میراث مکتوب- بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با بیش از نیم قرن تلاش برای حفظ و ترویج زبان فارسی، سیامین دوره جایزه خود را به پروفسور بو اوتاس، ایرانشناس نامدار سوئدی اهدا کرد؛ جایزهای که نمادی از ارتباط فرهنگی فرامرزی و ارج نهادن به پژوهشهای عمیق در حوزه زبان و ادبیات فارسی است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی که در سال ۱۳۳۷ تأسیس شد با هدف تقویت زبان فارسی و وحدت ملی فعالیت میکند و بخشی از درآمد خود را از سال ۱۳۵۷ برای اعطای جایزه به شاعران، نویسندگان و پژوهشگرانی اختصاص داده که در ترویج زبان و فرهنگ ایران چه به زبان فارسی و چه به زبانهای دیگر تلاش میکنند.
در همین راستا در ۲۷ شهریور ۱۴۰۴ سیامین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار به «بو اوتاس» ایرانشناس سوئدی اهدا شد. مهمانان ویژه این برنامه علی اکبر صالحی رییس بنیاد ایرانشناسی، غلامعلی حداد عادل و محمد رضا شفیعی کدکنی استاد ممتاز دانشگاه تهران بودند.
بو اوتاس کیست و چه کرد؟
بو اوتاس زبانشناس برجسته در سال ۱۹۳۸ در روستای هگاوندا به دنیا آمد. آشنایی او با زبان فارسی در دوران مدرسه به عشق عمیقی تبدیل شد و پس از خدمت نظامی که فرصتی برای یادگیری زبان روسی بود به مطالعه مستقیم متون فارسی روی آورد. او از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۷۳ در دانشگاه اوپسالا فارسی، فارسی میانه، باستان، اوستایی و زبانهای دیگر مانند عربی، عبری، ترکی و چینی را آموخت و رساله دکتریاش را دربارۀ تصحیح مثنوی عرفانی طریق التحقیق دفاع کرد.
اوتاس توجه ویژهای به ادبیات عرفانی فارسی به ویژه آثار سنایی، خواجه عبدالله انصاری و احمد غزالی داشت و در ادبیات معاصر علاقهمند به صادق هدایت و فروغ فرخزاد بود. او در سالهای مختلف به ایران و افغانستان سفر کرد و در دانشگاه اصفهان تحصیل کرد. همچنین یکی از بنیانگذاران مجمع ایرانشناسی اروپایی بود که بعدها به مرکزی مهم برای مطالعات ایران تبدیل شد.
در سال ۱۹۸۸ به عنوان نخستین استاد مطالعات ایرانی در دانشگاه اوپسالا منصوب شد و تا سال ۲۰۰۳ در این سمت فعالیت کرد.
وقف علمی؛ میراثی پرافتخار در تمدن ایران
سید مصطفی محقق داماد ریاست شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار و عضو پیوسته فرهنگستان علوم، در ابتدای شروع نشست بر اهمیت افتخار به فرهنگ و علم ایرانی تأکید کرد.
او پرسید که به چه چیزی از ایران باید افتخار کرد و پاسخ داد که علم و وقف علمی، به ویژه نهاد موقوفات فرهنگی و علمی از مهمترین عوامل افتخار تمدن ایران هستند.
محقق داماد به نمونههایی چون نظامیه نیشابور و ربع رشیدی اشاره کرد که نشان دهنده تاریخ درخشان وقف علمی در ایراناند. وی همچنین یادآور شد که مرحوم دکتر محمود افشار با وقف کامل داراییهای خود از جمله منزل مسکونیاش، برای ترویج زبان فارسی، ادبیات و وحدت ملی، سنت وقف فرهنگی را ادامه داده است.
او افزود که بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار با حمایت از چاپ و انتشار کتابها و مجلات علمی و فرهنگی و با اعطای جایزه به کسانی که در حوزه زبان فارسی، ادبیات و فرهنگ ایران فعالیت میکنند، رسالت خود را پی میگیرد. این جایزه که تاکنون به ۲۹ دانشمند و ایرانشناس از ۱۶ کشور مختلف اهدا شده است، امسال برای اولین بار به پروفسور بو اوتاس استاد دانشگاه اوپسالا در سوئد تقدیم میشود.
آن سوی مرزها، دلهایی برای ایران میتپد
سخنران بعدی ژاله آموزگار استاد دانشگاه تهران بود. وی در سخنرانی خود از پژوهشگران غیرایرانی که با عشق و بیچشمداشت به زبان فارسی و فرهنگ ایران خدمت کردهاند، قدردانی کرد. او تأکید کرد که جایزه بنیاد محمود افشار با وجود جنبه مادی اندک، نمادی از احترام و سپاسگزاری مردم ایران نسبت به این فرهیختگان است؛ کسانی که آثارشان به غنای شناخت ما از زبان و ادب فارسی افزوده و نام ایران را با افتخار در محافل علمی جهان مطرح کردهاند. آموزگار با ذکر خاطراتی از اهدای جایزه به چهرههایی چون ژیلبرت لازار و پیر لکوک نشان میدهد که این قدردانی چقدر میتواند برای این اندیشمندان دلگرمکننده و روحیه بخش باشد.
در ادامه او با احترام فراوان از بو اوتاس زبانشناس برجسته یاد کرد و گستره پژوهشهای او را از ادبیات کلاسیک و عرفانی تا متون پیشااسلامی، زبانشناسی و ادبیات معاصر را مورد ستایش قرار داد.
آموزگار به برخی از مقالات علمی و دقیق این استاد اشاره کرد که خود نیز از آنها بهره برده و آنها را ارزشمند، نکتهدار و ابتکاری دانست. او سخنانش را با این آرزو به پایان برد که ای کاش چنین راههایی در آنسوی مرزها رهروان بیشتری داشت و خدمت به زبان فارسی همچنان در دل پژوهشگران جهانی زنده بماند.
چرا هویت ملی ایران عمیقتر از برداشتهای غربی است؟
محمود امید سالار عضو هیات علمی دایره المعارف اسلامی از دیگر سخنرانان این نشست بود. او در سخنان خود به ۲ مولفه حیاتی زبان ملی و قومیت در فرآیند شکلگیری هویت ملی پرداخت و تأکید کرد که در مدلهای مدرن اروپایی این ۲ عنصر اهمیت ویژهای داشتهاند و پژوهشگران متعددی همچون گرنر، آنتونرها و دیگر محققان هلندی در این زمینه تالیفات مفصلی داشتهاند. اما وی به این نکته مهم اشاره کرد که در ایران برخلاف اروپا، مفاهیم هویت ملی و زبان ملی سابقه تاریخی بسیار گسترده و عمیقی دارند که هنوز به درستی و با توجه به مختصات خاص تاریخی و فرهنگی ایران مورد بررسی قرار نگرفتهاند.
به گفته امید سالار اغلب تحقیقات و برداشتها از هویت ملی ایران بر اساس الگوهای غربی و نگاه محدود بوده است و محققان غربی معمولاً یا به شاهنامه میپردازند یا صرفاً جنبش مشروطه و عصر صفوی را به عنوان نقطه آغاز هویت ملی ایران معرفی میکنند که این نوع نگاه سطحی، عمق و گستردگی ریشههای هویت ملی در ایران را نادیده میگیرد.
او با صراحت به نقد نظریهها و تلاشهای برخی جریانها اشاره کرد که در ۲ دهه اخیر با هدف ایجاد تفرقه، فارسزبان را به عنوان هویتی جدا و در مقابل ترک، عرب، بلوچ و دیگر گروههای زبانی مطرح کردهاند. امید سالار این جریان را توهمزا و مخرب دانست و تأکید کرد که هویت ملی ایران بسیار عمیقتر و فراتر از وابستگی صرف به زبان است.
وی سپس به تحقیقات علمی و تالیفات مهمی که نشان میدهند زبان فارسی به هیچ قوم خاصی تعلق ندارد، اشاره کرد. به نقل از پژوهشگرانی چون اوتاس، زبان فارسی در محیطی کاملاً چند زبانه و چند فرهنگی شکل گرفته است؛ منطقهای که شامل زبانهای ایرانی میانه مانند پارتی، سغدی و باختری و حتی زبانهای غیرایرانی مانند توخاری و ترکی بوده است. فارسی در طول تاریخ خود به ویژه در دوران اسلامی نقشی مشابه زبان میانجی یا «اسپرانتوی ایرانی-اسلامی» داشته است؛ زبانی که ایرانیان و غیرایرانیان آن را به عنوان وسیله ارتباطی برای تعاملات فرهنگی، اقتصادی و ادبی به کار میبردند.
امید سالار با تأکید بر اینکه زبان ادبی فارسی متعلق به یک قوم خاص نیست، بلکه محصول همکاری و تأثیر متقابل اقوام مختلف ایرانی و غیرایرانی است از اسامی بسیاری از شاعران و ادیبان دورههای مختلف نام برد که از اقوام و مناطق گوناگون بودهاند؛ این امر نشان میدهد که زبان فارسی ادبی نه فقط یک زبان رسمی بلکه یک ساختار پیچیده فرهنگی و میانقومی است که طی قرون متمادی شکل گرفته و گسترش یافته است.
وی همچنین به تفاوت زبان ادبی فارسی با زبانهای محاورهای و روزمره اشاره کرد و گفت که زبان ادبی فارسی وسیلهای برای ایجاد ارتباط میان اقوام مختلف بوده و نمیتواند منشا اختلاف و جدایی شود. او ضمن انتقاد از برخی نهادهای فرهنگی و روشنفکران داخلی که با مفاهیم نادرستی همچون «آریاییگری» و تعصبات قومی در این زمینه برخورد کردهاند، هشدار داد که چنین نگرشهایی بهانه دست دشمنان ایران میدهد تا از زبان ملی به عنوان ابزاری برای ایجاد تفرقه و جدایی بهره ببرند.
در پایان امید سالار خواستار ترجمه و انتشار مقالات علمی و تخصصی در زمینه تکوین زبان فارسی و ماهیت چند قومی آن به زبان فارسی میشود تا این مباحث علمی در دسترس عموم و نخبگان قرار گیرد و بتواند در رفع سوءتفاهمها و سوءاستفادهها نقش مؤثری ایفا کند.
پروفسور بو اوتاس؛ پژوهشگری پیشرو در زبان و ادب فارسی و ایران باستان
علیاشرف صادقی، عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی و استاد دانشگاه تهران، درباره پروفسور بواوتاس گفت که آشناییشان به سالها پیش بازمیگردد و ایشان را دوست و همکاری میداند که همواره پژوهشهای ارزشمندی در زمینه زبان و ادبیات فارسی و زبانهای ایرانی باستان انجام داده است. صادقی به ویژه به تحقیقات بواوتاس در زبان پهلوی اشاره کرد که شامل مقالات و پایاننامههای مفصل بوده و ویراستاری چند مجموعه مهم را نیز برعهده داشته است.
از نکات مهم دیگری که صادقی بیان کرد توجه پروفسور بواوتاس به تأثیر متقابل زبانهای عربی و فارسی و زبانهای همجوار است که همراه با همکاری دیگر پژوهشگران در قالب مجموعههای مقالات منتشر شده است. همچنین به مفهوم «گواه نمایی» یا اویدنشیالیتی (evidentiality) در زبانها اشاره شد که پژوهشهای بواوتاس درباره آن در زبان فارسی بسیار برجسته است. این مفهوم در زبان فارسی به شکل «ماضی نقلی» دیده میشود که در بیان خبرهای غیرمستقیم یا استنباطها کاربرد دارد و تفاوت آن با «ماضی کامل» توسط پروفسور بواوتاس به خوبی تشریح شده است.
صادقی ضمن اشاره به علاقه پروفسور بو اوتاس به مسائل سیاسی و فرهنگی خاورمیانه از کتابها و مقالات متعددی یاد کرد که او درباره زنان در جوامع خاور نزدیک و مسائل ترکیه نوشته است.
نکته جالب دیگر کشف و انتشار بخشهایی از یک اثر یونانی باستان درباره امامشناسی بود که پروفسور بواوتاس به همراه همکارش در پی تحقیقات گسترده و بررسی نسخههای خطی که از فارسی و عربی به یونانی ترجمه شدهاند، منتشر کردهاند. این اثر که تکه تکه و قیچی شده بود، بخشهایی از آن در پاکستان چاپ شده و پروفسور در بازسازی آن نقش داشته است.
صادقی به اهمیت بازنگریهای علمی و توجه به تغییرات اجتماعی و فرهنگی معاصر اشاره کرد و گفت که پژوهشهای علمی پروفسور بواوتاس و دیگران باید با درک فضای اجتماعی امروز و تحولاتی که در جامعه رخ میدهد، همراه باشد تا بتوان از این دانش به طور کاربردی استفاده کرد.
نگاهی نو به نثر توصیفی و تحلیلی فارسی: تجربهای از همکاری با پروفسور بو اوتاس
علی قیصری مورخ، جامعه شناس و استاد دانشگاههای سن دیگو آکسفورد و کالیفرنیا در سخنرانی خود به تجربه همکاری با پروفسور بواوتاس در تدوین فصل پنجم مجموعه «تاریخ ادبیات فارسی» پرداخت که به بررسی و معرفی انواع نثر فارسی اختصاص دارد. این پروژه که در ابتدا قرار بود در ۲۰ جلد منتشر شود و هماکنون در قالب ۱۶ جلد در حال تکمیل است، شامل متون متنوعی از جمله انشا، اندرزنامه، تذکره، مناقب، رسالات علمی و ادبیات مدرن میشود. هدف اصلی این فصل، بررسی چگونگی بیان مطالب و سبکشناسی نثر توصیفی و تحلیلی فارسی بود؛ یعنی تمرکز بر ساختار، معماری متن و اقتصاد بیانی نویسندگان به جای خلاصه کردن محتوای فلسفی یا تاریخی متون.
قیصری همچنین به نکته مهمی درباره دو زبانه بودن متون فلسفی فارسی اشاره کرد؛ جایی که نویسندگان به دلیل تسلط و کاربرد گسترده زبان عربی، گاه به عربی میاندیشیدند و مینوشتند و گاه به فارسی و این باعث خلق متونی شد که هم از نظر سلاست زبان فارسی و هم از لحاظ ساختار و تعابیر، پیچیدگی و جذابیت خاصی دارند. او به تنوع لحن در این متون نیز توجه داشت؛ از جمله لحنهای بداغی، جلبی، اتلافی و دفاعیه. قیصری این تجربه پژوهشی را بسیار آموزنده و به موقع دانست که توانسته در تدوین و غنای تاریخ ادبیات فارسی سهم مهمی ایفا کند.
منبع: ایرنا