قریب ۱۵ سال است که چهارشنبههای آخرماه چشممان به جمال مفاخر فرهنگی و هنری معاصر کشور روشن میشود. مکان، تنگ است و مشتاقان همدل و همرنگ بسیار. بهشت کوچکی که هرماه یاران حبیب کنار هم مینشینند و دیدار تازه میکنند. به قول سعدی: یارا! بهشت صحبت یاران همدم است. حُسن خِتام این نشستها، اجرای موسیقی است که لطف اهل هنر همواره شامل جمع فرهیختگان حاضر میشود. در این سالها چه شاعران بزرگی چون موسوی گرمارودی و فرزانه خجندی و… شعر خواندهاند و چه نغمهسرایانی که با نوای دلنشین خود، حال جمع را خوش کردهاند. استادان: علیاصغر شاهزیدی، علی جهاندار، صدیق تعریف، حمیدرضا نوربخش، حسامالدین سراج، غلامرضا رضایی، هاشم احمدوند، حسین علیشاپور، مجتبی عسگری، اشکان کمانگری، مجید ناظمپور(نوازندۀ عود)، کامران همتپور و نوید واحدی که جوانترین است و آیندۀ درخشانی دارد و دعاگویش هستم، و هنرمندان دیگری که اسمشان را اکنون در یاد ندارم.
این سلسله نشستها، اکنون به سنت حسنه و رویدادی فرخنده در منظر اهل نظر جلوهگر است. استادی تعریف میکرد روزی در جلسهای خدمت رئیس جمهور کشوری دوست بودم و ایشان اشاره کرد که از شعرخوانی شما در جمع فرخندۀ مفاخر در میراث مکتوب اطلاع یافتم و شعرخوانی شما را دیدم. دیر نیست که جهانی شود این اتفاق وفاقانگیز.
ما در این رویداد همدلانه، به معرفی فعالیتهای مؤسسه میپردازیم، جلسهای که اهل فرهنگ و هنر کنار هم مینشینند و حرف دل هم را میشنوند و گاه پس از سیچهل سال همدیگر را مییابند، و چه خاطرانگیز است! یادشان گرامیباد روزی که شادروان محمدرضا باطنی با زندهیاد مصطفی ذاکری پس از چهلسال بهم رسیدند و تجدید خاطره کردند و بسیاری دیگر. و یا آن استادی که مشکل درمان داشت و تمام هزینههای درمانش را یکی از حاضران پذیرفت بیآنکه کسی اسمش را بداند. یا کسانی که داوطلبانه هزینۀ آبگوشت را میپردازند، بیآنکه بخواهند نامشان ذکر شود. چقدر این نشستها همدلانه است و فرحبخش. همین چهارشنبه استاد مهدی محقق با گامهای کوتاه دست در دست بزرگبانوی کتابداری ایران نوشآفرین انصاری تشریف آوردند و وقتی استاد بزرگ فرهنگ ایران دکتر فتحالله مجتبایی که نزدیک صدسال هر دو این بزرگوار از عمر پربارشان میگذرد، به این بیمقدار فرمود که برای زیارت شما آمدم، اشک در چشمانم حلقه زند و گفتم: من که باشم که برآن خاطر عاطر گذرم لطفها میکنی ای خاک درت تاج سرم
این مفاخر بزرگ عصر ما، چلچراغ فرهنگ ایران هستند که چشم جان ما به حضورشان روشن است. سایهشان بردوام باد.
اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب