- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

سخنرانی دکتر مهدی محقق در مراسم بزرگداشت دکتر احسان اشراقی

میراث مکتوب – مراسم بزرگداشت دکتر احسان اشراقی با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز دو‌شنبه 18بهمن‌ماه در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار گردید.

در این مراسم که با حضور شخصیت‌های علمی و فرهنگی همچون دکتر رضا داوری اردکانی، رئیس فرهنگستان علوم؛ دکتر مهدی گلشنی، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی، دکتر ناصر تکمیل همایون، دکتر علی بلوکباشی، دکتر اکبر ایرانی، مهندس سحاب، پروفسور محمد هاشم کمالی، رئیس مؤسسه مطالعات اسلامی در دانشگاه مالایا در مالزی کوآلالومپور؛ جمعی از اساتید دانشگاه تهران و دوستداران علم و دانش برگزار شد، دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ حجت‌الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه‌‌ای، رئیس پژوهشکده تاریخ اسلام؛ آقای احمد مسجد جامعی، عضو شورای شهر تهران؛ آقای محمدعلی حضرتیها، مدیرکل سازمان میراث فرهنگی استان قزوین و دکتر محمدتقی رهنمایی، استاد جغرافیا دانشگاه تهران به بیان دیدگاه‌های خویش نسبت به این استاد فرزانه پرداختند و مقام علمی، فرهنگی و اخلاقی وی را تکریم کردند. همچنین در این مراسم پیام دکتر علی اکبر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی توسط جناب آقای دکتر صادقی قرائت شد.
متن سخنرانی دکتر مهدی محقق بدین شرح است:
«الحمداللِّه الذّی جَعَل سِیَرَ الأولین الغابِرین عِبَراً للآخرین العابرین»: سپاس خدایی را که سیرت و زندگی پیشینیان را عبرت و پند برای آیندگان قرار داد.
در تمدن اسلامی علم تاریخ به صورت‌های مختلف دیده می‌شود؛ برخی مانند محمد بن جريرطبری تاریخ را با روش فقهی و حدیث مدوّن ساخته، برخی دیگر مانند ابن‌ مسکویه روش فلسفی را در کتاب تجارب‌الامم برگزیده و برخی دیگر توجه خود را به تواریخ محلی معطوف داشته‌اند همچون مؤلفان تاریخ قم و تاریخ بخارا و تاریخ بیهق حتی جلال‌الدین عبدالرحمن سیوطی در یکی از آثار خود می‌گوید که در خراسان و ماوراءالنهر شهری نیست مگر عالمی از آن شهر تاریخ آن شهر را به صورت کتاب یا مقاله‌ای مفرد تألیف کرده است.
چنانکه در آغاز این گفتار یاد شد، مهمترین هدف تاریخ این بوده است که سیرت و روش گذشتگان نمونه‌ای برای آیندگان قرار گیرد. ناصرخسرو قبادیانی گوید:

نامۀ شاهان عجم پیش خواه                   یک ره و بر خود به تأمّل بخوان
کوت فریدون و کجا کیقباد؟                    کوت خجسته عَلَم کاویان؟
سام نریمان کو و رستم کجاست؟                پیشرو لشکر مازندران
بابک ساسان کو و کو اردشیر؟                کوست؟ نه بهرام نه نوشیروان!
این همه با خیل و حشم رفته‌اند                  نه رمه مانده ست کنون نه شبان

 متنبّی هم گفته است:

أین الأکاسرۀ الجبابرة الأولی                    کَنَزوا الکُنوزَ فما بقینَ و لا بقوا

يعني: «کجا هستند آن خسروان و جبّاران که گنجینه‌ها انباشتند که نه خود ماندند و نه آن گنجینه‌ها.»
مردمان، نسلاً بعد نسل، اخبار پیشین را دریافت می‌دارند و تاریخ است که این نسل‌ها را به هم پیوند می‌دهد.

چو ما از رفتگان گیریم اخبار              ز ما گیرند اخباری به ناچار
بیناتری الانسان فیها مُخبراً                  حتی یُری خبیراً من الاخبار

در علم تاریخ است که اعیاد و جشن‌های ملی و مذهبی ذکر می‌شود و تداوم فرهنگ‌ها با آن باقی می‌ماند همچون عید اضحی (گوسپند کشان) و عید فطر (روزه‌گشایان) که از اعیاد مذهبی مسلمانان به شمار می‌آید و عید نوروز، جشن مهرگان که عیدهای ویژه ایرانیان است و هر دو که از اعیاد ملّی هستند، نزد ایرانیان گرامی داشته می‌شوند. صاحب کتاب یتیمة‌الدهر در بیت زیر، عیدهای ملی و مذهبی را در این بیت کنار هم یاد کرده است:

لکَ یا سِيّدی دعاءالفطر و الأضـ            حی و یوم النیروز و المهرجان

کلمۀ «تاریخ» هرچند دامنۀ وسیع و معانی متعددّی در فرهنگ و تمدن اسلامی دارد ولی بیشتر، دو معنی زیر از آن متبادر می‌گردد: یکی شناخت ایام هفته و ماه و سال که از آن تعبیر به «گاه‌شماری» یا «گاه‌شناسی» می‌شود که در عربی آن را «معرفۀالمواقیت» گویند و کلمۀ «تقویم» هم در این مورد به کار می‌رود که در بلاد اسلامی آغاز آن را به پیشنهاد حضرت علی ‌بن ابی‌طالب (ع) از هجرت پیامبر اکرم (ص) از مکه به مدینه محسوب می‌دارند و می‌گویند در این سال است که پیامبر، زمین شرک را ترک فرمود و حق از باطل جدا گشت و اسلام و مسلمانان عزّت یافتند. شمارش این تقویم بر پایۀ ماه‌های قمری بوده که ایرانیان در برابر آن، ماه‌های شمسی را که فصول سال در آن ثابت می‌ماند به کار می‌برند. اعیاد و رخدادهای مذهبی همچون عید فطر و اضحی در تقویم قمری و جشن‌های ملّی همچون نوروز و مهرگان در تقویم شمسی ملاحظه می‌گردد.
گاه‌شماری ایرانیان امروزه هرچند به نام تاریخ شمسی و قمری خوانده می‌شود ولی تاریخی هم پیش از این بوده که به نام تاریخ یزدگردی خوانده می‌شده. برخی مسائلی همچون خمسة مسترقه (پنجة دزدیده)، سال‌های کبیسه (بهیزک) را نیز از مباحث تاریخ شمرده‌اند که پس از اسلام اشاره بر آن مدح است چرا که شاعر [مراد از شاعر عنصري است] گوید:

تا همی در اول شوال باشد روز عید             تا همی مسروقه اندر آخر آبان بود

و یا آنکه وقتی پس از اسلام کبیسه مورد فراموشی قرار گرفت و نوروز در محل اصلی خود که آغاز اعتدال ربیعی باشد متغیر گشت و این اختلال در فصول پدید آمده و این اختلال در مسأله زمان خراج به وجود آورد، در زمان معتضد (خلیفه عباسی) یکی دو ماه بر سال اضافه کردند تا نوروز در جای اصلی خود قرار گیرد. و بحتری شاعر عرب در این باره مي‌گويد:

انّ هذا النیروز عاد الی العهد الّذی کان سنّهُ اردشیر
انت حوّلتة الی الحالۀ الاولی و قد کان حائراً يستدیر

از آنجا که جعل و تحریف در حوادث تاریخی رخ می‌دهد، روش‌شناسی تحقیق در تاریخ موجب می‌گردد که اخبار و احادیث درست تاریخی از نادرست جدا گردد.
صلاح‌الدین صفدی در فصل نهم از کتاب خود الوافی بالوفیات که آن را به نام فی فوائدالتاریخ موسوم ساخته گوید:
از فوائد علم تاریخ، واقعۀ رئیس‌الرؤساء است با یک یهودی که نامه‌ای از پیغمبر داشت که جزیه را از اهل خیبر برداشته و صحابه از جمله علی بن ابی طالب (ع) بدان گواهی داده‌اند.
این اشاره است به داستانی که یاقوت حموی آن را در معجم‌الادباء چنین بیان داشته است:
یهودیان ادّعا می‌کردند که رسول خدا نامه‌ای به اهل خیبر نوشته و آنان را از جزیه معاف کرده و صحابه از جمله علی بن ابیطالب آن را گواهی کرده‌اند. رئیس‌الرؤسا القائم بامرالله آن را بر خطیب بغدادی عرضه داشت. خطیب گفت این نامه مجعول و مزوّر است زیرا گواهی معاویۀ بن ابی‌سفیان در ذیل آن است و حال آنکه معاویه روز فتح مکه اسلام آورد و واقعۀ خیبر در سال هفتم از هجرت بوده و شهادت سعد بن معاذ در آن است و او در سال پنجم وفات یافته است.
ابن‌اثیر در کتاب الوشی المرقوم دربارۀ اهمیت علم تاریخ می‌گوید: اگر تاریخ نبود انساب و احساب به باد فراموش سپرده شده بود و انسان نمی‌دانست که اصلش از خاک بوده است و نیز اگر علم تاریخ نبود دولت‌ها با مرگ حاکمان از بین رفته بودند و متأخران بی‌خبر از حال متقدمان می‌ماندند.
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی مفتخر است که نکوداشت استادی را بر پا می‌دارد که شخص بنده نزدیک نیم قرن با ایشان در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دوست و همکار بوده و استاد و دانشجو همه از عمل سرشار و اخلاص حسنه استاد دکتر احسان اشراقی به نیکی یاد می‌کنند. ما از خداوند متعال خواستار هستیم که این وجود شریف را برای ملت ایران به ویژه برای اهل علم و تاریخ تندرست و باقی نگه بدارد. بعون الله تعالی و کرمه.

منبع: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی

[1]
[2]