- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

انتشار خلاصة الاشعار و زبدة الافکار (بخش یزد و کرمان و نواحی آن)

میراث مکتوب – خلاصة الاشعار و زبدة الافكار، يكى از مهمترين و حجيمترين تذكرههاى شعر در زبان فارسى است كه مير تقىالدين محمد كاشانى متخلّص به ذكرى و مشهور به مير تذكره آن را در حدود 977 ق آغاز نهاده و در سال 1016 ق از تكميل و تتميم آن فراغت يافته است. بناى اين تذكره بر يك مقدمه، چهار ركن و يك خاتمه است. اركان اربعه كتاب، به شاعران متقدّم پارسى اختصاص دارد و با شرح حال و ذكر اشعار عنصرى بلخى (متوفى 431 ق) آغاز مىشود و به شرح احوال و اشعار غزالى مشهدى (متوفى 980 ق) خاتمه مىيابد. اين بخش تذكره، مشتمل بر نام و شعر  247 سراينده متقدّم است. بخش خاتمه خلاصة الاشعار، خود به دوازده اصل تقسيم شده و هر اصل، به ذكر شاعران يك ناحيه از نواحى ايران پرداخته است: كاشان، اصفهان، قم، ساوه، قزوين، گيلان و مازندران، تبريز و آذربايجان، يزد و كرمان، همدان، رى و استرآباد، خراسان. خاتمۀ خلاصة الاشعار، در بردارنده شرح حال 414 شاعر همعصر مؤلف است كه برخى را ديده و به خدمت رسيده، برخى را نديده؛ برخى زنده بودهاند و برخى روى در نقاب خاك كشيده. اصل هشتم خاتمه خلاصة الاشعار، در ذكر شعراى يزد و كرمان و نواحى آن و ديار هندوستان است.

اصل هشتم خاتمه خلاصة الاشعار، سرگذشت و شعر 40 سخنور را در بر دارد و در دو فصل تنظيم شده است. فصل اوّل، مربوط به شاعران ناحيه يزد و بافق و ابرقوه و اردستان و زواره است و با سرگذشت وحشى بافقى (متوفى 991 ق) آغاز مىشود و به سرگذشت صوفى اردستانى خاتمه مىپذيرد. فصل دوم، به شاعران كرمان و بم و سيستان و كابل و بدخشان و دكن و كشمير و ديگر نواحى ديار هندوستان اختصاص دارد و آغاز آن با شرح حال امير شمسالدين محمد صدر كرمانى است و اتمام آن با سرگذشت صانعى بدخشانى.

اصل هشتم خلاصة الاشعار، دربردارنده سرگذشت 40 شاعر و 7371 بيت شعر است. بيشترين حجم اشعار كتاب را شعرهاى وحشى بافقى (1721 بيت)، فيضى دكنى (1398 بيت)، پيامى كرمانى (580 بيت)، نامى بكرى (559 بيت)، عرشى يزدى (475 بيت) و صافى بمى (352 بيت) تشكيل مىدهد. حجم اشعار انتخابى، به تنهايى شاخص درستى براى شناخت اهميت يك شاعر نيست. اما در اينجا مىتواند نمودارى از مقبوليت و منزلت يك شاعر ميان همعصران خودش باشد. اين مقبوليت و منزلت، صرفآ به كيفيت والاى ادبى آثار بر نمىگردد، بلكه ممكن است جايگاه اجتماعى او نيز در اين امر مؤثر باشد. مير معصوم نامى بكرى، نمونه روشنى از اين امر است. امروزه كمتر كسى از علاقهمندان شعر فارسى با نام و شعر او آشنايى دارد، اما اگر نوشته تقى كاشانى را در مورد او بخوانيم، متوجه مىشويم كه منزلت اجتماعى او تا چه حد بر شخصيت ادبى او سايه افكنده و او را بالاتر از آنچه اقتضاى شعرش هست، نشانده است.

آنچه به خلاصة الاشعار نسبت به ساير تذكرهها تمايز مىبخشد، ذكر احوال و اشعار تعدادى از شاعران كمتر شناخته شده است كه در ديگر منابع، يا اثرى از آنها نيست، يا بدين وسعت و جامعيت، كسى از تذكرهنويسان آن دوره از آنها ياد نكرده است؛ عرشى يزدى، سپهرى زوارهاى، مرشدى زوارهاى، صافى بمى، مير فضلى بمى، پيامى كرمانى، نويدى كرمانى و نيازى بخارايى از جمله اين شاعران هستند. در مورد شاعران صاحبْ ديوانى مثل وحشى بافقى، فيضى دكنى و سنجر كاشانى هم علاوه بر آنكه انتخاب تقى كاشانى، سليقه ادباى همعصر اين شاعران را به خوبى بازتاب مىدهد، منبع ارزشمندى براى تصحيح دواوين اين شاعران نيز هست. نسخه خلاصة الاشعار مورّخ 1013 هجرى قمرى كه مبناى اين تصحيح قرار گرفته، بر بسيارى از دستنويسهاى دواوين اين سه شاعر مقدّم است و شعرهايى دارد كه در نسخههاى چاپى ديده نمىشود.

میرتقی الدین کاشانی، خلاصة الاشعار و زبدة الافکار (بخش یزد و کرمان و نواحی آن)، تصحیح: سیدعلی میرافضلی، تهران، میراث مکتوب با همکاری دانشگاه شهید باهنر کرمان، 420 صفحه، قطع: وزیری، بها با جلد شومیز: 320000 ریال، با جلد سخت: 420000 ریال، 1395.

[1]
[2]