پس از برگزاری همایش «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیّت ارضی ایران» و بزرگداشت میرزا محبعلیخان ناظمالملک مرندی یکانلو، چند تن از همراهان مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، با نوشتن یادداشتهایی از مدیریت مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برای برگزاری این همایش تقدیر کردند.
در ادامه یادداشتهای دکتر حسن امینلو، دکتر علیاشرف مجتهد شبستری، عبدالله نوروزی، و محمدحسین صادقی را میخوانید.
جناب آقای دکتر ایرانی
با سلام و احترام
همایش فاخری که در تبریز و مرند برگزار کردید، بسیار باعث سرافرازی ما مردم آذربایجان شد و جنابعالی با این کارتان ثابت کردید که آذربایجانی، چقدر به میهن عزیز خود ایران علاقهمند است و در طی تاریخ هرچه در توان داشته هم در عرصۀ میدان و هم در بستر دیپلماسی برای اعتلای کیان ایرانی مبذول داشته است، من بهشخصه به عنوان یک شهروند آذری این اقدام جنابعالی را ارج مینهم و دلم میخواست خاک کفش میهمانانی که از دانشگاههای مختلف کشور به تبریز و مرند آمده بودند، سرمۀ چشمم میکردم و دست و پیشانیشان را میبوسیدم. لطفاً از جانب من تشکر و قدردانی مرا به سایر میهمانها به نحو مقتضی برسانید و اگر قصوری هم در مهماننوازی باشد، همه را به پای من منظور دارند و ببخشند.
حسن امینلو
(نمایندۀ اسبق مردم شبستر در مجلس و رئیس پیشین هیأت امنای دانشگاههای علوم پزشکی ایران)
نهم آبان ۱۴۰۴
به نام آنکه جان را فکرت آموخت
اندیشمندان و فرهیختگان، چراغهای روشنیبخش فرهنگ و تاریخ این سرزمین کهناند؛ آنان که با عشق به ایران و باور به ارزشهای والای ملی، میکوشند تا سیمای درخشان شخصیتهای فراموششدهی تاریخ این مرز و بوم را باردیگر درحافظهی جمعی ملت زنده سازند.
در این مسیر پرارج، دکتر اکبر ایرانی، دکتر نصرالله صالحی و دکتر قدیمی قیداری با همتی والا، دانشی گسترده و روحیهای مسئولانه، نقش برجستهای در برگزاری همایش فاخر “آذربایجان ، دیپلماسی و تمامیت ارضی” ،بزرگداشت ناظمالملک دیپلمات شاخص ولی فراموش شده، ایفا نمودند.
برگزاری چنین همایشی، نه تنها پاسداشت مقام یکی از رجال برجستهی عرصهی سیاست و دیپلماسی ایران است، بلکه تلاشی در جهت شناساندن اندیشهها و خدمات شخصیتی است که عمر خویش را در راه حفظ منافع ملی، صیانت از تمامیت ارضی کشور و اعتلای نام ایران صرف نمود.
برغم مشکلات و چالشهای فراوان اداری مالی (که دکتر ایرانی بطور خیلی مختصر به آنها اشاره کرده اند)، بحمدالله این همایش به بهترین نحو برگزار شد و یافتهها و پیامهای علمی، تاریخی و دیپلماتیک درخور توجهی ارائه گردید که لازم است درسهای ارزشمند آن مورد توجه قرار بگیرند و در مسیر آینده به کار گرفته شوند.
پخش پیام استاد محمد علی موحد در ابتدای همایش وحضور و سخنرانی پرمحتوای وزیر امور خارجه و استاندار آذربایجان شرقی و ادای احترام شاگردی به استاد خیر اندیشاز سوی دکتر عراقچی در مراسم اختتامیه، بر اهمیت و برد رسانه ای آن افزود.
بیتردید، کوششهای مخلصانه و پیگیریهای دلسوزانهی دکتر ایرانی در طراحی، هماهنگی و اجرای این همایش، نقشی اساسی در تحقق هدف والای آن داشت و موجب شد تا دیپلماتها، پژوهشگران، تاریخ پژوهان و علاقهمندان به تاریخ دیپلماسی ایران، بار دیگر به اهمیت اندیشه و منش ناظمالملک واقف گردند.
این اهتمام علمی و فرهنگی، جلوهای روشن از عشق به ایران و باور به ارزش دانش و پژوهش است؛ و تردیدی نیست که آثار چنین تلاشهایی، ماندگار و اثرگذار در حافظهی علمی و فرهنگی کشور خواهد بود.
ضمن اظهار تأسف از اینکه نتوانستم در این همایش تاریخی حضور فیزیکی داشته باشم (و ناگزیر کلیپ سخنرانی خود را ارسال نمودم)، به عنوان عضوی از وزارت امور خارجه، بدینوسیله از زحمات صادقانه، تلاشهای علمی و خدمات ارزشمند دکتر ایرانی، دکتر صالحی، دکتر قدیمی، دکتر طاهری خسروشاهی، اعضای شورای علمی، جناب بهروز رفیعیان، دکتر امینلو و دیگر بزرگواران و دستاندرکاران از جمله مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی ، دانشگاه تبریز، استانداری آذربایجان شرقی و شهرداری کلانشهر تبریز و فرمانداری مرند و همکاران خدوم در میراث مکتوب در برگزاری شایستهی این همایش ملی صمیمانه تقدیر و تشکر مینمایم.
امید است با تداوم اینگونه فعالیتهای فرهنگی و پژوهشی، نام و یاد مفاخر ایرانزمین همواره زنده و تابناک مانده و چراغ راه و سرمشق جوانان کشور باشد.
با آرزوی توفیق روزافزون در مسیر علم، فرهنگ و خدمت به ایران عزیز
با سپاس و احترام
مجتهد شبستری
[۱۱ آبان ۱۴۰۴]
درس معلم اربود زمزمه محبتی
جمعه به مکتب آوردطفل گریزپارا
در مقام عضوی از تالار وزین «میراث مکتوب» که لطف جناب دکترایرانی شاملم گردیده است، گزارشهای شوقانگیز اقدام ارزشمند همایش «آذربایجان، دیپلماسی و تمامیت ارضی ایران» و اکنون سپاسگزاری برادر ارجمندم دکتر مجتهدشبستری که افتخار قریب چهل سال خدمت زیرسقف وزارت امورخارجه را داشتهام، سبب گردید لب به ستایش از خدمت بزرگ دکتر ایرانی و همت والای ایشان گشوده صدآفرین بگویم. اکنون دو مرکز مطالعات ایرانشناسی در صوفیای بلغارستان و شهر اپسالای سوئد مستقلاً به ثبت رساندهام و بیش از سه همایش و دورههای ایرانشناسی در خارج از کشور برگزار کردهام، شناخت از پتانسیل «میراث مکتوب» و مدیریت ارزشمند دکتر ایرانی و همکاران محترمشان، امیدواریهای بیشتری در انجام باورهای ایراندوستیام در ارائه به جهانیان را فراهم آورد. این همایش فقط برگی از خادمینِ ایراندوست در تاریخ ۲۰۰ساله وزارت امور خارجه را در راستای حفظ منافع ملی ایران عزیز را ورق زد. در این جهان پُرتلاطم برترین مزیت ایران «حوزه فرهنگی تمدنی» آن با مفاخر بیشمارش بوده و هست. بار دیگر از همت والای همهٔ دستاندرکاران برگزاری همایش آذربایجان، دیپلماسی و تمامیت ارضی ایران» صمیمانه تشکر نموده سلامتی و سعادت برای ایشان و سربلندی و عزت برای ایران عزیزمان را از درگاه حق تعالی آرزومندم.
بااحترام
[عبدالله] نوروزی
[سفیر اسبق ایران در بلغارستان و سوئد]
یازدهم آبانماه ۱۴۰۴
جناب آقای دکتر اکبر ایرانی
درود و ادب
حضور در همایش “آذربایجان، دیپلماسی و تمامیت ارضی ایران” برای اینجانب مایه افتخار بود. از همان نخستین باری که اطلاعیه همایش را دیده و چشمم به “تمامیت ارضی ایران” افتاد با خودم عهد کردم که به هر نحو ممکن باید در این همایش شرکت کنم. با وجود کسالتی که شب قبل از سفر بر من عارض شد از تصمیم خویش بازنگشتم. با خود میاندیشیدم در شرایطی که پدرانم از جنگ هشت ساله گرفته تا آشوب فرقه دموکرات و حتی پیش از آن و جنگ جهانی اول برای این مرزوبوم و مردمانش جنگیدهاند، برای چون منی مایه شرمساری خواهد بود که خستگی ناشی از چند روز کمخوابی و بیخوابی مانع حضورم در عرصهای برای پاسداشت تمامیت ارضی ایران شود. پس بعد از آنکه در ایستگاه راهآهن تهران از قطار پیاده شدم پرسان پرسان به دنبال درمانگاهی گشتم تا بلکه به زور سرم و آمپول سرپا شوم. با چمدانی که خیابان به خیابان به دنبال خود میکشیدم در نهایت و در سومین درمانگاه موفق شدم پزشک عمومی بیابم که در نوبت خود حاضر باشد و بیماران را پذیرش کند. خدای را سپاسگزارم که تنم را سلامت بخشید تا بتوانم در میان آن جمع فرهیخته حاضر باشم.
تردیدی ندارم که برگزاری این همایش تاثیری بسزا در استوار کردن پیوند میان ایرانیان و تاریخ پرافتخارشان دارد. بویژه برای خودم که به برکت این همایش، مفتخر به آشنایی با شما و دوستان گران دیگری گردیدم. در تمام مدت همایش تلاش کردم قدر نعمت حضور در جمع استادان را بدانم. فراوان آموختم و بر دانستههای اندک خویش افزودم. تندیسی که به لطف شما و استادان ارجمند، در اختتامیه همایش نصیبم شد بسیار عزیز و ارزشمند و اکنون کنار مجسمههای آرش کمانگیر و فردوسی بزرگ زینتبخش کتابخانه محقرم است. از شما و سایر همکارانتان در “میراث مکتوب” که برگزاری باشکوه چنین همایشی نتیجه تلاشهای بیدریغتان بود بینهایت سپاسگزارم. ازآنجاکه در اینجا مختصری “حسبحال” نوشتم، پیام را نه در گروه که خصوصی برای خودتان ارسال کردم. از پروردگار بزرگ برایتان طول عمر با عزت، سلامتی و شادکامی آرزومندم.
ارادتمند. محمدحسین صادقی. ۱۱ آبان ۱۴۰۴