میراث مکتوب- نشست تخصصی «تحلیل و مقایسه استشهاددنامههای مسلمانان با اقلیتهای دینی (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان)» با هدف بررسی ساختار محتوایی و ظاهری این اسناد، در پژوهشکده اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. در این نشست، پژوهشگران ضمن ارائه یافتههای نوین سندشناختی، به جایگاه و تحول این نوع سند در دورههای قاجار و پهلوی پرداختند.
امین محمدی، پژوهشگر پژوهشکده اسناد و دبیر این نشست در ابتدا شرحی از وضعیت پژوهشهای سندشناسی با موضوع مقایسه و تطبیق اسناد تاریخی ارائه و اظهار داشت: با وجود اهمیت این مبحث، سندشناسان توجه چندانی به آن نشان ندادهاند.
وی در ادامه به معرفی چند اثر مهم سندشناسی پرداخت و عنوان کرد که نویسندگان آنها به بررسی و مقایسه اسناد تاریخی مبایعهنامه، فرمان و دستک پرداخته بودند. محمدی ابراز امیدواری کرد که برگزاری این نشست بتواند توجه پژوهشگران را به موضوع مقایسه و تطبیق اسناد تاریخی جلب کند.
پژوهشگر سندشناسی سازمان اسناد و کتابخانه ملی نیز در ادامه این نشست ضمن بررسی سیر تاریخی شهادت در فقه اسلامی بهعنوان یکی از ادله اثبات دعوی از دوره قاجار تا پایان پهلوی، جایگاه شهادت اقلیتهای دینی را نیز تشریح کرد. مریم بلندی تنظیم استشهادنامه بهعنوان سندی عادی، جایگاه آن در نهادهای دینی و عرفی جامعه اسلامی و سیر تاریخی این نوع سند در دو دوره یادشده را مورد بررسی قرار داد.
این پژوهشگر سندشناسی که چندین اثر پژوهشی با موضوع سندشناسی استشهادنامههای دوره قاجار را در کارنامه دارد درباره یافتههای پژوهش جدید خود گفت: «استشهادنامهنویسی در طول تاریخ، بهویژه در نبود سایر مدارک معتبر، همواره بهعنوان ابزاری حقوقی برای حلوفصل دعاوی محلی و اثبات ادعاها کاربرد داشته است. برای اقلیتهای دینی، استشهادنامه ابزار حیاتی برای اثبات حقوق محسوب میشد؛ چراکه شهادت آنان در محاکم شرعی پذیرفته نمیشد، از اینرو، با تکیه بر شهود مسلمان، برای اعتباربخشی به ادعای خود از این سند استفاده میکردند. در دورههای تاریخی، خصوصا دوره قاجار، شهادت اقلیتها متاثر از فقه و شریعت اسلامی تنها در موارد خاص مانند نبود شاهد مسلمان، آنهم در کنار سایر مستندات، یا در دعاوی مدنی مانند مسائل مالی، تابعیت و نسب پذیرفته میشد.»
وی با بیان اینکه راهاندازی دادگستری نوین و رواج ثبت اسناد رسمی در دوره پهلوی از ارزش اثباتی شهادت کاست و باعث کاهش دعاوی حقوقی و مدنی شد، گفت: «از آنجا که شرع همچنان بر محاکم صلحیه و دادگاههای جدید سایه افکنده بود و قواعد فقهی پایه دادگستری در جوامع اسلامی محسوب میشدند، استفاده از استشهادنامهها در این دوره نیز هرچند کمتر، اما همچنان کاربرد داشت.»
بلندی در ادامه به تحلیل و مقایسه ساختار ظاهری و محتوایی این اسناد میان مسلمانان و اقلیتهای دینی پرداخت و در این باره گفت: «برخلاف رویکردهای مرسوم که اسناد تاریخی را صرفا بهعنوان منابع اطلاعاتی مینگرند، در رویکرد سندشناختی، خود سند بهعنوان موضوع مطالعه بررسی میشود و از طریق تحلیل محتوا و ظاهر، اطلاعات ارزشمندی در اختیار پژوهشگران قرار میگیرد. نکات مهمی چون زبان ساده و بیتکلف متن، عدم ثبات در نگارش تسمیه و تاریخ تحریر، ادبیات خاص استشهادنامهنویسی، نبود تزیینات و صفحهآرایی و اهمیت سجلات شهودی و تنوع مهرها از جمله موارد برجسته در این اسناد بودند. تحلیلها نشان داد که تفاوت اصلی میان استشهادنامههای اقلیتها و مسلمانان در نوع خط، زبان، القاب، عناوین و تنوع دینی شهود نمایان است. با وجود تفاوتهای دینی و حقوقی، شواهد حاکی از وجود نوعی تعامل و همزیستی میان اقوام و ادیان مختلف در فرایند تنظیم این سند است.»
در پایان این نشست تخصصی، جلسه پرسش و پاسخی با حضور مریم بلندی برگزار شد که در آن، حاضران به طرح دیدگاهها و پرسشهایی درباره تفاوتها و تشابهات میان استشهادنامههای مسلمانان و اقلیتهای دینی پرداختند.
منبع: سازمان اسناد و کتابخانه ملی