- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

پرهیز از تقابل در فرهنگ

مدیریت امور فرهنگی و هنری ظرافت‌های مخصوص خود را دارد. وقتی تربیت خانوادگی، آگاهی‌سازی در محیط مدرسه، تعادل در جامعه و اعتماد عمومی فراهم باشد، هیچگاه جامعه به سمت رویارویی نمی‌رود. وقتی اعتماد سلب شود، آشفتگی در مدیریت هنری و فرهنگی بروز می‌کند. یکی از هنجارهای کشور که اکنون به ناهنجاری تبدیل شده، بدپوششی است. عدم تبیین صحیح وضعیت پوشش کار را دشوار کرده است. جامعه در چرتکۀ ذهنی خود، وقتی افرادی که خود نهادند و نمادند و گاه در کسوت جمعه و جماعات به فریاد، پندار خود را عیان و‌ گفتار نیک را در زبان و کردار پاک را نهان می‌دارند، مخاطبان راه دیگر گز می‌کنند و در سودای دیگر سر می‌نهند. وقتی خاطرات دکتر مهدی حائری را می‌خواندم و در تاریخ شفاهی دانشگاه هاروارد گوش می‌دادم، در جایی می‌گفت، رضاشاه در پاسخ به اعتراض علمای قم در خصوص مسألۀ کشف حجاب، پاسخی مبسوط در ۱۲ صفحه نوشت و فروغی می‌گوید من این نامه را بردم قم. دکتر حائری آرزو می‌کند که کاش روزی آن نامه یافت و دستیاب شود. او در خاطراتش می‌نویسد که رضاشاه تحت تأثیر آتاترک دست به کشف چادر کرد تا زنان با کلاه و پوشش عمومی وارد فعالیت‌های اجتماعی شوند. در کتاب جرعه‌ای از دریا تألیف آیة‌‌الله شبیری زنجانی هم همین مضمون نقل شده که رضاشاه با روبنده و چادر سراسری مخالف بود، اما با نظر و تقاضای او شدیداً مخالفت شد و او را وادار به تقابل و مواجهه‌ای ناخواسته کردند و او تصمیم به رفع روسری و دفع چادر نمود. مرحوم دبیرسیاقی در کتاب ره‌آورد سفر خاطرات علی‌اصغر حکمت آورده که وی شاه را دست‌به‌سر می‌کرد تا بلکه منصرف شود، اما رضاشاه تصمیم خود را گرفته بود و‌ امر قاطع به کشف القناع و رفع الحجب کرده بود و دیگر تقابل علمای دین در او اثر نکرد و جامعه کم‌کم با او همراه شد، اما قشر دیندار همیشه به قیود دینی خود عامل بود. در سالهای اخیر وضع به طرز عجیبی فرق کرده و اکنون‌ِما، با آن زمان‌های دور قابل قیاس نیست. زبان نسل جدید را باید فهم کرد، سخنش را باید شنید و به خواسته‌هایش احترام گذاشت.

اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب

 

[1]