میراث مکتوب- مراسم بزرگداشت مولانا جلالالدین بلخی و بدیعالزمان فروزانفر و جلالالدین همایی عصر ۱۳ مهر 1404 در تالار استاد عباس اقبال آشتیانی دانشگاه تهران برگزار شد. در این مراسم علیاشرف صادقی، علی بهرامیان، بهروز محمودی بختیاری و ایرج شهبازی به سخنرانی پرداختند.
کتابهای فروزانفر کلاس درس هستند
در این آیین، علی بهرامیان، معاون علمی دایرةالمعارف بزرگ اسلامی و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سخنانی عنوان کرد: فروزانفر در دو قسمت موسس و بنیانگذار به شمار میرود؛ یکی در مطالعات تاریخ ادبیات که از اولین کسانی بود که به طور انتقادی به تاریخ ادبیات توجه کرد. در کتاب «سخن و سخنوران» که کتاب مهمی است وی برای اولین بار تاریخ ادبیات فارسی را از صورت تذکرهنویسی درآورد و به آن جنبه تحقیقی و علمی داد. کسانی از میان شاگردانش صحبتها و بحثهای وی را در حوزه تاریخ ادبیات مینوشتند و چندین کتاب از این صحبتها و بحثها پدید آمده که از جمله آنها کتاب تقریرات است.
عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی تاکید کرد: با وجود پیشرفتهای ایجاد شده در حوزه تاریخ و در حوزه ادبیات متاسفانه در حوزه تاریخ ادبیات پیشرفت چندانی نشده و مباحثی چون تاریخ ادبیات فارسی در شبه قاره و نیز در سایر حوزهها مثل ماوراءالنهر و عثمانی مغفول مانده است.
بهرامیان همچنین با بیان اینکه فروزانفر تاریخ ادبیات را با رویت خاصی میدید عنوان کرد: وی معتقد بود بدون بررسی شرایط سیاسی و عقیدتی زمان، کار در تاریخ ادبیات به نتیجه نمیرسد و میگفت تاریخ ادبیات به تحول احوال و علت آنها میپردازد و اعتقاد داشت زندگی اشخاص را باید به طور کامل بررسی کرد تا تاریخ ادبیات استنتاج شود. وی تاریخ و علوم و سیاست را میدانست و قدرت تحلیل داشت و در تاریخ و ادبیات و سیاست و علوم قرآنی و کلام و فلسفه متخصص بود و از تمام این علوم استفاده کرد تا در حوزه ادبیات و تاریخ ادبیات از آنها بهره ببرد چرا که یک فرد تا از فرهنگ ایرانی و اسلامی آگاه نباشد کارش در حوزه تاریخ ادبیات به نتیجه نمیرسد.
این استاد دانشگاه همچنین با بیان اینکه سالها گذشته و نسخههای زیادی پیدا شده و مطالعات زیادی در حوزه آثار مولانا به وجود آمده، عنوان کرد: آثار فروزانفر درباره مولانا همچنان بر قله است و فروزانفر تمام آرای صوفیه را خوانده بود و مثنوی را به طور کامل در خاطر داشت و ارزش کارهایش در فهم و شناساندن مولانا قابل ستایش است.
وی همچنین گفت: همایی و فروزانفر حاصل مکتب تعلیم و تربیت ایران با عمر طولانی هستند که در آن مکتب، مستعدان علم به نحوی پرورش یافتهاند که این فرهنگ را میفهمند. کتابهای فروزانفر خود یک کلاس درس هستند و یادگاری از دانشجویان آگاهی که باعث شدند کلام فروزانفر به ما برسد.
احترام عجیب فروزانفر به همایی
در این مراسم همچنین علیاشرف صادقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و نیز عضو شورای علمی دایرةالمعارف اسلامی با تاکید بر اینکه امثال همایی، فروزانفر، زرینکوب و مینوی از قلههای مطالعات مولاناشناسی هستند، عنوان کرد: عالمانهترین شرح متعلق به خارجیها در حوزه مولانا متعلق به نیکلسون است که شاگرد ادوارد براون بود.
وی همچنین با بیان اینکه بخش زیادی از معارف اسلامی در مثنوی معنوی آمده است به این نکته اشاره کرد که در دوران تحصیل خود در دانشگاه افتخار شاگردی فروزانفر را داشته است.
علی اشرف صادقی با بیان اینکه استاد همایی چند سال بزرگتر از فروزانفر بود و در آن سالها در ناصر خسروی تهران منزل داشت، گفت: زمانی که من دانشجوی او بودم دیگر نمیتوانست خودش درس بدهد. جزوهای داشت که هر سال یک دانشجوی نسبتاً آگاه که به این مباحث اطلاع داشت آن را برای دیگران میگفت و آن سال هم من این وظیفه را برعهده داشتم. خود استاد روزهای سه شنبه ساعت ۱۱:۳۰ یعنی نیم ساعت آخر کلاس را میآمد و عروض درس میداد در همین کلاس بود که روزی من را مورد تفقد قرار داد و گفت یکی از کسانی هستم که در حوزه عروض اطلاعات زیادی دارم.
وی همچنین به بیان خاطراتی از استاد فروزانفر و استاد همایی پرداخت و با بیان اینکه استاد فروزانفر بسیار شیرینسخن بود و در تحلیلهایش به مسائل اجتماعی و سیاسی و جامعهشناسی اشاره میکرد ادامه داد: خیلیها مجذوب فروزانفر بودند و ما که جوانتر بودیم بیشتر جذب وی میشدیم. فروزانفر در دوران قبل از انقلاب سناتور شد و سالها رئیس دانشکده الهیات بود و علت بازنشستگی وی این بود که روزی در محضر شاه وقتی رئیس دانشگاه که با دربار ارتباط داشت مطالبی را به عربی گفت که شاه صحت آن جملات عربی را از فروزانفر پرسید فروزانفر گفت که من را تکلیف شاق میفرمایید و همین باعث بازنشستگی وی شد و مسئولیت مدیریت کتابخانه سلطنتی را به او دادند. استاد همواره میخواست بالا باشد و برای مصدق نیز شعری گفته است که بعد از کودتای ۲۸ مرداد شاه از او اظهار ناراحتی کرد و در مراسمی در دربار به سلامش جواب نداد و جملهای گلایهآمیز گفت ولی فروزانفر با ملاحت به رئیس دانشگاه وقت گفت که آیا منظور شاه شما بودهاید؟ وی خاقانی را بسیار خوب می فهمید و اگر دانشجو از او سوالی میکرد که در تخصصش نبود میگفت از فلانی بپرسید و فقط در چارچوب کار خودش اظهار نظر می کرد.
علی اشرف صادقی همچنین عنوان کرد: همایی تمام تحصیلات حوزوی را تمام کرد و فقه و ادبیات را نیز کاملاً می شناخت؛ فروزانفر به اندازه همایی آن مباحث را نخوانده بود ولی با هوش فوقالعاده و حافظه قوی خود این خلاء را جبران میکرد؛ حافظه فروزانفر آن قدر قوی بود که دیوان شاعران را از حفظ بود و مشکلات اشعار را هم با حافظه خود حل میکرد. استاد همایی اگر وارد دانشکده ادبیات نشده بود استاد درجه یک حوزههای دینی بود. وی زمانی که در دانشکده ادبیات تدریس میکرد در دانشکده حقوق نیز فقه درس میداد و در دانشکده فنی نیز هیئت قدیم را تدریس میکرد. آن قدر مورد علاقه دانشجویان حقوق بود که وقتی از آن دانشکده رفت دانشجویان برای بازگشت وی تظاهرات کردند.
وی با تاکید بر اینکه فروزانفر احترام خاص و عجیبی برای همایی قائل بود، گفت: البته گاهی کنایههایی به او میزد. فروزانفر زیرک بود ولی همایی شخصیت سادهتری داشت.
صادقی سخنان خود را با نقل چندین خاطره کوتاه از استاد همایی و استاد فروزانفر به پایان برد.
دو زاویه تاریک در شناخت همایی
در این نشست همچنین بهروز محمودی بختیاری، زبانشناس و استاد دانشگاه، در سخنانی با اشاره به اینکه دو زاویه تاریک از همایی باید روشن شود، عنوان کرد: گفتهاند وی استاد دانشگاه نبوده و معلمی بوده که مدتی در دانشگاه هم به او تدریس میسپردند و رتبه دانشگاهی نداشته و دبیر بوده و رساله دکتری نداشته ولی سندی از سال ۱۳۱۷ وجود دارد که نشان میدهد وی دبیر دارالفنون بوده و سال ۱۳۲۲ با امضای رئیس دانشگاه وقت صلاحیت وی تایید شده. از ۱۷ فروردین ۱۳۲۶ به پایه دوم دبیری رسیده و به استخدام رسمی دانشگاه درآمده و سندی نشان میدهد که در سال ۱۳۲۸ استاد دانشکده ادبیات شده و کرسی تدریس فارسی و عربی را پیدا کرده است و حتی به عنوان نماینده دانشگاه به بیروت سفر کرده است.
وی همچنین گفت: همایی در دهه ۴۰ دچار کسالت و غیبتهایی شد و برونشیت گرفت و ضعف جسمی وی به اندازهای شد که راهنمایی یک رساله دکتری را رد کرد. سال ۴۵ کلاسهای وی تعطیل شد و تقاضای بازنشستگی کرد. از سال ۱۳۴۶ تا ۵۹ قلم از دستش نیفتاد و تا پایان عمرش که خودش ماده تاریخ مرگش را سروده به نوشتن ادامه داد.
این استاد دانشگاه همچنین با بیان اینکه همایی در نگارش کتابهای درسی نقش مهمی داشته است عنوان کرد: کتابهای درسی آن زمان بسیار مهم بودند و همایی که دبیر دبیرستان دارالفنون بود در تالیف کتابهای درسی از جمله سه جلد قرائت فارسی، دستور زبان فارسی، دوره کتاب درسی فارسی و دستور و تاریخ ادبیات ایران نقش داشته است. سال ۱۳۴۷ که فارسی ششم نوشته شد وی در تیم تالیف بوده و تصریح شده که قسمت تاریخ ادبیات را همایی نوشته است. این زاویه از زندگی وی یعنی تالیف کتابهای درسی ناشناخته مانده ولی باید به آن به طور خاص توجه شود.
سه دلیل ارادت مولانا به متنبی
دیگر سخنران این مراسم ایرج شهبازی، استاد دانشگاه و مولویپژوه، بود.
این مولویشناس به بیان مضامین و تعابیر مشترک میان مولانا و متنبی پرداخت و گفت: متنبی از بزرگترین شاعران جهان عرب است و بسیاری از بزرگان ما تحت تاثیر وی بودهاند. از سخنان نظامی عروضی است که بسیاری از شاعران ایرانی برای برجسته شدن ناچار بودهاند دیوان متنبی را بخوانند و بر آن متبحر باشند. وی فرد یگانهای بوده و به او بسیار مراجعه میشده است.
وی تاکید کرد: شمس وقتی با مولانا ارتباط میگیرد از او میخواهد تمام کتابهای درسی خود را کنار بگذارد ولی مولانا به دلیل ارادت خاصی که به متنبی داشت از دیوان متنبی دست نکشید و بسیار شیفته وی و مستغرق در متنبی بود. از نظر شاعری متنبی بسیار بالاست و شاعری درجه اول است که روح حماسی حیرتآوری در اشعارش دارد.
وی در ادامه داشتن روح حماسی، متفکر و حکیم بودن و قدرت شاعری بالای متنبی را سه دلیل مهم برای ارادت مولانا به وی دانست و افزود: متنبی با فلسفه یونان نیز آشنایی داشت و مولانا بارها در آثار مختلف خود به اشعار وی اشاره کرده است.
این استاد دانشگاه در ادامه به بیان بخشهایی از مشترکات مضامین در اشعار متنبی و مولانا پرداخت.
منبع: ایبنا