- مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب - https://mirasmaktoob.com -

وظیفه ماه نورافشانی است!

میراث مکتوب- ایرج افشار در هر کار و هر اقدامی، نظر به عمق اندیشه و دقت و بصیرت ذاتی و کافی که داشت و توجه عمیق به فرهنگ ایرانی و انسجام و استحکام و اعتلاء فرهنگ ایرانی، نه تسلیم زور می‌شد و نه تسلیم زر و نه تسلیم قدرت و نه تسلیم شهرت و نه تسلیم مقام و نه تسلیم پول و ثروت. چند روز یا ماهی پس از انقلاب سال ۵۷ از او خواسته شد که به لندن برود و نسخه شاهنامهٔ نفیس طهماسبی که در حراج مؤسسهٔ «ساوت لی» لندن در معرض فروش بود ببیند و برآورد قیمت کند تا دربار ایران بخرد و به ایران بیاورند و در ایران محفوظ باشد. رفت و برگشت و انقلاب سال ۵۷ شد. در روزنامه‌ای برای او خط و نشان کشیدند و هیاهو به راه انداختند و او را خائن خواندند و به امثال این‌گونه تهمت‌های زشت و ناروا متهم کردند. آن مرد صبور و ایران‌دوست دم بر نیاورد و به یاد دارم روزی یکی از معاونان وقت ریاست جمهور در حضور من به او گفت: «شکایت کن تا در مراجع قضایی رسیدگی شود.» گفت: «وظیفه ماه نورافشانی است. من وظیفه‌ام را برای کشورم انجام داده‌ام تا ابد پشیمان نیستم و بلکه بدان افتخار می‌کنم و ابداً شکایتی از هیچ‌کس ندارم چون من این کار و نوع این کارها را برای خوشایند این و آن نکرده‌ام و نخواهم کرد.»

مأخذ: گزارش میراث شماره ۴۴. «هر کجا بود گلی رفت به تاراج خزان». احمد اقتداری.

[1]
[2]