- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

شاهنامه فردوسی میراث جهانی است

میراث مکتوب –  چندی پیش کشور قزاقستان ترجمه‌ای قدیمی به زبان جغتایی از شاهنامه فردوسی را برای ثبت جهانی به سازمان علمی فرهنگی یونسکو پیشنهاد کرد. این کار موجب اعتراض برخی شد که دکتر محمود امیدسالار شاهنامه‌پژوه در جواب معترضان نامه ذیل را برای میراث مکتوب ارسال کردند:

«… مطالبی را که در پرونده پیشنهادی دولت قزاقستان خطاب به یونسکو در مورد ترجمه شاهنامه به زبان جغتایی نوشته شده بود حاوی مطالب درست و معقولی است و حتی جای آفرین دارد نه انتقاد. شاید کسانی که مطالب قزاقان را محل اعتراض می دانند با دقت تمام نامهء ایشان را نخوانده باشند. اینها بعد از ذکر مناقب فردوسی و شاهنامه صریحاً می نویسند که ترجمهء شاهنامه در زمان حملات خونین دشمن به قزاقستان صورت گرفته و علت آن این بوده که “[چنین حماسه ای] به این علت که مضمون آن ستایش شجاعت، بزرگ منشی، اخلاص و صمیمیت، و عشق به وطن است، بر ذهن مردم صحراگرد قزاقستان و آسیای میانه اثری عمیق توانستی داشت.”

کجای این حرف محل ایراد است؟

 نفوذ سیاسی و فرهنگی ایران خوشبختانه روز به روز در حال افزایش است. بنابرین روشنفکران ما باید ذهنیت خودشان را از آن حالت روستائی وار و مشغول به خودی که در دوران استعمار بدان عادت کرده بودند بیرون بیاورند و با افق های وسیع تری که با حال و هوای گسترش نفوذ ایران مناسب تر است هماهنگ سازند.

چه اشکالی دارد که شاهنامه به ترکی یا به صد زبان دیگر ترجمه شود و حتی داستانهای آن را دیگران از آن خودشان بدانند؟ از ما چه چیزی کم میاید که یکی از آثار بزرگ ادبی و ملی ما جنبهء بین المللی و جهانی پیدا کند؟

تمام ملل بزرگ دنیا که فرهنگشان بر فرهنگ دیگران تأثیر گذاشت و از مرزهای مملکت خودشان فراتر رفت، به همان نسبت دارای نفوذ و قدرت بیشتری شدند. مثال زنده اش فرهنگ مهاجم غربیست که جهان وطنی شده. مثال قدیمترش فرهنگ یونان است که برخی از فرم هایش، مثلاً تراژدی یا فلسفهء آن جهانی شد.

آیا یونانیان به جهانی شدن نوع تراژدی که ساخته و پرداختهء ایشان است اعتراض کردند یا آمریکائی ها و اروپائی ها به اشاعهء موزیک راک اند رول که یکی از وسایل اشاعهء فرهنگ ایشان در جهان است اعتراض دارند؟

آهنگساز عرب و ایرانی که آهنگ های پاپ و ملهم از موزیک غربی می سازد، آیا هیچوقت مورد اعتراض غربیان قرار می گیرد که شما چرا بدون ذکر این که این سبک موسیقی مال ماست از آن استفاده می کنید؟

 عرض آخر من اینست که هرچه ازین نوع کارها در باب شاهنامه و اصولاً فرهنگ ایرانی انجام بگیرد که به اشاعه و نیرومند تر شدن آن در سطح منطقه و بالمآل در سطح جهان کمک کند، ما باید بیشتر خوشحال بشویم و ازین فعالیت ها حمایت بکنیم. در عوض از شدّت بی بصیرتی، نه خودمان در اشاعهء فرهنگ ایرانی در خارج از مرزهای وطنمان کاری می کنیم و نه وقتی که دیگران زحمتی را که ما باید بکشیم می کشند، ازیشان حمایت می کنیم.

ما گویا نمی فهمیم که یک اثر بزرگ هنری مثل شاهنامه متعلق به کلّ جهان است نه فقط متعلق به ایران. آنچه که ما ازین تعلق بین المللی شاهنامه نصیبمان می شود، این افتخارست که یکی از مردم این آب و خاک به نیروی نبوغ و استعداد خدادادی و پشتکار و غیرت خودش چیزی از فرهنگ ما را بصورت یک کالای ارزندهء فرهنگ انسانی در آورده و آن را از محدودهء ایران فراتر برده بطوری که ترکانی که در شاهنامه کمابیش مورد سرزنش قرار گرفته اند هم آن را پسندیده و به زبان خودشان ترجمه کرده اند و خدا پدرشان را بیامرزد، زیرا حالا هم می خواهند آن ترجمه را در میراث جهانی به ثبت برسانند.

دشمن دانا بلندت می‌کند/ بر زمینت می‌زند نادان دوست

[1]
[2]