» انوار بعد از دوران ابتدایی به کالج امریکایی‌های دکتر جردن رفت که بعدا اسم آن مدرسه البرز شد. او در سال‌های دهه ۱۳۲۰ با جوانان حزب توده دوست و آشنا شد و در میان ایشان بیش از همه به خلیل ملکی و جلال آل‌احمد نزدیک بود. او در همین سال‌ها با صادق هدایت از طریق مهندس بهجت استاد ریاضیات خود آشنا شده بود و او را در کافه فردوس می‌دید.

انوار پس از پایان تحصیلات متوسطه، به مطالعه «شعبه ادبی» پرداخت و پس از شرکت در کنکور دانشکده حقوق دانشگاه تهران تحت نظر اساتیدی چون دکتر معظمی، دکتر شایگان، دکتر موسی عمید، دکتر سید حسن امامی امام جمعه به تحصیل حقوق پرداخت. او همزمان رشته ریاضیات در دانشسرای عالی خواند و در این رشته هم لیسانس گرفت. انوار در همین سال‌ها فلسفه و روان‌شناسی را به صورت خودآموز یا شرکت آزادانه در کلاس‌های اساتیدی چون محمود صناعی و شهید مرتضی مطهری فراگرفت.

انوار بعد از فارغ‌التحصیلی از حقوق در کنکور استخدامی بانک ملی شرکت کرد و نفر اول شد. یک سال و نیم به عنوان حسابدار باجه فعالیت کرد، اما احساس کرد که از این کار راضی نیست، به همین علت به مدرسه صنعتی آلمانی‌ها در خیابان قوام‌السلطنه رفت و در آنجا به تدریس ریاضیات مشغول شد. دو سال در این مدرسه تدریس کرد و در سال ۱۳۲۹ برای خدمت نظام به دانشکده افسری رفت و از آنجا که لیسانس حقوق داشت، به عنوان کمک بازپرس در لشکر دوم تهران پذیرفته شد و تا مهر ماه ۱۳۳۰ خدمت خود را ادامه داد.

عبدالله انوار بعد از کودتا حدود ۵ سال به عنوان معلم زبان انگلیسی در وزارت فرهنگ خدمت کرد و از آنجا که در ایام کودتا طرفدار مصدق بود برای کار به مدارس دورافتاده اعزام شد. عبدالله انوار در سال ۱۳۳۸ به استخدام لغتنامه دهخدا در آمد و در آنجا مدخل حرف خ و بخشی از حرف کاف را نوشت. همزمان با درگذشت استاد محمد معین در سال ۱۳۵۰، عبدالله انوار هم از کار در لغتنامه کناره گرفت و سپس به استخدام کتابخانه ملی ایران در آمد و مدت ۲۳ سال در آنجا مشغول به کار شد. او بیش از ۲۰ سال رییس بخش نسخه‌های خطی کتابخانه ملی ایران بود و در این مدت حدود ۱۰ جلد فهرست نسخه‌های خطی به زبان‌های فارسی و عربی را تدوین کرد.  انوار به زبان‌های عربی، انگلیسی و فرانسه مسلط بود و آثار فراوانی را از این زبان‌ها به فارسی برگرداند که متاسفانه شمار بسیار اندکی از آنها منتشر شده است. ترجمه کتاب بزرگ شفای ابن سینا، یکی از این آثار است که تنها بخش‌های حساب و موسیقی آن منتشر شده است. از میان تصحیح‌های فراوان انوار می‌توان به تصحیح جهانگشای نادری نوشته میرزا مهدی استرآبادی منشی و مورخ نادرشاه اشاره کرد که مهم‌ترین و شناخته شده‌ترین اثر تاریخی درباره روزگار نادرشاه افشار است و نثری دشوار و پیچیده دارد. استاد انوار همچنین تهران‌شناسی باتجربه و آگاه بود و تاریخچه جای جای محله‌ها و مکان‌های قدیمی این شهر را می‌دانست و از هر کدام خاطراتی شیرین در یاد داشت.

استاد سید عبدالله انوار، برآمده از خانواده‌ای فرهیخته، شیفته دانش و آگاهی بود و سراسر عمر شریف و گرانقدر خود را صرف معرفت‌اندوزی کرد. آپارتمان او در آجودانیه، همچون یک کتابخانه بود و همه جا، حتی روی آشپزخانه ستون‌های بلند کتاب به چشم می‌خورد. او تا واپسین سال‌های عمر طویل خود به تحصیل و تدریس مشغول بود و شاگردانی داشت که به خانه‌اش می‌رفتند و از محضرش فلسفه و علوم اسلامی می‌آموختند. یادش گرامی باد. با امید.

محسن آزموده

منبع: روزنامه اعتماد

[1]
[2]