
میراث مکتوب – دانشوران دورۀ اسلامی، به موازات نگارش مطالبی کمابیش پراکنده در خصوص چگونگی تکوین معادن و معدنیات، تک نگاری هایی با موضوع شناخت سنگ های گرانبها و نیمهگرانبها، معدن هریک، چگونگی تشخیص سنگهای گرانبها از سنگهای کمبهای مشابه و دیگر مسائل مربوط به گوهرها و نیز مواد موسوم به هفتگوهران (هفت عنصر و آلیاژ فلزی معروف) مینوشتند که معمولاً با عنوان عمومی جواهرنامه از آنها یاد میشود.
با آنکه سابقۀ نگارش چنین آثاری دست کم به نیمۀ نخست سدۀ ۳ق (رسالۀ الجواهر و صفاتها نوشتۀ یوحنا ابن ماسویه) باز میگردد، گوهرشناسی به عنوان یک شاخۀ علمی خیلی دیرتر به طبقهبندیهای علوم راه یافت. در طبقهبندیهای کهن علوم، گوهرشناسی به عنوان شاخهای متمایز مطرح نمیشد و تنها در طبقهبندیهای جدیدتر که به طور معمول مفصلتر و مشتمل بر «فروع» پرشمار برای علوم ریاضی و طبیعی بود، گوهرشناسی یا علم الجواهر معمولاً به عنوان یکی از فروع علم طبیعی در کنار فنونی چون کشاورزی مطرح میگردید.
ادامه این مقاله نوشته دکتر یونس کرامتی را اینجا [1] بخوانید.